English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stone work U کار سنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
reindeer U گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
aggregates U کلوخه مصالح سنگی
stony U سنگی
pilloried U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
bedrock U سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
stone U سنگ میوه سنگی
stones U سنگ میوه سنگی
stoning U سنگ میوه سنگی
ballast U سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
underpin U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
monolithic U تک سنگی
stonework U ساختمان سنگی
lithography U چاپ سنگی
lithography U روش چاپ سنگی
stake U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
lithograph U چاپ سنگی
lithographs U چاپ سنگی
rock salt U نمک سنگی
obelisk U ستون هرمی شکل سنگی
obelisks U ستون هرمی شکل سنگی
Stone Age U پارینه سنگی
cordon U ازاره سنگی
cordons U ازاره سنگی
snowdrift U تره تیزک سنگی
snowdrifts U تره تیزک سنگی
parapet U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
acrolith U مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
aggregate cement ratio U نسبت مواد سنگی به سیمان
autography U چاپ سنگی
barrier reef U سد اب سنگی
basaltic stratum U لایه سیاه سنگی
bed rock ledge U لایه سنگی کف بستر
boulder well U چاه قلوه سنگی
breccia U جوش خرده سنگی
calcify U اهکی یا سنگی کردن
checkstone U گیره سنگی کوهنوردی
chromolithograph U عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
clapper bridge U پل سنگی
colluvim U تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
columnar basalt U ستونهای سیاه سنگی
concretion U سنگی شدن
dolmen U ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
dripstone U سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
dutch stonewall U دیوار سنگی هلندی
eolith U اسکله سنگی
equiponderance U هم سنگی
gabion U تور سنگی
greybeard U کوزه سنگی برای باده
hard pan U قشر سنگی شده
herma U ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
his leg rested on a stone U پایش روی سنگی قرار گرفته بود
layer of rock U لایه سنگی
layer of rock U طبقه سنگی
lithic U سنگی
lithographic print U چاپ سنگی
polyantography U چاپ سنگی
lithoid U سنگی
lithoidal U دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
lithoprint U با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
mesolithic U میانه سنگی
muller U سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
neolith U الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
paleolith U الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
paleolithic U پارینه سنگی
paleolithic U وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
paleolithic U دیرینه سنگی
paleontologist U ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
pertrosal bone U استخوان سنگی یاحجری
petrean U سنگی
petrolsal U سنگی
petrous U سنگی
photolighograph U عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
plant mix U مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
rock fill dam U سد سنگی
rock wash U پوشش سنگی
sisyphus U سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
stela U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stone ballast U مصالح شکسته سنگی
stone lining U روکش سنگی
stone lining U پوشش سنگی
stone work U ساختمان سنگی بنایی با سنگ
stonewall formation U اسکلت پیادهای دیوار سنگی
stoney U سنگی
stylolite U ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
terrane U طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
weather moulding U سنگی که اب باران راردمیکند
slingshot [American E] U تیر و کمان سنگی
catapult [British E] U تیر و کمان سنگی
warp-weighd loom U دارهای وزنی [این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
Other Matches
bracket U کژ پشت سنگی
Lantern-cross U صلیب سنگی
en delit U میل ستون سنگی
aguilla U [ستون هرمی شکل سنگی]
Celtic cross U [چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
dry mansory U [دیوار سنگی خشکه چین]
high cross U [صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
hermes U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
herm U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
acrolithus U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolith U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com