English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shield U کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shields U کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shield U کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields U کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
Other Matches
quads U سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quad U سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quadrangles U سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
quadrangle U سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
insulated cable U کابل عایق شده
twisted pair cable U کابل زوج بهم پیچیده
insulated cable U کابل عایق بندی شده
rf U ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
cable drum U قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
wire U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
ethernet U شبکه توپولوژی ستاره که از کابل جفت سیم پیچیده شده استفاده میکند و داده را تا مگابایت ارسال میکند. معمولاگ Baset نامیده میشود
insulation U عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
drop cable U بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
insulators U جسم عایق ماده عایق
insulators U عایق کننده روکش عایق
insulator U عایق کننده روکش عایق
insulator U جسم عایق ماده عایق
time U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
TDR U آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
insulated instrument transformer U ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
cisc U مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk U استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
cable assembly U مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
crabby U پیچیده
jigsaws U پیچیده
jigsaw U پیچیده
tangled U پیچیده
muffled U پیچیده
complex U :پیچیده
indirect U پیچیده
crackly U پیچیده
crimpy U پیچیده
intricate U پیچیده
perplexing U پیچیده
complexes U پیچیده
wrapped U پیچیده
deep <adj.> U پیچیده
complexes U :پیچیده
complex U پیچیده
in a tangle U پیچیده
verticillate U پیچیده
tortile U پیچیده
sigmoid U پیچیده
involved U پیچیده
gordian U پیچیده
revolute U پیچیده
restiform U پیچیده
intorted U در هم پیچیده
metaphsical U پیچیده
complicated U پیچیده
obscurant U پیچیده
wreathy U پیچیده
sophisticate U پیچیده
abstruse U پیچیده
implex U پیچیده
rolled U چیز پیچیده
complicating U پیچیده کردن
reel U نخ پیچیده بدورقرقره
reeled U نخ پیچیده بدورقرقره
complexity U پیچیده شدن
reeling U نخ پیچیده بدورقرقره
complicates U پیچیده کردن
interlaced U بهم پیچیده
rolls U چیز پیچیده
roll U چیز پیچیده
complexities U پیچیده شدن
intricately U بطور پیچیده
perplexed U مبهوت پیچیده
ballast U فرمولهای پیچیده
complicate U پیچیده کردن
reels U نخ پیچیده بدورقرقره
convolute U بهم پیچیده
ravel U چیز در هم پیچیده
twisted strata U لایههای پیچیده
involute U پیچیده شدن
perplexingly U بطور پیچیده
writhen U درهم پیچیده
curly chip U براده پیچیده
complicacy U کار پیچیده
convoluted U بهم پیچیده
wound U پیچیده شدن
recondite U عمیق پیچیده
complex multiplet U چندتایی پیچیده
complex system U سیستم پیچیده
complex system U سازگان پیچیده
wounds U پیچیده شدن
wounding U پیچیده شدن
waterproofs U عایق اب
waterproof U عایق اب
insulators U عایق
impediment U عایق
impediments U عایق
waterproofed U عایق اب
insulator U عایق
dielectric U عایق
detent U عایق
floor insulator U عایق کف
insulation U عایق
non conductor U عایق
pawl U عایق
insulant U عایق
drag chain U عایق
cloggy U عایق
crump U پیچیده چین دار
convolve U بهم پیچیده شدن
complexly U بطور پیچیده یا مخلوط
entangle U گیرانداختن پیچیده کردن
can of worms <idiom> U مشکل پیچیده وسردرگم
microcircuit U مدار مجتمع پیچیده
twisted pair U جفت پیچیده شده
the matter is perplexed U مطلب پیچیده است
sinistrorse U چپ پیچ پیچیده از چپ براست
sinistrorsal U چپ پیچ پیچیده از چپ براست
volute U طومار پیچیده طوماری
unintelligible U پیچیده غیر صریح
rainproof U عایق باران
rachet U گیره عایق
braked U عایق مانع
brake U عایق مانع
non conducting U عایق برق
non conducting U عایق گرما
mica dielectric U عایق میکا
laggin U عایق بندی
insulative U عایق کردن
brakes U عایق مانع
braking U عایق مانع
slot insulation U عایق شیار
wall insulator U عایق دیوار
insulation U عایق گذاری
insulation U عایق کاری
adiabatic U عایق گرما
soundproof U عایق صدا
sound insulation U عایق صدا
insulation testing apparatus U عایق سنج
battery insulator U عایق باتری
insulated plier U انبر عایق
insulated layer U لایه عایق
insulant U ماده عایق
ideal dielectric U عایق کامل
fish paper U عایق کاغذی
electrical insulator U عایق الکتریکی
drag hook U قلاب عایق
dielectric isolation U جداسازی با عایق
circular loom U نای عایق
insulated tongs U انبر عایق
insulated wall U دیواره عایق
insulation board U صفحه عایق
insulating varnish U لعاب عایق
insulating material U مواد عایق
insulating material U جسم عایق
insulating material U ماده عایق
insulating compound U مواد عایق
insulating cement U سیمان عایق
insulating bushing U بوش عایق
insulated wire U سیم عایق
cleat U عایق انگلیسی
insulating U عایق کردن
obstructions U مانع عایق
obstruction U مانع عایق
insulate U عایق کردن
resistance U عایق مقاومت
weatherproof U عایق هوا
insulate U عایق سازی
insulating U عایق سازی
insulated U عایق دار
insulates U عایق سازی
insulates U عایق کردن
plexus U چیزهای درهم پیچیده پیچیدگی
plexiform U شبیه خزههای درهم پیچیده
It is an extremely complicated problem. U مسأله بسیار پیچیده ایست
complex instruction set computer U کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
hassock U کلاله علف درهم پیچیده
intricate design U نقش پیچیده، درهم و مشکل
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
cisc U کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
daedal U دارای هوش اختراع پیچیده
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
hassocks U کلاله علف درهم پیچیده
insulation class U کلاس عایق بندی
insulation fault U نقص عایق کاری
insulation fault U نقص عایق بندی
insulation loss U تلف عایق بندی
insulation of concrete U عایق کاری بتن
insulation protection U حفافت عایق بندی
insulation resistance U مقاومت عایق بندی
acoustical sound enclosure U محفظه عایق صوتی
insulation voltage U ولتاژ عایق بندی
heat insulation U عایق کاری حرارتی
insulation breakdown test U ازمایش شکست عایق
insulated bearing U یاطاقان عایق شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com