Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
merit goods
U
کالاهای ایده ال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consolidation container
U
کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods
U
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods
U
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
perishable goods
U
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
ideal
U
ایده ال
conceptss
U
ایده ها
ideass
U
ایده ها
concepts
U
ایده
ideas
U
ایده
ideals
U
ایده ال
optimal distribution
U
توزیع ایده ال
ideal rocket
U
راکت ایده ال
ideal rectifier
U
یکسوکننده ایده ال
ideal position
U
وضعیت ایده ال
ideal solenoid
U
سولنوئید ایده ال
ideal solenoid
U
پیچک ایده ال
ideal solution
U
محلول ایده ال
ideologue
U
ایده ئولوگ
optimum point
U
نقطه ایده ال
egoideal
U
ایده ال نفسانی
ideal position
U
پوزیسیون ایده ال
ideal solenoid
U
سولنئید ایده ال
ideologically
U
ایده ئولوژیک
ideological
U
ایده ئولوژیک
take it
<idiom>
U
ایده گرفتن
ideal fluid
U
سیال ایده ال
ideal efficiency
U
راندمان ایده ال
ideal capacitor
U
خازن ایده ال
ideal dielectric
U
دی الکتریک ایده ال
ideal crystal
U
کریستال ایده ال
ideal conductor
U
هادی ایده ال
ideal galvanic cell
U
باطری ایده ال
ideal gas
U
گاز ایده ال
idealist
U
ایده الیست
ideal efficiency
U
بازده ایده ال
ideal galvanic cell
U
سلول گالوانیکی ایده ال
ideal no load voltage
U
ولتاژ بی باری ایده ال
ideal rectangular pulse
U
پالس مربعی ایده ال
ideal paralleling
U
مدار موازی ایده ال
ideal electron gas
U
گاز االکترون ایده ال
ideal no load d.c. voltage
U
ولتاژ "دی .سی " بی باری ایده ال
nonideal gas
U
گاز غیر ایده ال
ideological relations
U
روابط ایده ئولوژیک
ideal conductivity
U
قابلیت هدایت ایده ال
ideologue
U
سازنده ایده ئولوژی
best thing since sliced bread
<idiom>
U
[یک ایده یا نقشه خوب]
idealist
U
معتقد به ایده الیسم
ideal magnetization curve
U
منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
dialectical idealism
U
مکتب جدلی ایده الی
platonism
U
فلسفه ایده الی شدن
Utopias
U
دولت یا کشور کامل و ایده الی
Utopia
U
دولت یا کشور کامل و ایده الی
mathematical
U
نمایش سیستم با ایده ها و فرمولهای ریاضی
platonize
U
پیرو فلسفه ایده الی شدن
representationalist
U
معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
She wasn't any too pleased about his idea.
U
او
[زن]
در مورد ایده او
[مرد]
خیلی خوشحال نبود.
afrocentric
<adj.>
U
تاکید بر ایده ها، سبک و ارزش های آفریقایی
idealising
U
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises
U
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealised
U
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealize
U
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized
U
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizes
U
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizing
U
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
ideologist
U
ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
producer's goods
U
کالاهای مولد
nondurable goods
U
کالاهای بی دوام
prohibited goods
U
کالاهای ممنوعه
mixed goods
U
کالاهای مختلط
merit goods
U
کالاهای مطلوب
labor intensive goods
U
کالاهای کاربر
producer goods
U
کالاهای سرمایهای
heavy goods
U
کالاهای سنگین
hazardous goods
U
کالاهای خطرناک
goods on consignment
U
کالاهای امانی
goods receiving
U
کالاهای دریافتی
goods inwards
U
کالاهای دریافتی
goods intake
U
کالاهای دریافتی
inwards goods
U
کالاهای وارداتی
investment goods
U
کالاهای سرمایهای
social good
U
کالاهای اجتماعی
purpose made
U
کالاهای خاص
social good
U
کالاهای عمومی
public goods
U
کالاهای عمومی
soft goods
U
کالاهای بی دوام
spot goods
U
کالاهای موجود
intermediate goods
U
کالاهای واسطهای
substitute goods
U
کالاهای جانشین
supporting goods
U
کالاهای حمایتی
producer goods
U
کالاهای تولیدی
visibles
U
کالاهای مرئی
Consumer ( consrmers ) goods .
U
کالاهای مصرفی
intermediate goods
U
کالاهای واسطه
proprietary goods
U
کالاهای اختصاصی
goods in transit
U
کالاهای عبوری
complementary goods
U
کالاهای مکمل
available goods
U
کالاهای موجود
durables
U
کالاهای بادوام
differentiated products
U
کالاهای ناهمگن
differentiated products
U
کالاهای متفاوت
capital goods
U
کالاهای سرمایهای
consumption goods
U
کالاهای مصرفی
commercial items
U
کالاهای تجارتی
collective goods
U
کالاهای جمعی
necessities
U
کالاهای ضروری
consumables
U
کالاهای مصرفی
expendable supplies
U
کالاهای مصرفی
luxury goods
U
کالاهای تشریفاتی
exports
U
کالاهای صادراتی
imports
U
کالاهای وارداتی
luxury goods
U
کالاهای تجملی
attractive goods
U
کالاهای جذاب
consumer goods
U
کالاهای مصرفی
fancy goods
U
کالاهای تجملی
durable goods
U
کالاهای بادوام
doctrine
U
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
doctrines
U
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
It was an enjoyable performance, if less than ideal.
U
این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
intermediate stock
U
کالاهای نیمه تمام
semi luxury goods
U
کالاهای نیمه تجملی
soft goods
U
کالاهای مصرف شدنی
perishable goods
U
کالاهای فاسد شدنی
principle of exclusion
U
در مورد کالاهای خصوصی
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
nonessential goods
U
کالاهای غیر اساسی
stock market
U
بورس کالاهای مختلف
overdue goods
U
کالاهای تحویل نشده
nondurable consumer goods
U
کالاهای مصرفی بی دوام
secondhand goods
U
کالاهای دست دوم
prohibited goods
U
کالاهای منع شده
semi durable goods
U
کالاهای نیمه بادوام
man made goods
U
کالاهای ساخت بشر
commodity loading
U
بارگیری کالاهای مختلف
competitive goods
U
کالاهای مورد رقابت
consumer nondurables
U
کالاهای مصرفی بی دوام
goods inwards
U
کالاهای درحال تحویل
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
damaged shipments
U
کالاهای اسیب دیده
visibles
U
کالاهای قابل رویت
goods intake
U
کالاهای درحال تحویل
service stock
U
اماد و کالاهای جنگی
finished goods
U
کالاهای اماده فروش
stock accounting
U
حساب کالاهای موجود
goods receiving
U
کالاهای درحال تحویل
stock markets
U
بورس کالاهای مختلف
spot goods
U
کالاهای اماده تحویل
free list
U
صورت کالاهای بی گمرک
consumer durable goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
fabrication
U
کالاهای ساخته شده
durable consumption goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables
U
کالاهای مصرفی پر دوام
idealism
U
روش فکری کسانی که معتقدندسیاست باید تابع ایده الهای انسانی باشد
chrles' law
U
در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
job lot
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
catalogues
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
job lots
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
rationed goods
U
کالاهای جیره بندی شده
jetsam
U
کالاهای به دریا ریخته شده
cataloguing
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
silk manufactures of home
U
کالاهای ابریشمی ساخت میهن
catalogs
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
Nothing to declare
U
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
ten cent store
U
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
surplus
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surpluses
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
intermediate stock
U
موجودی کالاهای درحال ساخت
consumer credit
U
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
marketable goods
U
کالاهای قابل عرضه به بازار
consumer price index
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
finished goods stock
U
موجودی کالاهای تمام شده
index of consumer prices
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
extreport trade
U
صادرات مجدد کالاهای وارداتی
articlcs of virtu
U
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
delivery note
U
فهرست کالاهای در حال حمل
farm price supports
U
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
general cargo rates
U
نرخهای حمل کالاهای متفرقه
excise taxes
U
مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
Biomimicry
U
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
consumable
U
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
demand factors
U
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
combination carrier
U
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
cornering the market
U
خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
salvor
U
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
finished
U
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
packing list
U
صورت کالاهای بسته بندی شده
bonded store
U
انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
window shop
U
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
durable goods
U
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
goods on approval
U
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
stores
U
کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
field stockade
U
کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
discriminating tariff
U
شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination
U
مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
neoclassical school
U
مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com