English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
studio U کارگاه هنری
studios U کارگاه هنری
artist's workshop studio U کارگاه هنری
atelier U کارگاه هنری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
resident engineer U مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
fine art U آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
artistical U هنری
henry U هنری
artlessness U بی هنری
work U اثارادبی یا هنری
artistic aptitude U استعداد هنری
artistic sense U ذوق هنری
compositions U ترکیب هنری
henry the f. U هنری اول
athenaeum U مدرسهء هنری
atheneum U مدرسهء هنری
chiyjah U معماری هنری
works of art U کار هنری
mongram U امضای هنری
millihenry U میلی هنری
work of art U کار هنری
inartistic U غیر هنری
henry the f. U هنری یکم
mh U میلی هنری
composition U ترکیب هنری
chiyjah U به سبک هنری
chujjah U به سبک هنری
chujjah U معماری هنری
worked U اثارادبی یا هنری
connoisseur U منتقد هنری
objet d'art U چیز هنری
objets d'art U چیز هنری
artistically U بطور هنرمندانه یا هنری
piracy U دزدی هنری یاادبی
masterstroke U نازک کاری هنری
chef-d'oeuvre U شاهکار ادبی یا هنری
chef d'oeuvre U شاهکار ادبی یا هنری
composition U سرایش قطعه هنری
fine art U هر مهارت هنری وفریف
masterstrokes U نازک کاری هنری
romanticism U مکتب هنری رومانتیک
ballets U رقص ورزشی و هنری
ballet U رقص ورزشی و هنری
compositions U سرایش قطعه هنری
Art Nouveau U مکتب هنری آرنوو
prolusion U اثر هنری مقدماتی
idealism U سبک هنری خیالی
chefs-d'oeuvre U شاهکار ادبی یا هنری
magnum opus U مهمترین اثر ادبی یا هنری
bric-a-brac U [اشیا عتیقه و هنری کوچک]
tp perfect oneself in an art U در هنری سرامد یا کامل شدن
potboiler U هنرمند یا کار هنری مبتذل
meier art judgement test U ازمون قضاوت هنری مایر
inartistic U فاقد اصول هنری بی هنر
cubist U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
epigone U مقلد اثار ادبی و هنری
cubistic U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
blazonry U نمایش و جلوه هنری پرشکوه
galleries U نقب اصلی نمایشگاه هنری
gallery U نقب اصلی نمایشگاه هنری
workshops U کارگاه
detective U کارگاه
industrial unit U کارگاه
engineering workshop U کارگاه
sculptoris U کارگاه
shopboard U کارگاه
atelier U کارگاه
detectives U کارگاه
workshop U کارگاه
sculptors U کارگاه
field U کارگاه
establishment U کارگاه
establishments U کارگاه
sculptor U کارگاه
plant U کارگاه
shop U کارگاه
plants U کارگاه
fielded U کارگاه
workhouse U کارگاه
fields U کارگاه
shopped U کارگاه
shops U کارگاه
workhouses U کارگاه
vandalised U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
virtuoso U خوش قریحه دارای ذوق هنری
vandalises U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
cognoscente U متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
virtuosos U خوش قریحه دارای ذوق هنری
vandalising U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
virtuosi U خوش قریحه دارای ذوق هنری
schmalz U موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
postimpressionism U سبک هنری تجسم عین منافر
plagiary U سارق اثار ادبی و هنری دیگران
vandalizing U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
Impressionism U سبک هنری امپرسیونیسم یاتئوری هیوم
vandalizes U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
job office U دفتر کارگاه
cottage industry U کارگاه خانگی
lathe shop U کارگاه تراشکاری
manufactory U کاردستی کارگاه
site clearance U تخلیه کارگاه
site manager U رئیس کارگاه
smith's shop U کارگاه اهنگری
plants U تجهیزات کارگاه
plant U تجهیزات کارگاه
welding shop U کارگاه جوشکاری
works inspector U بازرس کارگاه
milling shop U کارگاه فرزکاری
cottage industries U کارگاه خانگی
carpet workshop U کارگاه قالیبافی
automatic turning shop U کارگاه تراشکاری
assembly shop U کارگاه مونتاژ
building site U کارگاه ساختمانی
pilot plant U کارگاه نمونه
building sites U کارگاه ساختمانی
shop U کارگاه تعمیرگاه
shopped U کارگاه تعمیرگاه
shops U کارگاه تعمیرگاه
sited U کارگاه ساختمانی
sites U کارگاه ساختمانی
exhaust fan U هواکش کارگاه
field shop U کارگاه صحرایی
production U فرآورده کارگاه
loom U کارگاه بافندگی
engineering workshop U کارگاه صنعتی
loomed U کارگاه بافندگی
site U کارگاه ساختمانی
deadman U کارگاه برفی
looming U کارگاه بافندگی
studios U کارگاه کارخانه
studio U کارگاه کارخانه
looms U کارگاه بافندگی
rococo U سبک هنری قرن 81 میلادی عجیب و غریب
sgraffito U تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
plant U محل کارخانه یا کارگاه
workroom U اتاق کار کارگاه
workshops U اتاق کار کارگاه
plants U محل کارخانه یا کارگاه
acid recovery plant U کارگاه بازیابی اسید
machine shop U کارگاه محاسبات ماشینی
ball joint vise U گیره ساچمهای کارگاه
electroplating shop U کارگاه عملیات گالوانیزهای
sweatshop U کارگاه بهره کشی
sweatshops U کارگاه بهره کشی
winding shop U کارگاه سیم پیچی
molding shop U کارگاه قالب گیری
shipyard U کارگاه کشتی سازی
pullery U کارگاه پوست تراشی
workshop U اتاق کار کارگاه
plant records U امار تجهیزات کارگاه
shipyards U کارگاه کشتی سازی
pattern shop U کارگاه مدل سازی
acid restoring plant U کارگاه بازیابی اسید
storage pile U انبار مصالح در کارگاه
eroticism U تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
outside art U [هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
maintenance shop U کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
ex works U تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
mix in place U تهیه بتن در خود کارگاه
forge U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
forges U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
pouring bay U کارگاه کوچک ریخته گری
craftshop U کارگاه هنرهای دستی تفریحی
potboil U برای امرار معاش نویسندگی یاکارهای هنری مبتذل کردن
dramatics U کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
hauls U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
stances U طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
haul U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
dockyards U کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
dockyard U کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
stance U طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
lithography U کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
High Renaissance U [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
bench check U کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
bureaus U ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
bureau U ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
civil censorship U سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
dragon style U [سبک دراگون که سبک هنری وایکینگ های اسکاندیناوی بوده است.]
flatbed U وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
relative humidity U رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
strikes U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
balance earth works U یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
Safavid period U دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com