Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rebuild
U
چیز دوباره ساخته شده
rebuilds
U
چیز دوباره ساخته شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
unregenerate
U
دوباره ساخته نشده
unregenerated
U
دوباره ساخته نشده
Other Matches
cost plus contracts
U
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
revive
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
reship
U
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
unregenerate
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerated
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
regaining
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
looped
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
reopens
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
production
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
redintegrate
U
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
wrought
U
ساخته
framed
U
ساخته
haniwork
U
دست ساخته
officinal
U
ساخته واماده
made
U
ساخته شده
prefab
U
پیش ساخته
hand made
U
ساخته دست
fecit
U
ساخته است
makable
U
ساخته شدنی
prefabs
U
پیش ساخته
simulated
U
شبیه ساخته
irowork
U
اهن ساخته
paved ford
U
گدار ساخته
manufactured head
U
سر ساخته شده
i do not have it in me
U
از من ساخته نیست
artificalism
U
ساخته پنداری
it is made
U
ساخته میشود
pucka
U
ساخته شده
prefabricated
U
پیش ساخته
self-made
U
خود ساخته
pukka
U
ساخته شده
self made
U
خود ساخته
ruled surface
U
سطح خط ساخته
self formed
U
خود ساخته
precast
U
پیش ساخته
prefabricate
U
پیش ساخته
immature
U
نیم ساخته
self constituted
U
خود ساخته
soi disant
U
خود ساخته
bamboo
U
ساخته شده از نی
bamboos
U
ساخته شده از نی
marmoreal
U
ساخته شده از مرمر
high wrought
U
با استادی ساخته شده
build up beam
U
تیر ساخته شده
marmorean
U
ساخته شده از مرمر
tubular
U
ساخته شده ازلوله
wolframic
U
ساخته شده ازتنگستن
zipgun
U
طپانچه دست ساخته
blueprints
U
نقشه پیش ساخته
intermediate product
U
محصول نیم ساخته
it is made
U
ساخته شده است
india rubber
U
ساخته شده از لاستیک
india rubbers
U
ساخته شده از لاستیک
modular design
U
مدل پیش ساخته
blueprint
U
نقشه پیش ساخته
teacher made test
U
ازمون معلم ساخته
synthetic tar
U
قطران باز ساخته
stanchion
U
ستون پیش ساخته
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
man-made
U
ساخته دست انسان
man made
U
ساخته دست انسان
pre cast concrete
U
بتن پیش ساخته
heparin
U
که در کبد ساخته میشود
pre fabricated
U
پیش ساخته شده
built up beam
U
تیر ساخته شده
cellulosic
U
ساخته شده از سلول
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
fabrication
U
کالاهای ساخته شده
spar bridge
U
پل ساخته شده ازگرده چوب
sapphirine
U
ساخته شده ازیاقوت کبود
sculpturesque
U
ساخته شده بشکل مجسمه
piragua
U
ساخته شده ازتنه درخت
pinwale
U
ساخته شده ازالیاف باریک
plate girder
U
تیر ساخته شده از تسمه
home-made
<adj.>
U
در خانه ساخته
[تهیه]
شده
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
modular design
U
مدل ساختمانی پیش ساخته
whole wheat
U
ساخته شده از گندم ساییده
finish stock
U
موجودی کالای ساخته شده
fictile
U
فرف سفالی ساخته شده از گل
slatted
U
ساخته شده از تکههای باریک
alligators
U
ساخته شده ازپوست تمساح
wooden
U
از چوب ساخته شده خشن
gimmal
U
ساخته شده از حلقههای تودرتو
broadloom
U
ساخته شده درکارگاه وسیع
boxes are made of wood
U
جعبه ها از چوب ساخته میشوند
reed
U
قصب ساخته شده ازنی
herbal
U
ساخته شده از علف وگیاه
alligator
U
ساخته شده ازپوست تمساح
half timber
U
ساخته شده از الوار کوتاه
icehouse
U
خانه وساختمان ساخته شده از یخ
Who has composed this tune?
U
این آهنگ راکی ساخته ؟
wickerwork
U
ساخته شده از ترکه سبدسازی
ice crete
U
بتون یک پارچه یا پیش ساخته
Ethiopian architecture
U
معماری حبشی
[معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
paisley
U
ساخته شده از پشم نرم کشمیری
original
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
specification
U
یات مشخصات ساخته نشده باشد
oaken
U
ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
originals
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
twice laid
U
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
alpaca
U
پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
site concrete
U
بتنی که در پای کار ساخته شود
productive
U
مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
trabeation
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
orthogonal
U
ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
hand made brick
U
اجر ساخته شده با قالب دستی
gyle
U
مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
on chip
U
مدار ساخته شده روی یک قطعه
waxen
U
ساخته شده از موم مومی شکل
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
He is cut out for it ( this job ).
U
برای اینکار ساخته شده است
Is there anything I can do to help?
U
آیا کاری از دست من ساخته است ؟
duett
U
قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
nitrosulphuric
U
ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
iambic verse
U
شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
hydro
U
هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
corniche
U
جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
fibre ribbon
U
ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
persepolis
U
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
viaducts
U
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
viaduct
U
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
widdy
U
طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
timber dam
U
سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
There is nothing I can do about it.
U
از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
prototypes
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
prototype
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
durn
U
[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
custom-built
U
آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
shack
U
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
shacks
U
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
technologies
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
technology
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
Golden House
U
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
glyptal
U
رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
product
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
products
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
greek fire
U
ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
guard rail
U
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
bulk head
U
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
stationery
U
کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
yacht rope
U
طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
manchet
U
قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
beige
U
پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
Liberty
U
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
fulham
U
طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
meerschaum
U
هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
mosfet
U
ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
billycock
U
نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
Industrialized building
U
[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
dos
U
سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
gopher wood
U
چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
laced valley
U
[شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
branch cutoff
U
دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
checks
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
wanigan
U
خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
BIX
U
سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
monadism
U
اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
checked
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
falsie
U
پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
india paper
U
کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
perfect infinitive
U
مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
an iconic statue
U
مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
toft
U
محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
joint filler
U
نوارهایی که ازمواد قابل تراکم ساخته شده و پر کردن درزها به کارمیرود
dos
U
سیستم عاملی که توسط Digital Research برای IBM PC ساخته شده است
bed plate
U
پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
homogeneous computer network
U
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
iee /s 00
U
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
blue chip personal computer
U
IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
fishplate
U
صفحه پولادینی که دو خط اهن یا دوتیر را بهم متصل ساخته ودر امتداد هم قرارمیدهد
pipelines
U
UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
blisk
U
هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
band street writer
U
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
pipeline
U
UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
microprocessors
U
UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
macintosh
U
یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
baseplate
U
پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
Xerox PARC
U
مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
ada
U
زبان برنامه نویسی سطح بالاکه بعد از 0791 دروزارت دفاع امریکا ساخته شد
microprocessor
U
UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
generations
U
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
transfers
U
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transferring
U
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com