English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7329 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
French dressing U چاشنی سالاد فرانسوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
salad dressing U چاشنی وادویه مخصوص سالاد
salad dressings U چاشنی وادویه مخصوص سالاد
to dress [salad] U چاشنی زدن [آرایش دادن ] [سالاد]
afcet U la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
first fire mixture U خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
french dressing U سس سالاد
salad U سالاد
salads U سالاد
coleslaw U سالاد کلم
slaw U سالاد کلم
word salad U سالاد کلمات
acetarious U مربوط به سالاد
fruit salad U سالاد میوه
potato salad U سالاد سیب زمینی
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
witloof U انواع کاسنی مخصوص سالاد
to dress a salad with mayonnaise U مزین کردن [ترتیب دادن ] سالاد با مایونز
salmagundi U سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی
macedoine U مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
beansprout U جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
beansprouts U جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
the french U فرانسوی ها
French U : فرانسوی
Gallic U فرانسوی
frenchwoman U زن فرانسوی
french chalk U گچ فرانسوی
gallican U فرانسوی
lycee U دبیرستان فرانسوی
Frenchmen U مرد فرانسوی
Frenchman U مرد فرانسوی
French U فرانسوی کردن
gallicism U فرانسوی مابی
hotel-Dieu U بیمارستان فرانسوی
frenchy U فرانسوی ماب
frenchification U فرانسوی شدن
huguenot U پروتستان فرانسوی
huguenot U فرانسوی پروتستان
houdan U مرغ کاکلی فرانسوی
french pastry U شیرینی اردینه فرانسوی
french onion soup U سوپ پیاز فرانسوی
french defence U دفاع فرانسوی شطرنج
gallomaniac U دیوانه فرانسوی مابی
frenchify U فرانسوی ماب شدن
French Order U سبک معماری فرانسوی
grisette U دختر کارگر فرانسوی
balking billiard U بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
normal opening U گشایش نرمال یا فرانسوی
gallicize U فرانسوی ماب شدن
gallicize U فرانسوی ماب کردن
gallomania U جنون فرانسوی مابی
She is French on her fathers on her fathers side. U از طرف پدر فرانسوی است
split U وزنه برداری یکضرب فرانسوی
gallicism U اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
blancmange U یک نوع کیک سفید فرانسوی
gaul U اهل کشور باستانی گل فرانسوی
gavotte U نوعی رقص سریع فرانسوی
chateau U شاتو [کاخ یا قلعه فرانسوی]
gavote U نوعی رقص سریع فرانسوی
burn variation U واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
winawer variation U واریاسیون ویناور در دفاع فرانسوی شطرنج
flaky pastry U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff pastry U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
entac U موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
phyllo (pastry) U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
advance variation U واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
Joyedevivre U لذت فراوان زندگی [ریشه فرانسوی]
puff paste U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
He was every inch a frenchman. U اویک فرانسوی تمام عیار بود
anderssen attack U حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
franco baenoni defence U دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
alekhine chatard attack U حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
zouave U یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
milner bary gambit U گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
anglo-chinois U [واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
franco indian defence U دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
Liberty U [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
By [In] comparison with the French, the British eat far less fish. U در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
Lous quatorze U [سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
Aioli U [سسی فرانسوی تشکیل شده از روغن زیتون، تخم مرغ و سیر]
Lous quinze U [سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
three cushion billiards U بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
safety fuze U چاشنی
capsule U چاشنی
capsules U چاشنی
igniter U چاشنی
ignitor U چاشنی
detonating charge U چاشنی
destructor U چاشنی
flavourings U چاشنی
lure U چاشنی
lured U چاشنی
lures U چاشنی
luring U چاشنی
primer U چاشنی
fuze U چاشنی
primers U چاشنی
flavoring U چاشنی
flavorings U چاشنی
flavouring U چاشنی
stuffing U چاشنی
device U چاشنی
percussion caps U چاشنی
percussion cap U چاشنی
capped U چاشنی
cap U چاشنی
dressings U چاشنی
dressing U چاشنی
detonator U چاشنی
detonators U چاشنی
devices U چاشنی
seasoning U چاشنی
salmagundi U چاشنی
amorce U چاشنی
sauces U چاشنی
sauce U چاشنی
ignition cap U کلاهک چاشنی
primer seat U مقر چاشنی
igniter train U مجموعه چاشنی
igniting powder U خرج چاشنی
defusing U چاشنی کشیدن
defuse U چاشنی کشیدن
defuses U چاشنی کشیدن
defused U چاشنی کشیدن
seasoner U چاشنی زننده
tutti frutti U چاشنی میوهدار
primer pouch U محفظه چاشنی
garniture U تزیین چاشنی
percussion cap U چاشنی ضربتی
detonating cord U مدار چاشنی
destructor U چاشنی انفجاری
garnish U چاشنی زدن
percussion caps U چاشنی ضربتی
garnished U چاشنی زدن
garnishes U چاشنی زدن
ketchup U چاشنی غذا
cannon primer U چاشنی توپ
blasting cap U کلاهک چاشنی
spice U چاشنی غذا
spiced U چاشنی غذا
spices U چاشنی غذا
adapter booster U چاشنی خوران
spicing U چاشنی غذا
sauces U چاشنی زدن به
sauce U چاشنی زدن به
detonation cap U کلاهک چاشنی
relishes U چاشنی ذوق
flash fuze U چاشنی الکتریکی
relished U چاشنی ذوق
relish U چاشنی ذوق
primes U چاشنی گذاشتن
primed U چاشنی گذاشتن
prime U چاشنی گذاشتن
electric primer U چاشنی الکتریکی
detonation cord U فتیله چاشنی
relishing U چاشنی ذوق
physiocrats U اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
flavors U چاشنی زدن به معطرکردن
sauce boat U فرف چاشنی خوری
sauce-boat U فرف چاشنی خوری
chutney U یکنوع چاشنی غذا
garnishes U چاشنی زدن به ارایش
seasons U دوران چاشنی زدن
condiment U چاشنی ادویه زدن
flavored U چاشنی زدن به معطرکردن
seasoned U دوران چاشنی زدن
activate U چاشنی مین را کشیدن
flavour U چاشنی زدن به معطرکردن
flavours U چاشنی زدن به معطرکردن
garnish U چاشنی زدن به ارایش
season U دوران چاشنی زدن
garnished U چاشنی زدن به ارایش
condiments U چاشنی ادویه زدن
sauce-boats U فرف چاشنی خوری
initiator U چاشنی مشتعل کننده
cannon primer U چاشنی خرج توپ
primer pouch U کیف یافانوسقه چاشنی
primer leak U نشد کردن چاشنی
primer leak U خروج گازاز ته چاشنی
igniting primer U چاشنی مشتعل کننده
precussion detonator U چاشنی ضربتی یا دنگی
melinite U مخصوص تهیه چاشنی
flavor U چاشنی زدن به معطرکردن
primming U چاشنی گذاری کردن
safing U چاشنی برداری کردن
primer setback U عقب نشستن چاشنی
au naturel U ساده و بدون چاشنی
adhesion agent U چاشنی چسب افزا
uncharged U چاشنی گذاری نشده
initiator U چاشنی اولیه خرج ابتدایی
flavor U چاشنی مزه دار کردن
flavored U چاشنی مزه دار کردن
gamey U چاشنی زده افتضاح اور
firing mechanism U چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
hung striker U ضارب چاشنی معیوب نارنجک
gamy U چاشنی زده افتضاح اور
electric squib U نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
squib U چاشنی خرج راکتهای دریایی
Recent search history Forum search
2معنی اسم تیتان چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com