English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
yokes U چهارچوب
framework U چهارچوب
frameworks U چهارچوب
frame U چهارچوب
cradling U چهارچوب
doorjamb U چهارچوب
frame work U چهارچوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
door lintel U کلاه چهارچوب
bedstand U چهارچوب تختخواب
sliding U چهارچوب متحرک
frames of reference U چهارچوب داوری
frame of reference U چهارچوب داوری
paneling U قاب چهارچوب
frame U چهارچوب تنه
bedstead U چهارچوب تختخواب
bedsteads U چهارچوب تختخواب
cratch U اغل چهارچوب
hurdles U چهارچوب جگنی
hurdle U چهارچوب جگنی
format U ابعاد و چهارچوب فرش
structure U چهارچوب دار [قالی]
basic agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
frame agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
outline agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
skeleton agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
master agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
adjustable frame چهارچوب قابل تنظیم
trave U چهارچوب اسب بندی
slides U صفحه لغزنده چهارچوب
base frame U چهارچوب زیر دستگاهها
slide U صفحه لغزنده چهارچوب
spinning frame U چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
tenter U چهارچوب پارچه خشک کنی
stiles U باهو چوب عمودی چهارچوب درب
stile U باهو چوب عمودی چهارچوب درب
tenterhook U گیره چهارچوب پارچه خشک کنی
outside art U [هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
e r p U اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
knife rest U نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com