English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coax U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
nucleus U لب هسته مرکزی
nuclei U لب هسته مرکزی
cores U هسته مرکزی مفتول
core U هسته مرکزی مفتول
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
double decker U هرچیزیکه دو لایه دارد
lymphocyte U نوعی از گویچههای سفیدخون که یک هسته دارد
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
centralized U آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
specific code U کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
nucleole U جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
deposits U لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
deposit U لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
ferrite core U ماده مغناطیسی کوچک که بار الکترومغناطیسی را نگه می دارد در هسته حافظه
multilayer U تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
micronucleus U یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
absolute address U کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
cladding U واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
levelling course U لایه تسطیح کننده
directors U هدایت کننده
director U هدایت کننده
director U هدایت کننده اتش
bell's bund U دیوار هدایت کننده اب
directors U هدایت کننده اتش
guideway U شیار هدایت کننده
conducting staff U ستاد هدایت کننده
dredging ladder U هدایت کننده سطل
ballistic director U هدایت کننده بالیستیکی
directing staff U ستاد هدایت کننده
channelising island U سکوی هدایت کننده
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
routing U مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
thermocline U لایه منعکس کننده صوت در اب دریا
meta director U هدایت کننده به موقعیت متا
ortho director U هدایت کننده به موقعیت ارتو
para director U هدایت کننده به موقعیت پارا
ortho para director U هدایت کننده به موقعیتعای ارتو- پارا
diastereotopic group U گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
armstrong U سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance U هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
wake up U کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course U لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure U حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media U زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
cpu time U مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
cylinder baffles U صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
blanket course U لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
single skinned U یک جداره
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
rocketeer U هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
cavity walls U دیوار دو جداره
cavity wall U دیوار دو جداره
double window U پنجره دو جداره
hollow walls U دیوار دو جداره
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
chancelor U جداره مشبک [کلیسا]
on board regulation U تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
headquarters U شعبه مرکزی اداره مرکزی
external U مین کننده نیرو دارد تابه پورت سری کامپیوتر وصل شود
externals U مین کننده نیرو دارد تابه پورت سری کامپیوتر وصل شود
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
kabuli U کابلی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
slack line U اسکریپر کابلی
chebulic myrobalan U هلیله کابلی
cable railway U ترن کابلی
cable railways U ترن کابلی
conductance U ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
cable control system U سیستم کنترل کابلی
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
branches U کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
fans U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fan U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
branch U کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
fanning U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
logo U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
hoist line U کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
choir-rail U [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
LCD U Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
interlayer U لایه بین دو لایه
delamination U لایه لایه شدگی
delamination U لایه لایه شدن
lamination U لایه لایه سازی
delamination U لایه لایه کردن
argillite U خاک رس لایه لایه
delaminate U لایه لایه شدن
flex U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexing U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexed U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexes U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
null U مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
modem U مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
toryism U محافظه کاری
low key <adj.> U محافظه کارانه
standpat U محافظه کار
conservatism U محافظه کاری
old line U محافظه کار
conservatism U محافظه گرائی
unprogressive U محافظه کار
hunkerism U محافظه کاری
conservatives U محافظه کار
conservative U محافظه کارانه
stuffy U محافظه کار
conservativeness U محافظه کاری
conservative U محافظه کار
Tory U محافظه کار
conservatives U محافظه کارانه
stick in the mud U محافظه کار
Tories U محافظه کار
stick-in-the-mud U محافظه کار
stick-in-the-muds U محافظه کار
low key posture U رویه محافظه کارانه
conservatism U سیاست محافظه کاری
conservatively U از روی محافظه کاری
ultraconservative U بیش از حد محافظه کار
protect a lead U بازی محافظه کارانه
sit on the ball U بازی محافظه کارانه
guardedly U از روی محافظه کاری
old guard U محافظه کار سیاسی
conservative estimate U براورد محافظه کارانه
sit on a lead U بازی محافظه کارانه
Conservative Party U حزب محافظه کار
extensions U کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
extension U کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
nervous nellie U ادم محافظه کار و بی خاصیت
exoskeleton U پوشش محافظه خارجی حیوان
old fashioned U کهنه پرست محافظه کار
Tory U عضو حزب محافظه کارانگلیس
Tory U وابسته به حزب محافظه کار
Tories U وابسته به حزب محافظه کار
Tories U عضو حزب محافظه کارانگلیس
toryism U اصول وعقاید حزب محافظه کار
mossback U ادم کهنه پرست یا محافظه کار
mossyback U ادم کهنه پرست یا محافظه کار
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
lowboy U عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
cable drum U قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
conservatism U عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
nuclei U هسته
nucleus U هسته
center web U هسته
atoms U هسته
atom U هسته
cores U هسته
seedless U بی هسته
core U هسته
kernels U هسته
air core U بی هسته
nuclel U هسته ها
magnet core U هسته
kernel U هسته
stones U هسته
stoning U هسته
stone U هسته
membranes U هسته
necleus U هسته
membrane U هسته
binucleate U دارای دو هسته
mesoplast U هسته یاخته
kernels U هسته اصلی
induction cup U هسته القائی
nucleonics U هسته شناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com