English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marketable goods U کالاهای قابل عرضه به بازار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loanable funds U وجوه قابل عرضه به بازار پول
aggregate market supply U عرضه کل بازار
marketed U به بازار عرضه کردن
market U به بازار عرضه کردن
demand and supply market U بازار عرضه و تقاضا
to put on the market U به بازار عرضه کردن
marketability U قابلیت عرضه در بازار
markets U به بازار عرضه کردن
to place on the market U به بازار عرضه کردن
cornering the market U خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
window shopper U کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
launch U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launched U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launching U جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
visibles U کالاهای قابل رویت
representable U قابل عرضه
disposable U قابل عرضه
marketable U قابل عرضه دربازار
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
readout U دریافت فوری اطلاعات پردازش شده قابل عرضه بازخوانی
walras law U براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
consolidation container U کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
double coincidence of wants U زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
branded goods U کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
dumping U فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research U تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fairs U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
market failure U شکست بازار نارسائی بازار
perishable goods U کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
market value U در بازار قیمت بازار
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
market economy U اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies U اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
social good U کالاهای اجتماعی
commercial items U کالاهای تجارتی
intermediate goods U کالاهای واسطهای
labor intensive goods U کالاهای کاربر
social good U کالاهای عمومی
Consumer ( consrmers ) goods . U کالاهای مصرفی
mixed goods U کالاهای مختلط
purpose made U کالاهای خاص
durables U کالاهای بادوام
complementary goods U کالاهای مکمل
durable goods U کالاهای بادوام
merit goods U کالاهای ایده ال
merit goods U کالاهای مطلوب
supporting goods U کالاهای حمایتی
investment goods U کالاهای سرمایهای
goods in transit U کالاهای عبوری
attractive goods U کالاهای جذاب
collective goods U کالاهای جمعی
available goods U کالاهای موجود
consumption goods U کالاهای مصرفی
spot goods U کالاهای موجود
consumables U کالاهای مصرفی
intermediate goods U کالاهای واسطه
heavy goods U کالاهای سنگین
hazardous goods U کالاهای خطرناک
goods intake U کالاهای دریافتی
goods inwards U کالاهای دریافتی
soft goods U کالاهای بی دوام
goods receiving U کالاهای دریافتی
goods on consignment U کالاهای امانی
substitute goods U کالاهای جانشین
differentiated products U کالاهای ناهمگن
differentiated products U کالاهای متفاوت
inwards goods U کالاهای وارداتی
capital goods U کالاهای سرمایهای
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
luxury goods U کالاهای تجملی
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
luxury goods U کالاهای تشریفاتی
visibles U کالاهای مرئی
producer goods U کالاهای تولیدی
imports U کالاهای وارداتی
exports U کالاهای صادراتی
expendable supplies U کالاهای مصرفی
fancy goods U کالاهای تجملی
public goods U کالاهای عمومی
consumer goods U کالاهای مصرفی
necessities U کالاهای ضروری
producer's goods U کالاهای مولد
nondurable goods U کالاهای بی دوام
producer goods U کالاهای سرمایهای
efficiency U عرضه
supplying U عرضه
offered U عرضه
supplied U عرضه
inept U بی عرضه
supply U عرضه
aggregate supply U عرضه کل
total supply U عرضه کل
slouchy U بی عرضه
presentations U عرضه
proffer U عرضه
proffered U عرضه
good for nothing U بی عرضه
proffering U عرضه
presentation U عرضه
offers U عرضه
proffers U عرضه
offer U عرضه
dowdy U بی عرضه
consumer durables U کالاهای مصرفی پر دوام
service stock U اماد و کالاهای جنگی
stock accounting U حساب کالاهای موجود
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
goods intake U کالاهای درحال تحویل
fabrication U کالاهای ساخته شده
spot goods U کالاهای اماده تحویل
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
secondhand goods U کالاهای دست دوم
consumer nondurables U کالاهای مصرفی بی دوام
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
damaged shipments U کالاهای اسیب دیده
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
stock market U بورس کالاهای مختلف
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
durable consumption goods U کالاهای مصرفی بادوام
man made goods U کالاهای ساخت بشر
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
free list U صورت کالاهای بی گمرک
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
stock markets U بورس کالاهای مختلف
perishable goods U کالاهای فاسد شدنی
finished goods U کالاهای ساخته شده
finished goods U کالاهای اماده فروش
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
nondurable consumer goods U کالاهای مصرفی بی دوام
consumer durable goods U کالاهای مصرفی بادوام
competitive goods U کالاهای مورد رقابت
nonessential goods U کالاهای غیر اساسی
prohibited goods U کالاهای منع شده
joint supply U عرضه مشترک
presentative U عرضه داشتنی
jackstraw U ادم بی عرضه
presentations U ارائه عرضه
change in supply U تغییر عرضه
presentation U ارائه عرضه
inelastic supply U عرضه بی کشش
leader merchandising U پیشرو در عرضه
glut U عرضه بیش از حد
oversupply U عرضه بیش از حد
supply of labor U عرضه کار
fixed supply U عرضه ثابت
gluts U عرضه بیش از حد
excess supply U عرضه اضافی
supply of money U عرضه پول
supply management U مدیریت عرضه
supply function U تابع عرضه
quantity of supply U مقدار عرضه
sampling offer U عرضه ازمایشی
supplied U عرضه داشتن
trial offer U عرضه ازمایشی
supply U عرضه داشتن
elasticity of supply U کشش عرضه
supply price U قیمت عرضه
offer U عرضه کردن
present U عرضه کردن
presented U عرضه کردن
presenting U عرضه کردن
presents U عرضه کردن
expositions U عرضه نمایشگاه
national supply U عرضه ملی
excess supply U عرضه بیش از حد
supplying U عرضه داشتن
exposition U عرضه نمایشگاه
supply and d. U عرضه وتقاضا
supply schedule U جدول عرضه
money supply U عرضه پول
offer and demand U عرضه و تقاضا
work effort U عرضه کار
money stock U عرضه پول
offered U عرضه کردن
counter offer U عرضه متقابل
offers U عرضه کردن
supply and demand U عرضه و تقاضا
elastic supply U عرضه با کشش
supply curve U منحنی عرضه
provide U عرضه کردن
supply constraints U محدودیتهای عرضه
elastic supply U عرضه حساس
provides U عرضه کردن
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
job lots U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
job lot U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
general cargo rates U نرخهای حمل کالاهای متفرقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com