Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
superconducting computers
U
کامپیوترهای مافوق هادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
superconducter
U
مافوق هادی
insulate
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulating
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
superconductor
U
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductors
U
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductive
U
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
conductor rail
U
ریل هادی شمش هادی
shield
U
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
U
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
photoconductive
U
هادی حساس نسبت به نور هادی نور
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
superordinates
U
مافوق
superordinate
U
مافوق
superior
U
مافوق
transcendent
U
مافوق
upmost
U
مافوق
trancscendent
U
مافوق
superiors
U
مافوق
trans-
U
مافوق
supranational
U
مافوق ملیت
overlord
U
سرور مافوق
past
U
بعد از مافوق
preternatural
U
مافوق طبیعی
supersonic
U
مافوق صوت
superior order
U
دستور مافوق
superiors
U
مافوق بالارتبه
hypersonic
U
مافوق فراصوت
hereinabove
U
مافوق این
hypermedia
U
مافوق رسانه
hyperphyscal
U
مافوق طبیعت
ultrasonics
U
مافوق صوت
overlords
U
سرور مافوق
hypertext
U
مافوق متن
mandates
U
دستور مافوق
mandating
U
دستور مافوق
supersensory
U
مافوق احساس
mandated
U
دستور مافوق
superior order
U
امر مافوق
superhuman
U
مافوق انسانی
mandate
U
دستور مافوق
superior
U
مافوق بالارتبه
dominant
U
مقتدر مافوق
supersonic
U
علم مافوق صوت
hypersonic
U
سرعت مافوق صوت
supermen
U
موجود مافوق انسان
metagnostic
U
مافوق علم بشر
supramundane
U
مافوق این جهان
beyond one's expectation
U
مافوق انتظار کسی
suoersonic compressor
U
کمپرسور مافوق صوت
above
U
مافوق واقع دربالا
supranational
U
مافوق محدودیتهای ملی
ultra
U
خیلی متعصب مافوق
supersonic
U
سرعت مافوق صوت
supersonic nozzle
U
نازل مافوق صوت
superman
U
موجود مافوق انسان
supersonic propeller
U
ملخ مافوق صوت
supersonic turbine
U
توربین مافوق صوت
supersonic tunnel
U
تونل باد مافوق صوت
tandem computers
U
کامپیوترهای پشت سرهم
fifth generation computers
U
کامپیوترهای نسل پنجم
third generation computers
U
کامپیوترهای نسل سوم
tightly coupled
U
کامپیوترهای بهم وابسته
first generation computers
U
کامپیوترهای نسل اول
second generation computers
U
کامپیوترهای نسل دوم
hyperphysical
U
خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
nubus
U
- بیتی در کامپیوترهای Apple MacintoshII
audio
U
و معمولاگ در کامپیوترهای خانگی استفاده میشود
atari
U
یک شرکت تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی
kaypro
U
علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
os/
U
او- اس- توسیستم عاملی برای کامپیوترهای 2/personalsysterm
sonic boom
U
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
it is past cure
U
از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
sonic booms
U
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
MCGA
U
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
picks
U
که روی mainframe و کامپیوترهای PC یا کوچک کار میکند
pick
U
که روی mainframe و کامپیوترهای PC یا کوچک کار میکند
portable
U
که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
conical flow
U
تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
cms
U
ConversationalIB سیستم عامل کامپیوترهای بزرگ System onitor
multicolour
U
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
rarefaction
U
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
Z0
U
بیتی ساخت Zilog که در کامپیوترهای خیلی قدیمی تر به کار می رفت
lips
U
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
amiga
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند
long haul network
U
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
heterogeneous network
U
شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
thin window display
U
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
TFT screen
U
روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
guides
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
Atari ST
U
محدودهای از کامپیوترهای شخصی که توسط Atari Crop ایجاد شده اند
Intel
U
بیتی استفاده میکند که اولین بار در کامپیوترهای IBMPC به کار رفت
low power standby
U
خصوصیت حفظ انرژی در کامپیوترهای قابل حمل و صفحه تصویرهای متصل به آن
guided
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
vm/sp
U
VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine
guide
U
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
ductile
U
هادی
guides
U
هادی
guided
U
هادی
steerer
U
هادی
conductors
U
هادی
guide
U
هادی
electric conductor
U
هادی
director
U
هادی
directors
U
هادی
cable
U
هادی
cabled
U
هادی
directorial
U
هادی
lead
U
هادی
leads
U
هادی
leading line
U
خط هادی
conductor
U
هادی
conferencing
U
بحث بین کاربران راه دور با استفاده از کامپیوترهای متصل به هم با مودم یا شبکه
adlib
U
نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
cyber
U
یک سری از کامپیوترهای بزرگ که توسط شرکت corporation data controlساخته شده اند
AFP
U
پروتکل ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در یک شبکه کامپیوترهای Macintosh Apple
end system
U
پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند.
introduced
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
PROFS
U
سیستم پست الکترونیکی ساخت IBM که روی کامپیوترهای mainframe اجرا میشود
ps/
U
محدوده کامپیوترهای IBM PC سازگارند ولی از باس MCA متفاوتی استفاده می کنند
introduce
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
core
U
1-حافظه مرکزی کامپیوتر. 2-روش ذخیره سازی غیر فرار در کامپیوترهای قدیمی
cores
U
1-حافظه مرکزی کامپیوتر. 2-روش ذخیره سازی غیر فرار در کامپیوترهای قدیمی
international standards organization
U
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
introducing
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
light guide
U
هادی نور
valve guide
U
هادی سوپاپ
semi conductor
U
نیمه هادی
light quide
U
هادی نور
bus bar
U
ریل هادی
ideal conductor
U
هادی ایده ال
circuit line
U
هادی جریان
noninductive
U
غیر هادی
electric conductor
U
هادی الکتریسیته
vascular tissue
U
بافت هادی
light pipe
U
هادی نور
internal conductor
U
سیم هادی
wireway
U
سیم هادی
conducting staff
U
ستاد هادی
conductive silver
U
نقره هادی
directress
U
هادی خط راهنما
guide vane
U
تیغه هادی
directrix
U
هادی خط راهنما
conductor resistance
U
مقاومت هادی
dredging ladder
U
هادی سطل
conductor rail
U
شینه هادی
electric conductor
U
هادی برق
director sight
U
دوربین هادی
solid state
U
نیمه هادی
guide bank
U
دیوار هادی سد
guide flag
U
پرچم هادی
heat conductor
U
هادی حرارت
single conductor
U
هادی تک رشتهای
semicinductor
U
نیمه هادی
twin conductor
U
هادی دوبل
conductor current
U
جریان هادی
directing staff
U
ستاد هادی
single core
U
هادی تک رشتهای
duct
U
لوله هادی
water mains
U
لوله هادی اب
lead
U
کابل هادی
lead
U
غلاف هادی
lizard
U
بند هادی
water main
U
لوله هادی اب
lead
U
سبقت هادی
superconductor
U
فوق هادی
leads
U
غلاف هادی
conductor
U
هادی رسانا
conductors
U
هادی رسانا
leads
U
سبقت هادی
leads
U
کابل هادی
conductor
U
سیم هادی
lizards
U
بند هادی
superconductors
U
فوق هادی
conductors
U
سیم هادی
IBM
U
محدوده کامپیوترهای شخصی بر پایه Intel و پردازنده هایی که حاوی باس MCA هستند
pl/
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ
networks
U
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
comdex
U
نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
network
U
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
insulated conductor
U
هادی عایق شده
solid state cartridge
U
کارتریج نیمه هادی
wire
U
هادی فلزی نازک
port
U
شیار هادی دهانه
wires
U
هادی فلزی نازک
gallium arsenide
U
قطعه نیمه هادی
semiconductor storage
U
حافظه نیمه هادی
semiconductor memory
U
حافظه نیمه هادی
n type semiconductor
U
نیمه هادی نوع N
nozzle guide vane
U
تیغههای هادی یا راهنما
semiconductor device
U
دستگاه نیمه هادی
current carring wire
U
سیم هادی جریان
nonconductor
U
جسم غیر هادی
ohmage
U
مقاومت هادی برق
polestar
U
هادی مورد توجه
lead in
U
مدار هادی اشتعال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com