Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shipyard
U
کارخانه کشتی سازی
shipyards
U
کارخانه کشتی سازی
dockyard
U
کارخانه کشتی سازی
dockyards
U
کارخانه کشتی سازی
ship yard
U
کارخانه کشتی سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shipyard
U
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyards
U
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
Other Matches
ropewalk
U
کارخانه طناب سازی
concreting plant
U
کارخانه بتن سازی
powder mill
U
کارخانه باروت سازی
dye works
U
کارخانه رنگ سازی
engineering works
U
کارخانه ماشین سازی
coking plant
U
کارخانه ذغال سازی
concrete plant
U
کارخانه بتن سازی
pottery factory
U
کارخانه چینی سازی
salt works
U
کارخانه نمک سازی
nailery
U
کارخانه میخ سازی
wirework
U
کارخانه سیم سازی
factory team
U
تیم کارخانه اتومبیل سازی
dairy farm
U
مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
production
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
shipbuilding
U
کشتی سازی
ship building
U
کشتی سازی
ship yard
U
محل کشتی سازی
shipyards
U
کارگاه کشتی سازی
shipyards
U
محل کشتی سازی
shipyard
U
کارگاه کشتی سازی
shipyard
U
محل کشتی سازی
incorporating mill
U
کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
dockyards
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
dockyard
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
winery
U
کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
iron master
U
رئیس کارخانه اهن سازی یا اهن ریزی
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
house work
U
کارخانه
work
U
کارخانه
workplace
U
کارخانه
manufactory
U
کارخانه
coopery
U
کارخانه
plant
U
کارخانه
workhouses
U
کارخانه
workplaces
U
کارخانه
workhouse
U
کارخانه
worked
U
کارخانه
factories
U
کارخانه
works
U
کارخانه
shops
U
کارخانه
factory-spun
U
نخ کارخانه ای
factory
U
کارخانه
plants
U
کارخانه
shopped
U
کارخانه
shop
U
کارخانه
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
siren
U
سوت کارخانه
manufaturer
U
صاحب کارخانه
out
<adv.>
U
بیرون از کارخانه
sirens
U
سوت کارخانه
packingplant
U
کارخانه کنسروسازی
packinghouse
U
کارخانه کنسروسازی
gasworks
U
کارخانه گاز
electric plant
U
کارخانه برق
studios
U
کارگاه کارخانه
plant construction
U
ساختمان کارخانه
manufacturing
U
کارخانه دار
plant mixing
U
اختلاط در کارخانه
breweries
U
کارخانه ابجوسازی
brewery
U
کارخانه ابجوسازی
car factory
U
کارخانه خودروسازی
power station
U
کارخانه برق
power stations
U
کارخانه برق
works superintendent
U
مدیر کارخانه
works inspector
U
بازرس کارخانه
industrialists
U
کارخانه دار
industrialist
U
کارخانه دار
cast steel plant
U
کارخانه فولادریزی
lock out
U
تعطیل کارخانه
cement plant
U
کارخانه سیمان
manufactoring plant
U
کارخانه تولیدی
gas works
U
کارخانه گاز
factory chimney
U
دودکش کارخانه
ex mill
U
تحویل در کارخانه
ex factory
U
تحویل در کارخانه
ice plant
U
کارخانه یخ ساز
sheds
U
کارخانه سرپوشیده
shedding
U
کارخانه سرپوشیده
shed
U
کارخانه سرپوشیده
bookbindery
U
کارخانه صحافی
plant mixing
U
امیختن در کارخانه
studio
U
کارگاه کارخانه
chimney stalk
U
دودکش کارخانه
He is running ( runs ) the factory .
U
او کارخانه را می گرداند
pilot plant
U
کارخانه نمونه
power house
U
کارخانه برق
cut back
U
تعطیل کارخانه
generating station
U
کارخانه برق
copper smelting plant
U
کارخانه ذوب مس
smelting plant
U
کارخانه ذوب
smeltery
U
کارخانه گدازگری
manufacturer
U
صاحب کارخانه
manufacturers
U
صاحب کارخانه
generating plant
U
کارخانه برق
spinning
U
کارخانه نخریسی
fulling mill
U
کارخانه قصاری
cotton mill
U
کارخانه نخ ریسی
plant
U
نبات کارخانه
mills
U
کارخانه نورد
spinning factory
U
کارخانه نخ ریسی
installation
U
کارخانه نصب
plants
U
نبات کارخانه
installations
U
کارخانه نصب
sirenic
U
سوت کارخانه
mill
U
کارخانه نورد
cotton factory
U
کارخانه نخ ریسی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
prows
U
کشتی عرشه کشتی
prow
U
کشتی عرشه کشتی
tinwork
U
کارخانه قلع کاری
ashery
U
کارخانه نمک قلیاسازی
saw mill
U
کارخانه اره کشی
plant
U
محل کارخانه یا کارگاه
cotton spinner
U
صاحب کارخانه نخ ریسی
fields
U
خارج اداره یا کارخانه
fielded
U
خارج اداره یا کارخانه
creamery
U
کارخانه کره گیری
stonework
U
کارخانه سنگ بری
plant
U
ماشین الات کارخانه
iron foundry
U
کارخانه ذوب اهن
firm
U
کارخانه موسسه بازرگانی
energy plant
U
کارخانه تولید نیرو
cotton-mills
U
کارخانه ریسندگی پنبه ای
computer integrated manufactureing
U
کارخانه کاملا" اتوماتیک
lock out
U
بسته شدن کارخانه
shopped
U
کارخانه خرید کردن
shop
U
کارخانه خرید کردن
smeltery
U
کارخانه ذوب فلزات
lead works
U
کارخانه سرب گدازی
glassworks
U
کارخانه شیشه گری
mill
U
کارخانه اسیاب کردن
tin smelting plant
U
کارخانه ذوب قلع
plants
U
محل کارخانه یا کارگاه
shops
U
کارخانه خرید کردن
firms
U
کارخانه موسسه بازرگانی
plants
U
ماشین الات کارخانه
firmest
U
کارخانه موسسه بازرگانی
firmer
U
کارخانه موسسه بازرگانی
mills
U
کارخانه اسیاب کردن
gas works
U
کارخانه تولید گاز
foundry
U
کارخانه ذوب فلز
printworks
U
کارخانه چیت بافی
field
U
خارج اداره یا کارخانه
foundry
U
کارخانه گداز فلز
foundries
U
کارخانه ذوب فلز
foundries
U
کارخانه گداز فلز
contractor plant
U
کارخانه پیمان کار
gas works tar
U
قطران کارخانه گاز
metallurgical plant
U
کارخانه ذوب اهن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com