English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
communication cable U کابل ارتباطی
long distance cable U کابل ارتباطی
telecommunication cable U کابل ارتباطی
trunk cable U کابل ارتباطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
head U وسیله ارتباطی بین آنتن و شبکه کابل تلویزیونی
crosstalk U واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال
landline U خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
Other Matches
HyperTerminal U برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
drop cable U بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
times U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
TDR U آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk U استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
cable assembly U مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
long distance line U خط ارتباطی
communication line U خط ارتباطی
disconnectedness U بی ارتباطی
tie line U خط ارتباطی
irrelation U بی ارتباطی
incorerence rency U بی ارتباطی
inconsequence U بی ارتباطی
communication link U پیوند ارتباطی
networks U شبکه ارتباطی
communication device U دستگاه ارتباطی
network U شبکه ارتباطی
communication link U اتثال ارتباطی
communication network U شبکه ارتباطی
communication protocol U پروتکل ارتباطی
communication system U نظام ارتباطی
communications terminal U ترمینالهای ارتباطی
routes of communication U کانالهای ارتباطی
routes of communication U مسیرهای ارتباطی
relationship therapy U درمان ارتباطی
communication channel U کانال ارتباطی
association areas U مناطق ارتباطی
communication channel U کانل ارتباطی
communication channels U وسایل ارتباطی
communication channel U مجرای ارتباطی
communication circuit U مدار ارتباطی
answer/originate U رسانه ارتباطی
communication interface U میانجی ارتباطی
association nuclei U هستههای ارتباطی
association neuron U نورون ارتباطی
association pathway U گذرگاه ارتباطی
disrelation U عدم ارتباط بی ارتباطی
frontal association area U منطقه ارتباطی پیشانی
bands U مدار ارتباطی که سیگنال
band U مدار ارتباطی که سیگنال
receive U پذیرش داده از یک خط ارتباطی
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
receives U پذیرش داده از یک خط ارتباطی
engineering circuit U کانال ارتباطی فنی
communication U مراوده وسایل ارتباطی
communication control character U کاراکتر کنترل ارتباطی
air ground liaison code U کدهای ارتباطی زمینی وهوایی
dedicated U خط ارتباطی برای کار خاص
narrow band ISDN U نام دیگر سیستم ارتباطی ISDN
answered U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answer U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
channels U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
connect U اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
channelled U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channeled U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
answering U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
path U مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
channeling U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
answers U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
connects U اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
telematics U واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی
channel U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
paths U مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
optical U سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
cable head U سر کابل
cable assembly U کابل
cable clip U پل کابل
own ship's course bus U کابل او اس سی
cabled U کابل
cable کابل
Kabul U کابل
cabling U کابل
channels U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channeled U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channelled U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channel U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channeling U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
positive U سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند
link U مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
outputs U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
analog U خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند
output U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
ready U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readies U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readied U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readying U خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
holdup U بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
coaxial cable U کابل هم مرکز
cable shield U لوله کابل
cable way U مسیر کابل
cablet U کابل کوچک
caoxial cable U کابل کواکسیال
coaxial line U کابل هم محور
coaxial cable U کابل هم محور
anchor line cable U کابل لنگر
telegraph cable U کابل تلگراف
cable guard U نگهدارنده کابل
bowden control cable U کابل کنترل
three core cable U کابل سه رشتهای
binding screw U کلم کابل
battery charging cable U کابل باتری پر کن
b.x. conductor U کابل ب ایکس
trunk cable U کابل ترانک
trunk line cable U کابل ارتباط
twin cable U کابل دو قلویی
underground cable U کابل زیرزمینی
armored cable U کابل مسلح
anti induction cable U کابل ضد القا
anchor cable U کابل لنگر
welding lead U کابل جوش
bunched cable U کابل چندلایی
cable accessory U قطعات کابل
cable grip U چنگال کابل
cable distribution head U مقسم سر کابل
cable core U سیم کابل
cable connector U دو شاخه کابل
telegraph cable buoy U بویه کابل
come along clamp U بست کابل
cable support U بست کابل
cable cleat U بست کابل
cable clamp U بست کابل
cable box U اتاقک کابل
cable block U قسمت کابل
telephone cable U کابل تلفن
cable accessory U وسایل کابل
cable block U مجموعه کابل
junction cable U کابل اتصال
gas impregnated cable U کابل گازدار
gas impregnated cable U کابل گازی
gas filled cable U کابل گاز
gas cable U کابل گازی
multi conductor cable U کابل افشان
multicore cable U کابل افشان
flexible cable U کابل خم پذیر
flat cable U کابل پهن
flat cable U کابل تخت
outgoing cable U کابل خروجی
power cable U کابل قدرت
greenfield conductor U کابل گرینفیلد
grid lead U کابل شبکه
light weight cable U کابل سبک
low capacitance cable U کابل با فرفیت کم
low loss cable U کابل با تلفات کم
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
main cable U کابل اصلی
mains cable U کابل شبکه
measuring cable U کابل سنجش
ignition cable U کابل احتراق
microphone cable U کابل میکروفن
hook cable U کابل قلاب
hoisting cable U کابل بالاکش
duplex wire U کابل دو سیمه
duplex cable U کابل دو سیمه
single core cable U کابل یک سیمه
single core cable U کابل یک رشتهای
starter cable U کابل استارتر
stranded wire U کابل تک لایی
subscriber's cable U کابل مشترک
subscriber's cable U کابل اتصال
supply cable U کابل تغذیه
suspension cable U کابل اویزان
suspension cable U کابل معلق
four core cable U کابل چهاررشتهای
tag line U کابل اتصالی
single core U کابل یک رشتهای
stranded conductor U کابل تک لایی
quadoed cable U کابل چهارسیمه
ribbon cable U کابل نواری
sheathed cable U کابل زرهی
dead end eye U قلاب کابل
sheating of cable U پوشش کابل
sheave U ریل و کابل
control cable U کابل کنترل
connection cable U کابل اتصال
connecting cable U کابل رابط
concentric cable U کابل هم مرکز
single conductor cable U کابل تک لایی
tape cable U کابل نواری
wiring U کابل کشی
coaxing U کابل هم محور
coaxes U کابل هم محور
cord U کابل واکسیل
coaxed U کابل هم محور
coax U کابل هم محور
sockets U کفش کابل
cords U کابل واکسیل
extension U کابل خرطومی
leads U کابل هادی
extensions U کابل خرطومی
lead U کابل هادی
clips U مفصل کابل
clipped U مفصل کابل
clip U مفصل کابل
clippings U مفصل کابل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com