Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
four core cable
U
کابل چهار سیمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
duplex cable
U
کابل دو سیمه
duplex wire
U
کابل دو سیمه
single core cable
U
کابل یک سیمه
four wire circuit
U
مدار چهار سیمه
phantomed cable
U
کابل چهار سیمی
quadded cable
U
کابل چهار سیمی
Type cable
U
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
two phase three wire system
U
شبکه سه سیمه دو فاز سیستم سه سیمه دو فاز
drop cable
U
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
timed
U
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time
U
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct
U
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
times
U
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR
U
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
cross-in-square
U
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster
U
تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
trapezium
U
چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
twin conductor
U
دو سیمه
guitar
U
عود شش سیمه
multiple wire
U
چند سیمه
double wire system
U
سیستم دو سیمه
two wire circuit
U
مدار دو سیمه
heptachord
U
سازهفت سیمه
guitars
U
عود شش سیمه
quatrefoil
U
چهار وجهی
[این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
quadrumana
U
چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
quadrumvir
U
انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
tetragonal
U
دارای چهار زاویه چهار کنجی
tetrahedron
U
جسم چهار سطحی چهار ضلعی
tetrapterous
U
دارای چهار بال چهار جناحی
rebec
U
کمانچه سه سیمه قدیمی
mandore
U
عود چار سیمه
rebeck
U
کمانچه سه سیمه قدیمی
pentachord
U
ساز پنج سیمه
multiplex system
U
سیستم چند سیمه
viola da gamba
U
ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
viola da braccio
U
ویولن بزرگ پنج یاشش سیمه
qyaternary
U
چهار واحدی چهار عضوی
quatrefoil
U
چهار ترک چهار گوشه
quadrangle
U
چهار گوش چهار دیواری
quadrangles
U
چهار گوش چهار دیواری
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk
U
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
monochord
U
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
three phase three wire system
U
سیم سه فازبدون سیم صفر سیستم سه فازه سه سیمه
cable assembly
U
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable assembly
U
کابل
cable head
U
سر کابل
Kabul
U
کابل
own ship's course bus
U
کابل او اس سی
cable clip
U
پل کابل
cable
کابل
cabled
U
کابل
cabling
U
کابل
communication cable
U
کابل ارتباطی
concentric cable
U
کابل هم مرکز
flexible cable
U
کابل خم پذیر
flat cable
U
کابل پهن
connecting cable
U
کابل رابط
connection cable
U
کابل اتصال
control cable
U
کابل کنترل
dead end eye
U
قلاب کابل
underground cable
U
کابل زیرزمینی
four core cable
U
کابل چهاررشتهای
hook cable
U
کابل قلاب
hoisting cable
U
کابل بالاکش
clip
U
مفصل کابل
flat cable
U
کابل تخت
clippings
U
مفصل کابل
clips
U
مفصل کابل
cable accessory
U
قطعات کابل
grid lead
U
کابل شبکه
greenfield conductor
U
کابل گرینفیلد
gas impregnated cable
U
کابل گازدار
gas impregnated cable
U
کابل گازی
gas filled cable
U
کابل گاز
ignition cable
U
کابل احتراق
coaxial line
U
کابل هم محور
coaxial cable
U
کابل هم مرکز
cable support
U
بست کابل
cable cleat
U
بست کابل
cable clamp
U
بست کابل
cable box
U
اتاقک کابل
cable block
U
قسمت کابل
cable block
U
مجموعه کابل
welding lead
U
کابل جوش
cable accessory
U
وسایل کابل
bunched cable
U
کابل چندلایی
bowden control cable
U
کابل کنترل
binding screw
U
کلم کابل
battery charging cable
U
کابل باتری پر کن
b.x. conductor
U
کابل ب ایکس
armored cable
U
کابل مسلح
anti induction cable
U
کابل ضد القا
anchor line cable
U
کابل لنگر
come along clamp
U
بست کابل
coaxial cable
U
کابل هم محور
gas cable
U
کابل گازی
caoxial cable
U
کابل کواکسیال
sockets
U
کفش کابل
cablet
U
کابل کوچک
cable way
U
مسیر کابل
cable shield
U
لوله کابل
clipped
U
مفصل کابل
cable guard
U
نگهدارنده کابل
cable grip
U
چنگال کابل
cable distribution head
U
مقسم سر کابل
cable core
U
سیم کابل
cable connector
U
دو شاخه کابل
anchor cable
U
کابل لنگر
suspension cable
U
کابل اویزان
telephone cable
U
کابل تلفن
quadoed cable
U
کابل چهارسیمه
three core cable
U
کابل سه رشتهای
trunk cable
U
کابل ترانک
trunk cable
U
کابل ارتباطی
trunk line cable
U
کابل ارتباط
twin cable
U
کابل دو قلویی
cord
U
کابل واکسیل
cords
U
کابل واکسیل
outgoing cable
U
کابل خروجی
stranded conductor
U
کابل تک لایی
wiring
U
کابل کشی
telegraph cable buoy
U
بویه کابل
telegraph cable
U
کابل تلگراف
tape cable
U
کابل نواری
supply cable
U
کابل تغذیه
subscriber's cable
U
کابل اتصال
subscriber's cable
U
کابل مشترک
stranded wire
U
کابل تک لایی
starter cable
U
کابل استارتر
single core cable
U
کابل یک رشتهای
suspension cable
U
کابل معلق
single core
U
کابل یک رشتهای
single conductor cable
U
کابل تک لایی
sheave
U
ریل و کابل
sheating of cable
U
پوشش کابل
sheathed cable
U
کابل زرهی
tag line
U
کابل اتصالی
ribbon cable
U
کابل نواری
leads
U
کابل هادی
power cable
U
کابل قدرت
lead
U
کابل هادی
microphone cable
U
کابل میکروفن
measuring cable
U
کابل سنجش
mains cable
U
کابل شبکه
extension
U
کابل خرطومی
low loss cable
U
کابل با تلفات کم
long distance cable
U
کابل ارتباطی
telecommunication cable
U
کابل ارتباطی
low capacitance cable
U
کابل با فرفیت کم
main cable
U
کابل اصلی
coaxed
U
کابل هم محور
coaxes
U
کابل هم محور
extensions
U
کابل خرطومی
coaxing
U
کابل هم محور
intermediate type submarine cable
U
کابل ساحلی
junction cable
U
کابل اتصال
multicore cable
U
کابل افشان
multi conductor cable
U
کابل افشان
coax
U
کابل هم محور
light weight cable
U
کابل سبک
high voltage cable
U
کابل فشار قوی
high tension cable
U
کابل فشار قوی
low frequency cable
U
کابل فرکانس پایین
non metallic waterproof wiring
U
کابل با پوشش لاستیکی
service cable
U
کابل مصرف کننده
sheathed cable
U
کابل زره دار
lighting cable
U
کابل نور روشنایی
chandelle
U
[کابل در شیار ستون ها]
sheathed cable
U
کابل غلاف دار
non metallic sheathed cable
U
کابل با پوشش غیرفلزی
lead covered cable
U
کابل با غلاف سربی
high frequency cable
U
کابل فرکانس بالا
cable way
U
سیم یا کابل نقاله
power cable
U
کابل جریان قوی
dial cable
U
کابل صفحه مدرج
oil filled cable
U
کابل روغنی الکتریکی
null modem cable
U
کابل مودم خنثی
elevator control cable
U
کابل برق اسانسور
communication cable
U
کابل جریان ضعیف
multi conductor cable
U
کابل چند رشتهای
multiple conductor cable
U
کابل چند رشتهای
d.c. cable
U
کابل جریان دائم
fiber cored cable
U
کابل با مغز فیبری
fibre optic cable
U
کابل فیبر نوری
insulated cable
U
کابل عایق شده
power supply cable
U
کابل منبع قدرت
cable joint
U
مفصل اتصال کابل
cable jointing sleeve
U
مفصل انشعاب کابل
power feed cable
U
کابل برق رسانی
power feed cable
U
کابل تغذیه برق
multicore cable
U
کابل چند رشتهای
power supply cable
U
کابل منبع تغذیه
multiple cable
U
کابل چند رشتهای
socket
[محل اتصال کابل]
optical
U
استفاده از کابل نوری
clippings
U
بست مخصوص کابل و سیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com