Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gyro rotor
U
چرخ دوار قطبنمای الکتریکی wheel gyro : syn
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gyro repeater
U
تکرار کننده قطبنمای الکتریکی قطبنمای ثانوی
gyro compass
U
قطبنمای الکتریکی
pelorus
U
پایه قطبنمای الکتریکی
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
gyro wheel
U
rotor gyro
capstan
U
میله گردان گردونه دوار لنگر قرقره دوار لنگر
sheave
U
2 wheel :syn
inclination compass
U
قطبنمای میلی
magnetic compass
U
قطبنمای مغناطیسی
radio compass
U
قطبنمای رادیویی
mariner's compass
U
قطبنمای دریایی
steering compass
U
قطبنمای سکان
compass direction
U
جهت قطبنمای مغناطیسی
mariner's compass
U
قطبنمای ژیروسکپی کشتی
standard compass
U
قطبنمای اصلی مغناطیسی
compass binnacle
U
پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
binnacle
U
پایه قطبنمای مغناطیسی binnacle compassmagnetic : syn
electrostatic
U
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU
U
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
solid
U
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
solids
U
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
thimble printer
U
چاپگر کامپیوتری که از نوک چاپ مشابه wheel-daily استفاده میکند ولی به شکل انگشتانه است
impact
U
چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
impacts
U
چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
printed
U
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
prints
U
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print
U
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
rotating
U
دوار
winch
U
دوار
winching
U
دوار
winches
U
دوار
gyrant
U
دوار
winched
U
دوار
rotary
U
دوار
rotatory
U
دوار
circler
U
دوار
giddy
U
دوار
pivoting
U
دوار
capstan
U
دوار
printwheel
U
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
lubber's line
U
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
spheroid
U
بیضوی دوار
circulating pump
U
پمپ دوار
drum
U
گردونه دوار
gipsy
U
گردونه دوار
drummed
U
گردونه دوار
giddy
U
مبتلا به دوار سر
windlasses
U
دوار زنجیر
cable holder
U
دوار زنجیر
rotary axis
U
محور دوار
race ring
U
سینی دوار
windlasses
U
دوار لنگر
windlass
U
دوار لنگر
rotary converter
U
مبدل دوار
paraboloid of revolution
U
سهموی دوار
jenny
U
جراثقال دوار
winch driver
U
متصدی دوار
rotary field
U
میدان دوار
rotary furnace
U
کوره دوار
capstan wheel
U
چرخ دوار
rotary switch
U
کلید دوار
windlass
U
دوار زنجیر
rotary valve
U
شیر دوار
wildcat
U
گیره دوار لنگر
wildcats
U
گیره دوار لنگر
vertigo
U
دوار سر چرخش بدور
anchor engine
U
موتور دوار لنگر
wheel printer
U
چاپگر چرخ دوار
colorado
U
تیغه دوار ماهیگیری
rotary cement klin
U
کوره سیمان دوار
heave around
U
به کار انداختن دوار
roundlet
U
کمی گرد و دوار
daisy wheel printer
U
چاپگر چرخ دوار
rotary piston machanism
U
مکانیزم پیستون دوار
veer on power
U
با دوار زنجیر دادن
support roller
U
رینگ وطوقه دوار
capstan lathe
U
ماشین تراش دوار
energizing in field o phase rotation
U
تغذیه میدان دوار
gyratory crusher
U
ماشین سنگ شکن دوار
electrical and otherwise
U
الکتریکی و غیر الکتریکی
daisy wheel
U
عضو چاپ کننده در یک چاپگرچرخ دوار
racers
U
ریل یا سرسره دوار برجک توپ
skate mount
U
پایه دوار مسلسل روی خودرو
internal gear pump
U
پمپ دوار با رتور دندانه دارداخلی
heave around
U
شروع به کار کشیدن طناب با دوار
racer
U
ریل یا سرسره دوار برجک توپ
mine winch
U
دوار مین جمع کنی ناو
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
gyro
U
وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
stroboscope
U
وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
coriolis force
U
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
gas electric generating set
U
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
universal roll
U
برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
tilting mixer
U
نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
heliocentric
U
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
race ring
U
رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
capstan
U
چرخ لنگر دوار چرخ تسمه
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
electrical
U
الکتریکی
electrotechnical
U
الکتریکی
electric
U
الکتریکی
galvano cautery
U
داغ الکتریکی
electric attraction
U
جاذبه الکتریکی
dielectric strength
U
پایدار دی الکتریکی
dielectric viscosity
U
لختی دی الکتریکی
gold contacts
U
اتصالات الکتریکی
electric apparatus
U
دستگاه الکتریکی
electric arc
U
قوس الکتریکی
gasoline electric
U
بنزین الکتریکی
flash fuze
U
چاشنی الکتریکی
electron bombbardment
U
بمباران الکتریکی
electromotor
U
محرک الکتریکی
electropathy
U
مداوای الکتریکی
electromagnet
U
اهنربای الکتریکی
dielectric polarization
U
قطبش دی الکتریکی
electrovalence
U
فرفیت الکتریکی
dielectric power
U
قدرت دی الکتریکی
dielectric strain
U
بار دی الکتریکی
electromigration
U
مهاجرت الکتریکی
dielectric stress
U
بار دی الکتریکی
electrovalency
U
فرفیت الکتریکی
electromotor
U
موتور الکتریکی
corona discharge
U
تخلیه الکتریکی
electric shocks
U
شوک الکتریکی
electrical connections
U
اتصالات الکتریکی
electric shock
U
شوک الکتریکی
electroplating
U
ابکاری الکتریکی
electrical
U
سیستم الکتریکی
electrifying
U
الکتریکی کردن
electrify
U
الکتریکی کردن
electric traction
U
کشش الکتریکی
conductivity
U
رسانندگی الکتریکی
specific conductance
U
رسانندگی الکتریکی
tachogenerator
U
دورسنج الکتریکی
capacitance
U
فرفیت الکتریکی
voltaism
U
ولتاژ الکتریکی
all electric
U
تماما" الکتریکی
air dielectric
U
دی الکتریکی هوا
hot seat
U
صندلی الکتریکی
electrifies
U
الکتریکی کردن
electrical prospecting
U
کاوش الکتریکی
electric wave
U
موج الکتریکی
electric unit
U
واحدهای الکتریکی
electric traction
U
قوه الکتریکی
electric tension
U
فشار الکتریکی
electric heater
U
گرم کن الکتریکی
electrical schematic
U
نمودار الکتریکی
electrical transcription
U
ضبط الکتریکی
electrise
U
الکتریکی کردن
electric force
U
نیروی الکتریکی
electric flux
U
شار الکتریکی
electric filter
U
صافی الکتریکی
electric welding
U
جوشکاری الکتریکی
electric wind
U
باد الکتریکی
electrical model
U
مدل الکتریکی
electrical interface
U
تداخل الکتریکی
electrical insulator
U
عایق الکتریکی
electrical degree
U
درجه الکتریکی
electrical conductivity
U
رسانندگی الکتریکی
electrical conductivity
U
هدایت الکتریکی
electrical conduction
U
رسانش الکتریکی
electrical conductance
U
رسانایی الکتریکی
static breeze
U
وزش الکتریکی
electrical breeze
U
وزش الکتریکی
electrical bounding
U
اتصال الکتریکی
electrical angle
U
زاویه الکتریکی
electrical resistivity
U
مقاومت الکتریکی
electrical analogue
U
مشابهات الکتریکی
electric field
U
میدان الکتریکی
magic eye
U
چشم الکتریکی
electric coupling
U
پیوست الکتریکی
electric coupling
U
تزویج الکتریکی
electric control
U
کنترل الکتریکی
electric contact
U
کنتاکت الکتریکی
electric constant
U
ثابت الکتریکی
electric connection
U
اتصال الکتریکی
electric component
U
قطعه الکتریکی
electric clock
U
ساعت الکتریکی
electric circuit
U
مدار الکتریکی
electric charge
U
بار الکتریکی
electric bulb
U
لامپ الکتریکی
electric break down
U
شکست الکتریکی
electric brake
U
ترمز الکتریکی
electrolytic capacitor
U
خازن الکتریکی
electrolytic iron
U
اهن الکتریکی
electric discharge
U
تخلیه الکتریکی
electric eye
U
چشم الکتریکی
electric equipment
U
تجهیزات الکتریکی
electric energy
U
انرژی الکتریکی
electric drive
U
محرکه الکتریکی
electric resistance
U
مقاومت الکتریکی
electric primer
U
چاشنی الکتریکی
electric potential
U
پتانسیل الکتریکی
electric machine
U
ماشین الکتریکی
electro erosion
U
فرسایش الکتریکی
spark erossion
U
فرسایش الکتریکی
electric balance
U
تعادل الکتریکی
circuit
U
جریان الکتریکی
engine
U
موتورغیر الکتریکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com