Perdic | کارت ویزیت ورق بازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	pasteboard U	کارت ویزیت ورق بازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	calling card U	کارت ویزیت
	visiting card U	کارت ویزیت
	visting card U	کارت ویزیت
	carte U	کارت ویزیت
	cards U	کارت ویزیت بلیط
	card U	کارت ویزیت بلیط
	to make a trick U	با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
	to deal U	کارت دادن [ورق بازی]
	to deal out [card game] U	کارت دادن [ورق بازی]
	scorecards U	کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
	scorecard U	کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
	card U	کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
	cards U	کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
	practice fee U	دستمزد [مثال ویزیت دکتر]
	post card U	کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
	calibration card U	کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
	cards U	وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
	leading edge U	اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
	card U	وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
	The doctous fee was tacked on to the hospital bI'll . U	حق ویزیت پزشک را کشیدند روی صورتحساب بیمارستان
	card U	کارت تبریک کارت عضویت
	name tag U	کارت معرفی کارت اسم
	cards U	کارت تبریک کارت عضویت
	adapter U	کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
	qualification card U	کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
	shinny U	بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
	emergency medical tag U	کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
	harlequinade U	بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
	frame U	مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
	misplay U	بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
	gamesmanship U	مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
	cutthroat U	بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
	game U	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
	fire fight U	ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
	kiss in the ring U	بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
	dib U	ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
	shinney U	بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
	inning U	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
	crampet game U	بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
	charlatanic U	امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
	harlepuinade U	نمایش لال بازی ودلقک بازی
	Bureaucracy . Red tape . U	کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
	batting order U	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
	stub card U	ته کارت
	paste board U	کارت
	cards U	کارت
	card U	کارت
	card code U	کد کارت
	continuation card U	کارت ادامه
	control card U	کارت کنترل
	coulmn card U	کارت 69 ستونه
	comment card U	کارت توضیحی
	card deck U	دستینه کارت
	badge U	کارت شناسایی
	hollerith card U	کارت هالریت
	ID card U	کارت شناسایی
	identification document U	کارت شناسایی
	card deck U	دسته کارت
	postcards U	کارت پستال
	picture postcard U	کارت پستال
	ibm card U	کارت 08 ستونی
	binary card U	کارت دودویی
	summary card U	کارت خلاصه
	input card U	کارت ورودی
	green card U	کارت سبز
	green cards U	کارت سبز
	yello card U	کارت زرد
	tape to card U	از نوار به کارت
	card cage U	محفظه کارت
	card code U	رمز کارت
	card face U	رویه کارت
	circuit card U	کارت مدار
	carte blanche U	کارت سفید
	card stacker U	کارت پشته کن
	card row U	سطر کارت
	card reader U	کارت خوان
	card rack U	جای کارت
	card rack U	طاقچه کارت
	card hopper U	ناودان کارت
	card punch U	کارت منگنه کن
	card loader U	کارت بارکن
	card image U	تصویر کارت
	card guide U	راهنمای کارت
	card stacker U	مخزن کارت
	postcard U	کارت پستال
	card feed U	خورد کارت
	paper card U	کارت کاغذی
	card field U	میدان کارت
	card field U	فیلد کارت
	card format U	قالب کارت
	cartle blanche U	کارت بلانش
	identification card U	کارت شناسایی
	card verifier U	بازبین کارت
	card verification U	بازبینی کارت
	punched card U	کارت منگنه
	card U	یک کارت پانچ
	job card U	کارت کار
	credit cards U	کارت اعتباری
	debit card U	کارت بدهی
	range card U	کارت برد
	red card U	کارت قرمز
	I want to have a word with you . I want you . U	کارت دارم
	magnacard U	کارت مغناطیسی
	punch card U	کارت منگنه
	get a long with you U	بروپی کارت
	credit card U	کارت اعتباری
	job card U	کارت برنامه
	card column U	ستون کارت
	magnetic card U	کارت مغناطیسی
	post card U	کارت پستال
	cards U	یک کارت پانچ
	account card U	کارت حساب
	ledger card U	کارت معین
	smart card U	کارت هوشمند
	logic card U	کارت منطقی
	interface card U	کارت رابط
	round robin (tournament or contest) <idiom> U	بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
	key card U	کارت کلید کامپیوتر
	object deck U	دسته کارت مقصود
	chart correction card U	کارت تصحیح نقشه
	punch card machine U	ماشین کارت منگنه
	card loader U	بار کننده کارت
	safety card U	کارت تامین اتشبار
	visiting card U	کارت اسم درفرانسه
	end of job card U	کارت انتهای کار
	eighty column card U	کارت هشتاد ستونی
	card sorter U	دستگاه کارت جورکن
	card hopper U	قسمت جهنده کارت
	card reproducer U	تولیدکننده دوباره کارت
	card to disk converter U	مبدل کارت به دیسک
	magnetic strip card U	کارت نوار مغناطیسی
	card jam U	گیر کردن کارت
	ammunition data card U	کارت مشخصات مهمات
	edge punched card U	کارت لب منگنه شده
	card punch U	دستگاه کارت منگنه
	I have a credit card.	من کارت اعتباری دارم.
	card-carrying U	دارای کارت عضویت
	billet slip U	کارت محلهای افراد
	punched card control U	کنترل کارت پانچ
	controller card U	کارت کنترل کننده
	trailer card U	کارت پشت بند
	network interface card U	کارت میانجی شبکه
	index card U	کارتشاخص - کارت Index
	data card U	کارت اطلاعات کامپیوتری
	magnetic card computer U	کامپیوتر با کارت مغناطیسی
	data card U	کارت ثبت اطلاعات
	punched card U	کارت پانچ شده
	magnetic ledger card U	کارت معین مغناطیسی
	row binary card U	کارت دودویی سطری
	punched card U	کارت منگنه شده
	y punch U	سوراخ کارت ستونی .
	card aligner U	هم تراز کننده کارت
	safety card U	کارت تامین جنگ افزار
	decked U	مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
	picture postcard U	کارت پستال عکس دار
	card sorter U	دستگاه مرتب کننده کارت
	credit card U	کارت یاورقه خرید نسیه
	passes U	گذرگاه کارت عبور گذراندن
	passed U	گذرگاه کارت عبور گذراندن
	decks U	مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
	credit cards U	کارت یاورقه خرید نسیه
	deck U	مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
	PCMCIA U	که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
	casrd random access memory U	حافظه دستیابی تصادفی کارت
	disk controller card U	کارت کنترل کننده دیسک
	pass U	گذرگاه کارت عبور گذراندن
	bin card U	کارت مصرف محتویات فرف
	issue [of something] [ID card or check] U	صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
	punched U	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
	key card U	کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
	Just sign here and leave at that . U	اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
	punches U	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
	punch U	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
	tags U	نوار پشت پوتین کارت معرفی
	objects U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	What time should I check in? U	چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
	postcard U	بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
	direct objects U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	indirect objects U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	Here ist my Green card.	بفرمائید این کارت سبز من است.
	object U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	objected U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	objecting U	پانج کارت که حاوی برنامه است
	postcards U	بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
	packs U	تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
	tag U	نوار پشت پوتین کارت معرفی
	pack U	تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
	to punch in [American E] [in the workplace] U	مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
	to clock on [British E] [in the workplace] U	مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
	to clock in [in the workplace] U	مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
	card U	ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
	cards U	ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
	inlay card U	کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
	to clock out [in the workplace] U	مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
	range board U	طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
	to punch out [American E] [in the workplace] U	مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
	to clock off [British E] [in the workplace] U	مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
	Can I pay by credit card? U	آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
	billiard point U	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
	parity U	بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار