English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mundane affairs U کارهای این جهان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
background U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
backgrounds U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
second world U جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
atlas U فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlases U فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
miscellaneous works U کارهای مختلف
hatchet man <idiom> U کارهای سیاسی
cementation U کارهای سیمانی
meshwork U کارهای مشبک
lunces U کارهای غریب
interior affairs U کارهای درونی
incidental works U کارهای اتفاقی
diabolism U کارهای شیطانی
emergency works U کارهای اضطراری
earth work U کارهای خاکی
wirework U کارهای سیمی
Travaux preparatoires U کارهای مقدماتی
previous work U کارهای قبلی
temporary works U کارهای موقت
daily round U کارهای روزانه
the galleys U کارهای سخت
preliminary works U کارهای مقدماتی
auxiliary work U کارهای اضافی
light housekeeping U کارهای سبک خانکی
light housekeeping U کارهای خانه داری
inhouse work U کارهای داخلی تاسیسات
diabolize U کارهای شیطانی کردن
foppery U جلفی کارهای جلف
chore U کارهای عادی و روزمره
customs agent U واسطه کارهای گمرکی
public works U کارهای ساختمانی همگانی
chores U کارهای عادی و روزمره
navvy U کارگر کارهای خاکی
navvies U کارگر کارهای خاکی
logjam U کارهای عقب افتاده
welfare work U کارهای عام المنفعه
Arrears of work . Back log of work . U کارهای عقب افتاده
vales U جهان
vale U جهان
macrocosms U جهان
universe U جهان
world U جهان
worlds U جهان
macrocosm U جهان
earthworks U خاک کاری کارهای خاکی
chickens come home to roost <idiom> U چوب کارهای گذشته را خوردن
I cant figure that girl out . U از کارهای او چیزی نمی فهمم
A series of city improvement works. U یکرشته کارهای عمرانی شهری
scheduling U برنامه ریزی کارهای اجرائی
to pry into a person affairs U در کارهای کسی فضولی کردن
downswing U تنزل کارهای تجارتی وغیره
donkeywork U کارهای عادی وروزمره خرکاری
outgeneral U در کارهای جنگی پیش افتادن از
pile-ups U انباشتگی کارهای عقب افتاده
pile-up U انباشتگی کارهای عقب افتاده
land girl n U دختری که کارهای صحرایی میکرد
automaton U ماشینی که کارهای انسان را میکند
automatons U ماشینی که کارهای انسان را میکند
erection crane U جراثقال برای کارهای ساختمانی
creator the world U جهان افرین
animals kingdom U جهان جانوران
finite universe U جهان متناهی
all the world over U در سراسر جهان
finite universe U جهان بسته
closed universe U جهان متناهی
animal kingdom U جهان جانوران
cosmography U شرح جهان
world creating U جهان افرین
closed universe U جهان بسته
underworld U زیرین جهان
cosmorama U جهان نما
demiurge U جهان افرین
mineral kingdom U جهان جمادات
the lower world U جهان پایین
nether world U این جهان
nether world U جهان پایین
nether world U جهان اینده
open universe U جهان باز
orrery U جهان نما
outworld U جهان بیرونی
the lower regions U جهان مردگان
the invisible world U جهان ناپدید
the invisible U جهان ناپدید
the future U جهان اینده
peregrinator U جهان گرد
the next world U جهان اینده
the old world U جهان کهنه
the vanity of the world U پوچی جهان
earthling U ساکن جهان
this world of ours U این جهان ما
expansion of universe U انبساط جهان
faerie U جهان پریان
filmdom U جهان سینما
first world U جهان اول
free world U جهان ازاد
here below U دراین جهان
the whole world U سراسر جهان
inanimate nature U جهان جمادات
infinite universe U جهان باز
infinite universe U جهان نامتناهی
internationalist U جهان گرا
screenland U جهان سینما
all over the world U در سراسر جهان
world view U جهان بینی
Third World U جهان سوم
creator of the world U جهان آفرین
worldly wise U جهان دیده
worldly-wise U جهان دیده
worldview U جهان بینی
universe U جهان کیهان
Christendom U جهان مسیحیت
world test U ازمون جهان
world power U جهان نیرو
microcosms U جهان کوچک
microcosm U جهان کهین
microcosm U جهان کوچک
worldwide U در سرتاسر جهان
panorama U جهان نما
panoramas U جهان نما
weltanschauung U جهان بینی
microcosms U جهان کهین
christenings U جهان مسیحیت
universe of system U جهان سیستم
he has no enterprise U دل ندارد که به کارهای مهم دست بزند
apery U میمون صفتی کارهای بوزینه وار
up to one's ears in work <idiom> U کارهای زیاد برای انجام داشتن
fieldwork U کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
to pick on U برای کارهای دشواربرگزیدن بستوه اوردن
peonage U استفاده از غلام برای کارهای بندگی
basket weave pattern U طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
to finish off U کارهای دست باخر را انجام دادن
ship's serviceman U مسئول کارهای دفتری وخدماتی ناو
He is most suitable for brain work . U خیلی بدرد کارهای فکری می خورد
self- U سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
utility U تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
supercargo U مباشر کارهای بازرگانی وفروش کالا در کشتی
tine U دندانه ماشینهائی که کارهای خاکی انجام میدهند
wright U کسی که به کارهای ماشینی و ساختن ان اشتغال دارد
task U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
tasks U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
cycle time U مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
atlas U کتاب نقشهء جهان
intermundane U واقع در میان دو جهان
atlases U کتاب نقشهء جهان
the back of beyond U دورترین گوشه جهان
vale U زمین جهان خاکی
superlunar U بیرون ازاین جهان
superempirical U خارج از جهان مادی
vales U زمین جهان خاکی
superlunary U بیرون از این جهان
to be born U چشم به جهان گشودن
oscillating universe U جهان نوسان کننده
planisphere U جهان نمای مسطح
supramundane U مافوق این جهان
outward things U جهان برونی یا فاهر
the church militant U قاطبه مسیحیان جهان
the art of the Ancient world U هنر جهان باستان
in ancient times U در اوقات جهان باستانی
industrial workers of the world U کارگران صنعتی جهان
Antiquity U جهان باستانی [تاریخ]
demimonde U جهان زنان هرجایی
all over the world U در همه جای جهان
extramundane U بیرون از جهان یادنیا
ultramundane U ماورا جهان ماوراگیتی
third world countries U کشورهای جهان سوم
theseven wonders of the world U عجایب هفتگانه جهان
the world is transitory U جهان ناپایدار است
aboral U دورترین نقطه از جهان
peregrinations U جهان گردی دربدری
the Classical World [the Ancient World] U جهان باستانی [تاریخ]
georama U جهان نمای پوک
the world and its fullness U جهان وهرچه دراوهست
peregrination U جهان گردی دربدری
under the sun U در جهان در زیر افتاب
audited U توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
e. of pleas U دادگاهی که اصولا برای رسیدگی به کارهای مالی بود
dissave U ذخیره خود را برای کارهای جاری خرج کردن
I am just a pen – pusher . U قلم صد تا یک غاز می زنم (کارهای دفتری یا نگارشی کم درآمد )
yard man U کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
coordinate U سازماندهی کارهای پیچیده تا به طور کارا مناسب شوند
coordination U سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
Ergonomics U [مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
diagrams U نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
auditing U توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
audit U توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
diagram U نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
audits U توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
the whole world U همه دنیا تمامی جهان
premundane U پیش ازافرینش جهان بوده
he passed hence U این جهان را بدرود گفت
transcendentalism U فلسفه خارج جهان مادی
to know what's what U ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
antemundane U مربوط به پیش از افرینش جهان
vegetable kingdom U جهان گیاهان مولود نباتی
in a battle for world domination U مبارزه برای سلطه جهان
sinusoidal projection U نقشه جهان نمای مسطح
oecumenical U جامع مشهوردر سراسر جهان
third world economies U اقتصاد کشورهای جهان سوم
oecumenical U وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com