Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
forked
U
چنگال مانند شکافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fissiped
U
سم شکافته جانور سم شکافته
cloven
U
شکافته
artiodactyl
U
سم شکافته
laciniated
U
شکافته
cloven hoofed
U
سم شکافته
cloven footed
U
سم شکافته
artiodactylous
U
سم شکافته
laciniate
U
شکافته
pedatifid
U
شکافته
bifid
U
شکافته
reft
U
شکافته
furcate
U
از هم شکافته
parted
U
شکافته
artiodactyl
U
دارای سم شکافته
furcate
U
از هم شکافته شدن
split-screen
U
صفحه شکافته
split screen
U
صفحه شکافته
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
labium
U
لب شکافته گلبرگ
fissidactyl
U
پنجه شکافته
fissiped
U
پنجه شکافته
cloven foot
U
دارای پا یا سم شکافته
cut in
U
چاک خورده شکافته
labiate
U
وابسته بگیاهان لب شکافته
the cow parts the hoofs
U
گاو سمهای شکافته دارد
exploded view
U
منظره شکافته شده مدل بریده
labiate
U
دارای گلی که لبه جامش شکافته
clutched
U
چنگال
clefts
U
چنگال
talons
U
چنگال
talon
U
چنگال
clift
U
چنگال
forking
U
چنگال
a fork
U
یک چنگال
clutch
U
چنگال
clutches
U
چنگال
clutching
U
چنگال
cleft
U
چنگال
fork
چنگال
griff
U
چنگال
prongs
U
چنگال
pawed
U
چنگال
pawing
U
چنگال
paw
U
چنگال
nails
U
چنگال
claws
U
چنگال
clawing
U
چنگال
paws
U
چنگال
pitchfork
U
چنگال
claw
U
چنگال
pitchforks
U
چنگال
nailed
U
چنگال
clawed
U
چنگال
nail
U
چنگال
prong
U
چنگال
rakes
U
چنگک چنگال
cable grip
U
چنگال کابل
I don't have a fork.
من چنگال ندارم.
forky
U
چنگال دار
raking
U
چنگک چنگال
rake
U
چنگک چنگال
tableware
U
کارد و چنگال
cutlery
U
کارد و چنگال
forkedly
U
بشکل چنگال
grain
U
شاخه چنگال
grapnel ticks
U
چنگال چهارشاخه
knight fork
U
چنگال اسب شطرنج
plate basket
U
سبد قاشق و چنگال
fork
U
مثل چنگال شدن
forking
U
مثل چنگال شدن
claw hatchet
U
تبر چنگال دار
ungula
U
سم ناخن چنگال چنگک
muckrake
U
چنگال یا بیل کودکشی
coke fork
U
چنگال یا انبر مخصوص ذغال کک
prong
U
دارای چنگک یا چنگال کردن
prongs
U
دارای چنگک یا چنگال کردن
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
hay fork
U
چنگال مخصوص بلندکردن بسته علف ویونجه
Could we have a fork please?
U
ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
palmatifid
U
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
labiate
U
لب شکافته کردن لب دار کردن
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
pounces
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
pouncing
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
pounced
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
pounce
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
surface of rupture
U
سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
prong
U
تیزی چنگال تیزی دندان
prongs
U
تیزی چنگال تیزی دندان
plumose
U
پر مانند
frothy
U
کف مانند
tough
U
پی مانند
gypsiferous
U
گچ مانند
inapproachable
U
بی مانند
mammilary
U
مانند
mammilliform
U
مانند
impish
U
جن مانند
pipelike
U
نی مانند
floriform
U
گل مانند
fluty
U
نی مانند
unprecedentedly
U
بی مانند
reediest
U
نی مانند
reedier
U
نی مانند
fulidal
U
اب مانند
analogous
U
مانند
goatish
U
بز مانند
lambdoid
U
مانند
myrtle formed
U
اس مانند
unprecedented
U
بی مانند
inimitable
U
بی مانند
similar
U
مانند
plumelike
U
پر مانند
penniform
U
پر مانند
unapproachable
U
بی مانند
reedy
U
نی مانند
liplike
U
لب مانند
feathery
U
پر مانند
aquiform
U
اب مانند
similiar
U
مانند
icily
U
یخ مانند
as
U
مانند
simulant
U
مانند
incomparable
U
بی مانند
encephaloid
U
مخ مانند
analogues
U
مانند
anthoid
U
گل مانند
vide
U
مانند
etcetera
U
و مانند ان
foggy
U
مانند مه
capitate
U
مانند سر
capillaceous
U
مانند نخ
unequaled
U
بی مانند
arundinaceous
U
نی مانند
castellated
U
دژ مانند
string
U
نخ مانند
argillaceous
U
رس مانند
argillaceous
U
گل مانند
unique
U
بی مانند
analogue
U
مانند
etc
U
و مانند آن
blotchy
U
لک مانند
foggiest
U
مانند مه
near-
U
مانند
foggier
U
مانند مه
unequalled
U
بی مانند
tendinous
U
بی مانند
near
U
مانند
without an e.
U
بی مانند
nearing
U
مانند
threadlike
U
نخ مانند
uniquely
U
بی مانند
toughest
U
پی مانند
nearest
U
مانند
filiform
U
نخ مانند
after the example of
U
مانند
analog
U
مانند
neared
U
مانند
nearer
U
مانند
and so on
U
و مانند ان
womanlike
U
زن مانند
thready
U
نخ مانند
nears
U
مانند
unparalleled
U
بی مانند
tougher
U
پی مانند
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
gelatiniform
U
دلمه مانند
cowish
U
گاو مانند
gasiform
U
بخار مانند
gemmy
U
گوهر مانند
cystoid
U
مانند مثانه
cuticular
U
پوست مانند
granitic
U
خارا مانند
culicoid
U
پشه مانند
cucullated
U
مانند خودیاباشلق
ctenoid
U
شانه مانند
cryptand
U
حجره مانند
ghostlike
U
شبح مانند
crinoid
U
زنبق مانند
ghostlike
U
روح مانند
coralline
U
مرجان مانند
columniform
U
ستون مانند
collective goods
U
مانند جاده
cloistral
U
دیر مانند
graniform
U
دانه مانند
cinderous
U
خاکستر مانند
granuliform
U
دانه مانند
gummiferous
U
صمغ مانند
guttiform
U
قطره مانند
haematoid
U
خون مانند
haemoid
U
خون مانند
hamiform
U
قلاب مانند
coralloid
U
مانند مرجان
grasslike
U
علف مانند
ghosty
U
شبح مانند
ghosty
U
روح مانند
giantlike
U
غول مانند
gladiate
U
شمشیر مانند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com