Perdic | چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	cork U	چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
	corks U	چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	To pay no heed . To be inattentive . U	پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
	linter U	ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
	asbestos U	پنبه نسوز پنبه کوهی
	cottony U	پنبهای
	callous U	پنبهای
	cotton U	پنبهای
	cottons U	پنبهای
	suberose U	چوب پنبهای
	corky U	چوب پنبهای
	subereous U	چوب پنبهای
	cotton sleeving U	بوش پنبهای
	cork sheet U	ورقه چوب پنبهای
	d.c.c. U	سیم با دو روکش پنبهای
	double cotton covered U	سیم با دو روکش پنبهای
	candlewick U	نخ پنبهای حاشیه دوزی
	corkiness U	خاصیت چوب پنبهای
	cotton enameled wire U	سیم لعابدار پنبهای
	cotton covered wire U	سیم با روکش پنبهای
	suber U	بافت چوب پنبهای
	phelloderm U	بافت چوب پنبهای
	suberous U	دارای بافت چوب پنبهای
	cotton duke U	بافت ساده پنبهای یا کتانی
	gingham U	نوعی پارچه پنبهای یا کتانی
	bombast U	جنس پنبهای گزافه گویی
	calico U	پارچههای پنبهای ارزان قیمت
	suberose U	دارای بافت چوب پنبهای
	cheesecloth U	پارچهی پنبهای درشت باف
	suberic U	دارای بافت چوب پنبهای
	suberization U	ایجاد بافت چوب پنبهای درچوب
	GI U	لباس دو تکهای پنبهای سبک جودو
	GIs U	لباس دو تکهای پنبهای سبک جودو
	suberize U	تبدیل به بافت چوب پنبهای شدن
	dungaree U	نوعی پارچه پنبهای نامرغوب زبر وخشن
	cork jacket U	جامه چوب پنبهای که ادم رادر روی اب شناورمیسازد
	lay off <idiom> U	به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
	lids U	کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
	lid U	کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
	run into <idiom> U	اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
	flannelette U	پارچه پنبهای شبیه فلانل فلانل نما
	To leave behinde. U	جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
	life jacket U	لباس نجات لباس چوب پنبهای
	cotton U	پنبه
	carder U	پنبه زن
	cotton yarn U	نخ پنبه
	cottons U	پنبه
	collodion U	پنبه
	bullies U	پهلوان پنبه
	boll [cotton gin]	غوزه پنبه
	bobber U	چوب پنبه
	paper tigers U	پهلوان پنبه
	pods U	قوزه پنبه
	pod U	قوزه پنبه
	asbestus U	سنگ پنبه
	bullying U	پهلوان پنبه
	absorbent cotton U	پنبه هیدروفیل
	bully U	پهلوان پنبه
	paper tiger U	پهلوان پنبه
	bullied U	پهلوان پنبه
	cotton plant U	درخت پنبه
	earth flax U	پنبه کوهی
	rock cork U	پنبه کوهی
	feeding cloth U	پنبه رسان
	floers of zinc U	پنبه روی
	oxide zine U	پنبه روی
	cash crops U	پنبه وتنباکو
	guncotton U	باروت پنبه
	nitro cotton U	باروت پنبه
	miuntain flax U	پنبه کوهی
	miuntain flax U	سنگ پنبه
	phellem U	چوب پنبه
	pyrocotton U	پنبه باروتی
	stoppers U	چوب پنبه
	stopper U	چوب پنبه
	cottonseed U	پنبه دانه
	cotton plant U	بوته پنبه
	cotton plantation U	پنبه زار
	cotton plantation U	پنبه کاری
	cotton seed U	پنبه دانه
	cotton seed U	تخم پنبه
	asbestos U	پنبه نسوز
	asbestos U	پنبه کوهی
	cotton waste U	ضایعات پنبه
	cottonseed U	تخم پنبه
	pyrocellulose U	پنبه باروتی
	cork U	چوب پنبه
	corks U	چوب پنبه
	abiston U	پنبه نسوز
	abiston U	پنبه کوهی
	bravado U	پهلوان پنبه
	float U	چوب پنبه
	floated U	چوب پنبه
	floats U	چوب پنبه
	floss U	پنبه ابریشمی
	Egyptian cotton U	پنبه مصری
	lint U	ضایعات پنبه
	asbeston U	پنبه نسوز
	cotton wool U	پنبه لایی
	cotton wool U	لایی پنبه
	asbestus U	پنبه نسوز
	card U	پنبه زنی
	cards U	پنبه زنی
	asbestus U	پنبه کوهی
	To cut ones head with cotton . <proverb> U	با پنبه سر بریدن .
	to leave someone in the lurch U	کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
	kapok U	چوب پنبه سبک
	loggerhead U	نوعی افت پنبه
	pourpoint U	لحاف پنبه دار
	cottonseed oil U	روغن پنبه دانه
	mallow U	پنیرک پنبه ایرانی
	stopper U	باچوب پنبه بستن
	ginning U	پنبه پاک کنی
	mountain cork U	یکجور پنبه کوهی
	stoppers U	باچوب پنبه بستن
	tampon U	پنبه یا کهنه قاعدگی
	tampons U	پنبه یا کهنه قاعدگی
	bung U	چوب پنبه بشکه
	cotton cake U	کنجاره پنبه دانه
	bunged U	چوب پنبه بشکه
	bunging U	چوب پنبه بشکه
	corked U	چوب پنبه دار
	bungs U	چوب پنبه بشکه
	cork borer U	چوب پنبه سوراخ کن
	basic crops U	پنبه تنباکو و برنج
	comber U	ماشین پنبه زنی
	asbestine U	مانند پنبه نسوز
	cork oak U	درخت چوب پنبه کش
	asbestos cement U	سیمان پنبه کوهی
	asbestos cement U	سیمان پنبه نسوز
	maco U	پنبه درجه یک مصری
	cotton-waste U	آشغال و ضایعات پنبه
	gins U	پنبه را پاک کردن
	cotton-mills U	کارخانه ریسندگی پنبه ای
	gin U	پنبه را پاک کردن
	batting U	پنبه حلاجی شده
	cotton gin U	ماشین پنبه پاک کن
	quilting U	پنبه دار پارچه لحافی
	subereous U	از چوب پنبه گرفته شده
	seed wool U	پنبه خام یاپاک نکرده
	gins U	ماشین پنبه پاک کنی
	gin U	ماشین پنبه پاک کنی
	asbestos mica U	عایق پنبه نسوز و میکا
	peasecod U	جلونیم تنه پنبه دار
	the cork went off with apop U	چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
	angola yarn U	نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
	phellogen U	لایه چوب پنبه ساز
	cotton grade U	درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
	bundle U	بقچه کلاف پشم یا پنبه
	to bung up U	با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
	mildew U	کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
	absorption U	میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
	pourpoint U	لباس لایه داریا پنبه دار
	cellulose U	الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
	pyroxilin U	یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
	cork U	بافت چوب پنبه درخت بلوط
	corks U	بافت چوب پنبه درخت بلوط
	he undid what i had done U	انچه من رشته بودم او پنبه کرد
	cloop U	صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
	to bung U	با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
	suberin U	ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
	vegetable fiber U	الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
	gossypol U	رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
	uncorks U	چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
	uncorking U	چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
	uncork U	چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
	uncorked U	چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
	willows U	درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
	snowsuit U	لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
	willow U	درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
	waxing cork U	چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
	natural fiber U	الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
	kapok U	الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
	swabs U	پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
	swab U	پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
	peascod U	غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
	cotton-wool yarn U	نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
	Milco U	میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
	distaff U	فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
	swob U	چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
	kamptulicon U	یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
	drafting U	[کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
	staple U	[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
	steeve U	خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
	hank U	طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
	corkscrew rule U	قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
	willy U	ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
	ceiba U	درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
	scutch U	پنبه زنی کردن پهن کردن
	infiltrates U	گذاشتن
	infiltrating U	گذاشتن
	to lay it on with a trowel U	گذاشتن
	to pickle a rod for U	گذاشتن
	teasing U	سر به سر گذاشتن
	placement U	گذاشتن
	getting on in years U	پا به سن گذاشتن
	mislay U	جا گذاشتن
	to run in U	تو گذاشتن
	To be gettingh on in years. U	پا به سن گذاشتن
	inculcating U	پا گذاشتن
	inculcates U	پا گذاشتن
	go on <idiom> U	گذاشتن