Perdic | کابل هادی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	lead U	کابل هادی
	leads U	کابل هادی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	insulating U	مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
	insulates U	مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
	insulate U	مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
	superconductors U	خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
	superconductor U	خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
	superconductive U	خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
	drop cable U	بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
	timed U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	time U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	times U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	duct U	لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
	cmos U	روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
	pmos U	ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
	conductor rail U	ریل هادی شمش هادی
	TDR U	آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
	shields U	هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
	shield U	هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
	ethernet U	شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
	subscriber's line U	اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
	photoconductive U	هادی حساس نسبت به نور هادی نور
	T connector U	اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
	BNC connector U	متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
	localtalk U	استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
	cable assembly U	مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
	leads U	هادی
	leading line U	خط هادی
	guide U	هادی
	directorial U	هادی
	steerer U	هادی
	guides U	هادی
	guided U	هادی
	cable U	هادی
	directors U	هادی
	director U	هادی
	conductor U	هادی
	conductors U	هادی
	ductile U	هادی
	lead U	هادی
	cabled U	هادی
	electric conductor U	هادی
	semi conductor U	نیمه هادی
	conductor resistance U	مقاومت هادی
	conductor U	سیم هادی
	light pipe U	هادی نور
	light quide U	هادی نور
	noninductive U	غیر هادی
	single core U	هادی تک رشتهای
	conductors U	هادی رسانا
	superconducter U	مافوق هادی
	single conductor U	هادی تک رشتهای
	lizards U	بند هادی
	semicinductor U	نیمه هادی
	lizard U	بند هادی
	conductors U	سیم هادی
	solid state U	نیمه هادی
	conductor U	هادی رسانا
	light guide U	هادی نور
	duct U	لوله هادی
	superconductor U	فوق هادی
	circuit line U	هادی جریان
	director sight U	دوربین هادی
	directress U	هادی خط راهنما
	directrix U	هادی خط راهنما
	bus bar U	ریل هادی
	electric conductor U	هادی الکتریسیته
	electric conductor U	هادی برق
	dredging ladder U	هادی سطل
	twin conductor U	هادی دوبل
	directing staff U	ستاد هادی
	conductor rail U	شینه هادی
	wireway U	سیم هادی
	conducting staff U	ستاد هادی
	water main U	لوله هادی اب
	water mains U	لوله هادی اب
	conductive silver U	نقره هادی
	vascular tissue U	بافت هادی
	conductor current U	جریان هادی
	valve guide U	هادی سوپاپ
	lead U	سبقت هادی
	lead U	غلاف هادی
	internal conductor U	سیم هادی
	ideal conductor U	هادی ایده ال
	guide vane U	تیغه هادی
	guide flag U	پرچم هادی
	guide bank U	دیوار هادی سد
	superconductors U	فوق هادی
	leads U	سبقت هادی
	heat conductor U	هادی حرارت
	leads U	غلاف هادی
	ohmage U	مقاومت هادی برق
	nozzle guide vane U	تیغههای هادی یا راهنما
	superconducting computers U	کامپیوترهای مافوق هادی
	lead in U	مدار هادی اشتعال
	nonconductor U	جسم غیر هادی
	port U	شیار هادی دهانه
	p type semiconductor U	نیمه هادی نوع "پی "
	insulated conductor U	هادی عایق شده
	wires U	هادی فلزی نازک
	gallium arsenide U	قطعه نیمه هادی
	semiconductor storage U	حافظه نیمه هادی
	semiconductor memory U	حافظه نیمه هادی
	semiconductor device U	دستگاه نیمه هادی
	n type semiconductor U	نیمه هادی نوع N
	solid state cartridge U	کارتریج نیمه هادی
	polestar U	هادی مورد توجه
	current carring wire U	سیم هادی جریان
	wire U	هادی فلزی نازک
	solid-state U	مربوط به وسایل نیمه هادی
	integrate semiconductor circuit U	مدار نیمه هادی مجتمع
	conductor U	وسیله هادی اجرا کننده
	metallic oxide semiconductor U	نیمه هادی اکسید فلزی
	guides post U	نفر هادی مستقر شوید
	conductors U	وسیله هادی اجرا کننده
	photoconductor U	هادی حساس نسبت به نور
	wave guide U	هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
	quadrattrix U	راهنمای تربیع منحنی هادی
	current U	حرکت قط عات بار دار در یک هادی
	double U	تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
	conductor U	هادی جریان برق رشته سیم
	conductors U	هادی جریان برق رشته سیم
	doubled up U	تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
	doubled U	تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
	electric U	حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
	nonsparking U	ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
	diathermic U	هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
	diathermanous U	هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
	variable camber U	سطوح هادی گاز به داخل توربین
	low gap semiconductor U	نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
	complementary metal oxide semiconductor U	نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
	currents U	حرکت قط عات بار دار در یک هادی
	Kabul U	کابل
	cabling U	کابل
	cable	کابل
	cable clip U	پل کابل
	cable head U	سر کابل
	cabled U	کابل
	cable assembly U	کابل
	own ship's course bus U	کابل او اس سی
	leaders U	هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
	cladding U	ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
	transistor U	ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
	conductors U	مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
	leader U	هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
	conductor U	مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
	transistors U	ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
	random U	حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
	bathyconductograph U	وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
	randomly U	حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
	wafer U	تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
	wafers U	تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
	coupler U	وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
	multicore cable U	کابل افشان
	dead end eye U	قلاب کابل
	outgoing cable U	کابل خروجی
	light weight cable U	کابل سبک
	power cable U	کابل قدرت
	quadoed cable U	کابل چهارسیمه
	ribbon cable U	کابل نواری
	sheathed cable U	کابل زرهی
	sheating of cable U	پوشش کابل
	duplex cable U	کابل دو سیمه
	duplex wire U	کابل دو سیمه
	sheave U	ریل و کابل
	multi conductor cable U	کابل افشان
	long distance cable U	کابل ارتباطی
	concentric cable U	کابل هم مرکز
	main cable U	کابل اصلی
	communication cable U	کابل ارتباطی
	coaxial line U	کابل هم محور
	mains cable U	کابل شبکه
	measuring cable U	کابل سنجش
	coaxial cable U	کابل هم مرکز
	welding lead U	کابل جوش
	low loss cable U	کابل با تلفات کم
	control cable U	کابل کنترل
	connection cable U	کابل اتصال
	connecting cable U	کابل رابط
	telephone cable U	کابل تلفن
	underground cable U	کابل زیرزمینی
	telecommunication cable U	کابل ارتباطی
	low capacitance cable U	کابل با فرفیت کم
	microphone cable U	کابل میکروفن
	stranded conductor U	کابل تک لایی
	telegraph cable buoy U	بویه کابل
	ignition cable U	کابل احتراق
	single core U	کابل یک رشتهای
	telegraph cable U	کابل تلگراف
	intermediate type submarine cable U	کابل ساحلی
	tape cable U	کابل نواری
	junction cable U	کابل اتصال
	single core cable U	کابل یک سیمه
	single core cable U	کابل یک رشتهای
	tag line U	کابل اتصالی
	suspension cable U	کابل معلق
	suspension cable U	کابل اویزان
	supply cable U	کابل تغذیه
	subscriber's cable U	کابل اتصال
	subscriber's cable U	کابل مشترک
	stranded wire U	کابل تک لایی
	hook cable U	کابل قلاب