Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to have one's work cut out
[for one]
<idiom>
U
کار خیلی زیاد و سخت داشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
money to burn
<idiom>
U
بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
Other Matches
extreme
U
خیلی زیاد
oodles
U
خیلی زیاد
exceeding
U
خیلی زیاد
far
U
زیاد خیلی
superrabundant
U
خیلی زیاد
raff
U
خیلی زیاد
infinitely
U
خیلی زیاد
superabundant
U
خیلی زیاد
lots
U
خیلی زیاد
an arm and a leg
<idiom>
U
پول خیلی زیاد
abject poverty
U
فقر خیلی زیاد
very long
U
برد خیلی زیاد
oodlins
U
خیلی زیاد توده
very high frequency
U
فرکانس خیلی زیاد
barrelful
U
مقدار خیلی زیاد
very many book
U
کتابهای خیلی زیاد
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
have one's heart set on something
<idiom>
U
چیزی را خیلی زیاد خواستن
like crazy
<idiom>
U
خیلی سریع با انرژی زیاد
to the full
<idiom>
U
خیلی زیاد ،به طور کامل
spate
U
تعداد خیلی زیاد هجوم بی مقدمه
slashed
U
تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slash
U
تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
no end to (of)
<idiom>
U
خیلی زیاد،بهنظر تمام شده
slashes
U
تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
What brazen cheek ! Ilike your impudence .
U
بنازم که خیلی رویت زیاد است ( پررویی) !
to have a spree
U
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to have a binge
U
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to be on the razzle
U
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
blockbusters
U
بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
blockbuster
U
بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
overmoke
U
زیاد دود داشتن
speculates
U
انتظار سودو زیاد داشتن
set store on (by)
<idiom>
U
خواستارنگهداری ،ارزش زیاد داشتن
speculate
U
انتظار سودو زیاد داشتن
speculated
U
انتظار سودو زیاد داشتن
speculating
U
انتظار سودو زیاد داشتن
abounding
U
زیاد بودن وفور داشتن
abounded
U
زیاد بودن وفور داشتن
to have a thing at heart
U
بچیزی زیاد دلبستگی داشتن
abounds
U
زیاد بودن وفور داشتن
get away with murder
<idiom>
U
انجام کاری خیلی بد بدون انتظار تنبیه را داشتن
up to one's ears in work
<idiom>
U
کارهای زیاد برای انجام داشتن
stand (someone) in good stead
<idiom>
U
سود زیاد برای شخص داشتن
highest
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
pick and choose
U
در سوا کردن چیزی دقت ووسواس زیاد داشتن
overstock
U
زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
highs
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
to strain at anything
U
در زیر فشارچیزی تقلاکردن زیاد در چیزی باریک شدن یاوسواس داشتن
she has a well poised head
U
وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns
<idiom>
U
موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
i am very keen on going there
U
من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner
<idiom>
U
گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
microfilmed
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce
U
صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency
U
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
ponderous
U
خیلی سنگین خیلی کودن
rattling
U
خیلی تند خیلی خوب
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
emergencies
U
خیلی خیلی فوری
emergency
U
خیلی خیلی فوری
longed
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
jim dandy
U
ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
to keep up
U
از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to keep down
U
زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
hope
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
meaner
U
مقصود داشتن هدف داشتن
abhors
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
resides
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
to have by heart
U
ازحفظ داشتن درسینه داشتن
hoped
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
abhorring
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
hoping
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
resided
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
reside
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
abhorred
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
differed
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differ
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
meanest
U
مقصود داشتن هدف داشتن
mean
U
مقصود داشتن هدف داشتن
differs
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffer
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffered
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffers
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
cost
U
قیمت داشتن ارزش داشتن
upkeep
U
بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
long for
U
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
to have something in reserve
U
چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
lead a dog's life
<idiom>
U
زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
not a few
U
خیلی ها
highly
U
خیلی
copious
U
خیلی
routh
U
خیلی
for long
U
خیلی
to a large extent
U
خیلی
villainous
U
خیلی بد
dumpiness
U
خیلی
many
U
خیلی
very little
U
خیلی کم
ten
U
خیلی
damn
U
خیلی
far and away
U
خیلی
dammit
U
خیلی
abysmal
<adj.>
U
خیلی بد
in large quantities
U
خیلی خیلی
very
U
خیلی
pitch black
U
خیلی سیاه
in seventh heaven
<idiom>
U
خیلی خوشحال
to spread like wildfire
U
خیلی زودمنتشرشدن
at most
U
خیلی باشد
pitch-black
U
خیلی سیاه
whopping
U
خیلی بزرگ
dead slow
U
خیلی اهسته
not so hot
<idiom>
U
نه خیلی خوب
toploftiness
U
خیلی متکبر
ultraconservative
U
خیلی محتاط
mad as a hornet
<idiom>
U
خیلی عصبانی
in cold blood
<idiom>
U
خیلی خونسرد
as stiff as a poker
U
خیلی خشک
really wicked
U
خیلی محشر
faraway
U
خیلی دور
too tough
U
خیلی سفت
lily white
U
خیلی سفید
level best
U
خیلی خوب
He is a loose card .
U
خیلی ول است
piping hot
U
خیلی داغ
Nothing more, thanks.
خیلی متشکرم.
as good as
U
خیلی خوب
really sick
U
خیلی محشر
hand in glove
U
خیلی صمیمی
many persons
U
خیلی اشخاص
giantess
U
زن خیلی قدبلند
lower most
U
خیلی پست تر
hit bottom
<idiom>
U
خیلی پست
fortissimo
U
خیلی بلند
hand and glove
U
خیلی نزدیک
She is very pretentious.
U
خیلی ادعادارد
(as) old as the hills
<idiom>
U
خیلی قدیمی
decrepit
U
خیلی پیر
far off
U
خیلی دور
extras
U
بسیار خیلی
many people
U
خیلی اشخاص
it is very easily done
U
خیلی به اسانی
immediate
U
خیلی فوری
hand in glove
U
خیلی نزدیک
hand and glove
U
خیلی صمیمی
parlous
U
خیلی مهیب
(go over with a) fine-toothed comb
<idiom>
U
خیلی بادقت
open-and-shut
U
خیلی سهل
open and shut
U
خیلی سهل
flying high
<idiom>
U
خیلی شادوشنگول
get up the nerve
<idiom>
U
خیلی شلوغ
I had an awful time .
U
به من خیلی بد گذشت
many people
U
خیلی از مردم
by leaps and bounds
U
خیلی تند
extra-
U
بسیار خیلی
far and away
U
خیلی دور
extra
U
بسیار خیلی
precipitating
U
خیلی سریع
awesome
<adj.>
U
خیلی خوب
great
<adj.>
U
خیلی خوب
(a) snap
<idiom>
U
خیلی ساده
level best
U
خیلی عالی
tickled pink
<idiom>
U
خیلی شادوخوشحال
too bad
<idiom>
U
خیلی بد ،غم انگیز
to pieces
<idiom>
U
خیلی زیاده
once in the blue moon
U
خیلی بندرت
precipitates
U
خیلی سریع
skin and bones
<idiom>
U
خیلی لاغر
precipitated
U
خیلی سریع
benedicite
U
خیلی خوب
before you can say knife
U
خیلی زود
number one
U
خیلی خوب
wicked
<adj.>
U
خیلی خوب
sick
[British E]
<adj.>
U
خیلی خوب
cool
<adj.>
U
خیلی خوب
bone dry
U
خیلی خشک
precipitate
U
خیلی سریع
corking
U
خیلی زیبا
very light
U
خیلی سبک
thank you very much
U
خیلی متشکرم
seldom
U
خیلی کم ندرتا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com