English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5723 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
conform U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforms U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
valid U درست , طبق مجموعهای قوانین
formulas U مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formula U مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulae U مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
transferring U بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfers U بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer U بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
Roman law U مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war U قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
coroutine U دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
chains U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
twelve tables U الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
fanning U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fans U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanned U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fan U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
enterprise U اقدام به اجرای قوانین کردن
enterprises U اقدام به اجرای قوانین کردن
standardizing U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardising U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardised U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardize U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardises U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
notron utilities U مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
boolean algebra U قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
AT command set U مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
declaratory statute U هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
pandect U قوانین
regulations U قوانین
list U 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
kepler's laws U قوانین کپلر
permissive legislation U قوانین مخیره
conflict of laws U تعارض قوانین
kepler laws U قوانین کپلر
rules committee U کمیته قوانین
rules of engagement U قوانین درگیری
rules of the roads U قوانین دریانوردی
joule's laws U قوانین ژول
newton's laws of motion U قوانین نیوتون
doctorine U قوانین اصلی
hague rules U قوانین لاهه
rules of the roads U قوانین راه
rules of chess U قوانین شطرنج
gunnery U قوانین تیراندازی
remedial statutes U قوانین اصلاحی
explanation of laws U شرح قوانین
succession law U قوانین وراثت
interpertation of laws U تفسیر قوانین
statute book U قوانین موضوعه
inland rules U قوانین داخلی
company law U قوانین شرکت
infraction of rules U نقض قوانین
mendelian laws U قوانین مندل
code U مجموعه قوانین
murphy's laws U قوانین مورفی
competition rules U قوانین رقابت
hovering acts U قوانین ضد قاچاق
admiralty law U قوانین دریایی
administrative law U قوانین اداری
promulgation of the laws U انتشار قوانین
labor laws U قوانین کار
codification U وضع قوانین
gas laws U قوانین گازها
written laws U قوانین مدون
codification U تدوین قوانین
conflict of lows U تعارض قوانین
statue law U قانون یا قوانین
maritime law U قوانین دریایی
forest laws U قوانین جنگل
codex U مجموعه قوانین
radiation laws U قوانین تابش
zipf's laws U قوانین زیف
korte's laws U قوانین کرت
corpuses U مجموعهای از نوشتجات
corpus U مجموعهای از نوشتجات
circuitry U مجموعهای از مدارها
florilegium U مجموعهای از گلها
law enforcement U اجرای قوانین [حقوقی]
newton's laws of motion U قوانین حرکت نیوتون
laws versus tendencies U قوانین در مقابل تمایلات
gunnery U قوانین تیر توپخانه
under these rules U بموجب این قوانین
child labor laws U قوانین کار کودکان
rules of football U قوانین یا قواعد فوتبال
physical U که قوانین نرخ بیت
sanctioned laws U قوانین یا مقررات مصوبه
newton's laws of motion U قوانین حرکت نیوتن
codification U گرد اوری قوانین
military justice U قوانین جزایی ارتش
codification U جمع وتدوین قوانین
s factor U ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
company law U قوانین مربوط به شرکتها
punitive article U قوانین جزایی ارتش
belly series U مجموعهای از روشهای حمله
banks U مجموعهای از وسایل مشابه
string U اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
block U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
statements U به مجموعهای از مابارات دستوری
maximin U ماکزیمم مجموعهای ازمینیمم ها
statement U به مجموعهای از مابارات دستوری
blocked U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
blocks U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
microsequence U مجموعهای از ریز دستورات
aggregate U مجموعهای از اشیا داده
miscellany U مجموعهای از مطالب گوناگون
log U ضبط مجموعهای از عملیات
aggregates U مجموعهای از اشیا داده
minimax U می نیمیم مجموعهای ازماکزیمم ها
sequences U مجموعهای از ارقام دودویی
sequence U مجموعهای از ارقام دودویی
logs U ضبط مجموعهای از عملیات
miscellanies U مجموعهای از مطالب گوناگون
bank U مجموعهای از وسایل مشابه
coastel low U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
laws of motion of capitalism U قوانین حرکت سرمایه داری
provision U قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
littoral law U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
adjective laws U قوانین مربوط باصول محاکمات
copyrights U محدود شده با قوانین کپی
encode U اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
De Morgan's laws U قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
grammar U قوانین استفاده صحیح از زمان
messages U قوانین از پیش تعریف شده که کد
grammars U قوانین استفاده صحیح از زمان
encodes U اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
De Morgan's laws U قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
rules of procedure U قوانین مربوط به روش جاری
message U قوانین از پیش تعریف شده که کد
copyright U محدود شده با قوانین کپی
batch costing U تعیین هزینه مجموعهای ازکالا
the code of justinian U مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
terminal ballistics U قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
draconian U قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
leges U صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
the rules of protocol U قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
Talmud U مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
highway dispatch U مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
plotted U بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
extend U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
plots U بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plot U بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
organon U سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
collections U 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
collection U 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
extends U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
combination U مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
extending U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
chains U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
extending U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extend U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
fixed point notation = U قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
representative government U حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
link U قوانین بیان ارسال داده روی کانال
inferences U کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
extends U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
format U قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
LCP U قوانین بیان ارسال داده روی کانال
mixed laws U قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
formats U قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
rules of road U قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
inference U کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
casuistry U حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
suite U مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
library U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
suites U مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
libraries U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
column U مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
group U مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
keypad U مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص
columns U مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
destinations U صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
groups U مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
diagnostic U کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند.
compliant U وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود
destination U صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
pattern U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
group U مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
groups U مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
patterns U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
legal U عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
validated U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validates U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validate U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
riparian law U قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
validating U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
rigorist U کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
syntax U قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
Gun laws need to be revisited. U قوانین تفنگ نیاز به بازبینی [تجدید نظر] دارند.
marquis queensberry rules U مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
illegal U آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
runs U اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
queue U لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
boot U اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
catena U 1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com