Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
catenate
U
چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
catenary
U
چون دانههای زنجیر
catenary
U
شکم دادگی زنجیر یا سیم انحنای زنجیر
serialises
U
مسلسل کردن
serialised
U
مسلسل کردن
serialising
U
مسلسل کردن
serialize
U
مسلسل کردن
serialized
U
مسلسل کردن
serializes
U
مسلسل کردن
serializing
U
مسلسل کردن
machine gun
U
به مسلسل بستن مسلسل
machine guns
U
به مسلسل بستن مسلسل
sprocket
U
قاب زنجیر یاچرخ زنجیر
twitters
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
twittered
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
twitter
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
twittering
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
interlinks
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlinking
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlink
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlinked
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
enfetter
U
زنجیر کردن
enchain
U
زنجیر کردن
enfetter
U
گرفتارغل و زنجیر کردن
unchain
U
از زنجیر و بندرها کردن
keckle
U
زنجیر پیچ کردن
unshackle
U
از زنجیر ازاد کردن
shorten in cable
U
کوتاه کردن زنجیر
heave short
U
کوتاه کردن زنجیر
concatenate
U
مسلسل کردن الحاق کردن
cabled
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
measles
U
دانههای سرخک
rice
U
دانههای برنج
storage granules
U
دانههای اندوزش
prayer beads
U
دانههای تسبیح
oaten
U
مرکب از دانههای جو
nissl granules
U
دانههای نیسل
moniliform
U
مثل دانههای تسبیح
pruinose
U
پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
beads
U
دانههای حاصل ازجوشکاری
granular
U
دارای دانههای ریز
bead
U
دانههای حاصل ازجوشکاری
to pulp coffee beans
U
دانههای قهوه را مغز کن
chromogen
U
دانههای رنگی گیاهان
globular seeds
U
دانههای گوی سان
granular snow
U
برف سفت با دانههای درشت
superfine
U
دارای دانههای خیلی ریز
beadings
U
آراستن لباس با دانههای مروارید
beading
U
آراستن لباس با دانههای مروارید
coffee mills
U
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
haricots
U
دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
haricot
U
دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
hominy grits
U
ذرت پوست کنده با دانههای متحد الشکل
pulper
U
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
granulation
U
شکل و اندازه دانههای خرج نوع حبه باروت
blizzard
U
باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
needle bath
U
شستشو در زیر ابی که با دانههای خیلی ریز بر تن میریزد
blizzards
U
باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
pebrine
U
یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
wed thickness
U
حداقل ضخامت یا فاصله بین سطح خارجی و داخلی دانههای خرج
reeled
U
مسلسل
unceasing
U
مسلسل
reeling
U
مسلسل
reel
U
مسلسل
uninterrupted
U
مسلسل
machine gun
U
مسلسل
reels
U
مسلسل
machine guns
U
مسلسل
serial
U
مسلسل
running hand
U
خط مسلسل
serials
U
مسلسل
sorites
U
مسلسل
catenulate
U
مسلسل
catenary
U
مسلسل
machine gunner
U
مسلسل چی
catenation
U
مسلسل
mitrailleuse
U
مسلسل
regression rate
U
سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
machine gun
U
به مسلسل بستن
sub-machine guns
U
مسلسل دستی
sub-machine gun
U
مسلسل دستی
in series
U
بطور مسلسل
successive
U
متوالی مسلسل
tommy gun
U
مسلسل دستی
submachinegun
U
مسلسل دستی
seriatim
U
بطور مسلسل
lewis gun
U
یکجور مسلسل
unbroke
U
مسلسل ناشکسته
rafale
U
رگبار مسلسل
continued propotion
U
تناسب مسلسل
machine guns
U
به مسلسل بستن
serially
U
بطور مسلسل
cyclic
U
مسلسل رگبار
unbroken
U
مسلسل ناشکسته
peal
U
صدای مسلسل غوغا
pom-pom
U
مسلسل خودکار دورزن
peals
U
صدای مسلسل غوغا
pom-poms
U
مسلسل خودکار دورزن
pealing
U
صدای مسلسل غوغا
continuum
U
رشته مسلسل تسلسل
pealed
U
صدای مسلسل غوغا
race ring
U
رینگ و پایه مسلسل
soritical
U
مبنی برقیام مسلسل
skate mount
U
رینگ و پایه مسلسل
suite
U
رشته مسلسل اپارتمان
suites
U
رشته مسلسل اپارتمان
tract
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
sten
U
مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
tracts
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
pom pom
U
مسلسل خود کار02 تا 04میلیمتری
pill box
U
خانه کوچک اشیان مسلسل
In chronological order.
U
بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
panoramically
U
بشکل دورنمای مسلسل بطوروسیع و پیوسته
unilinear
U
دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
chain react
U
دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
skate mount
U
پایه دوار مسلسل روی خودرو
seriate
U
دارای تسلسل یاشماره ترتیب مسلسل
strafe
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafed
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
nordenfelt
U
یکجور مسلسل که سوئدی اختراع کرده است
strafes
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafing
U
به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
slivers
U
دانههای خرج نیم سوخته بقایای باروت خرج
accession number
U
نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
pantoscope
U
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
curb
U
زنجیر
fettering
U
زنجیر
curbed
U
زنجیر
chains
U
:زنجیر
chain
U
زنجیر
curbing
U
زنجیر
chain
زنجیر
curbs
U
زنجیر
toll bar
U
زنجیر
fetters
U
زنجیر
fettered
U
زنجیر
chain gang
U
هم زنجیر
fetter
U
زنجیر
line of skirmishers
U
خط زنجیر
barrel
U
زنجیر
manacling
U
زنجیر
manacles
U
زنجیر
manacled
U
زنجیر
manacle
U
زنجیر
chains
U
زنجیر
barrels
U
زنجیر
chainless
U
بی زنجیر
catena
U
زنجیر
sling
U
زنجیر
slinging
U
زنجیر
slings
U
زنجیر
gyve
U
غل و زنجیر پا
bond
U
زنجیر
linkwork
U
زنجیر
panoramic camera
U
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
granulary
U
دان دان دارای دانههای ریز
line of skirmishers
U
حمله به خط زنجیر
grows
U
راه زنجیر
grow
U
راه زنجیر
skid chain
U
زنجیر چرخ
link chain
U
زنجیر رابط
full tracked
U
تمام زنجیر
print chain
U
زنجیر چاپ
link chain
U
زنجیر اتصال
band
U
بند و زنجیر
surveyor's chain
U
زنجیر مساحی
load chain
U
زنجیر بار
lugless joining shackle
U
بخوی زنجیر
fob
U
زنجیر ساعت
block and tackle
U
قرقره و زنجیر
idler pulley
U
قرقره زنجیر
naval pipe
U
مجرای زنجیر
linkage
U
حلقههای زنجیر
funiculars
U
زنجیر نیروها
linkages
U
حلقههای زنجیر
measuring chain
U
زنجیر مساحی
joining shackle
U
بخوی زنجیر
parent chain
U
زنجیر مادر
side chain
U
زنجیر جانبی
tow
U
زنجیر یدک کش
parent chain
U
زنجیر اصلی
tows
U
زنجیر یدک کش
chain pipe
U
لوله زنجیر
markov chain
U
زنجیر مارکوف
funicular
U
زنجیر نیروها
cable holder
U
دوار زنجیر
cable locker
U
چاه زنجیر
chain locker
U
انبار زنجیر
band chain
U
زنجیر مساحی
bridle
U
زنجیر مهار
bridled
U
زنجیر مهار
bridles
U
زنجیر مهار
tire chain
U
زنجیر چرخ
bridling
U
زنجیر مهار
tire chain
U
زنجیر یخ شکن
chain track
U
مسیر زنجیر
chain
U
زنجیر مساحی
windlasses
U
دوار زنجیر
carrick bend
U
گره زنجیر
chain cable
U
زنجیر لنگر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com