English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stereobate U پی مریی وروی زمین ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
site U زمین زیر ساختمان
sited U زمین زیر ساختمان
sites U زمین زیر ساختمان
light-well U [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
tectonics U مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
clubhouses U ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouse U ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
geotectonic U مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
obvious U مریی
visible U مریی
sightly U مریی
skyline U افق مریی
skylines U افق مریی
silhouette U محیط مریی
visibly U بطور مریی
silhouettes U محیط مریی
macroscopic U نمودار به چشم مریی
spectrum U رنگهای مریی درطیف بین
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
submicroscopic U خیلی ریز وغیر مریی بامیکروسکوپ
luminous flux U جریان تشعشع در طول موج مریی
contour U محیط مریی دوره میزان منحنی
feminine rhyme U قافیه وروی قافیه وردیف
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
built up U پر از ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
structures U ساختمان
structuring U ساختمان
building line U بر ساختمان
substructures U پی ساختمان
frame U ساختمان
stance U ساختمان
stances U ساختمان
types U ساختمان
typed U ساختمان
type U ساختمان
built-up U پر از ساختمان
building U ساختمان
making U ساختمان
constructions U ساختمان
mechanism U ساختمان
construction U ساختمان
mechanisms U ساختمان
foundation U پی ساختمان
structure of an animal U ساختمان
substructure U پی ساختمان
erection U ساختمان
structure U ساختمان
carbody U ساختمان
erections U ساختمان
structureless U بی ساختمان
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
shells U بدنه ساختمان
handrail U نرده ساختمان
blocks U یک دستگاه ساختمان
trench U گود ساختمان
physique U ساختمان بدن
shelling U بدنه ساختمان
shell U بدنه ساختمان
physiques U ساختمان بدن
facility U مکان ساختمان
trenches U گود ساختمان
handrails U نرده ساختمان
civil engineering U مهندسی ساختمان
edifice U ساختمان بزرگ
constructions U تعبیر ساختمان
frontages U نمای ساختمان
frontage U نمای ساختمان
make U ساختمان ساخت
makes U ساختمان ساخت
edifices U ساختمان بزرگ
headroom U ارتفاع ساختمان
smokestacks U دودکش ساختمان
construction U تعبیر ساختمان
smokestack U دودکش ساختمان
civil engineers U مهندس ساختمان
civil engineer U مهندس ساختمان
data structure U ساختمان داده ها
structuralize U ساختمان کردن
structuralization U ایجاد ساختمان
steel framed structured U ساختمان فولادی
steel construction U ساختمان فولادی
gross area U پهنه ساختمان
soil structure U ساختمان خاک
situation of a building U موقعیت ساختمان
site engineering U مدیر ساختمان
height of building U بلندی ساختمان
height overall U ارتفاع ساختمان
system's design U ساختمان سیستم
tectonics U ساختمان شناسی
high-rise U ساختمان بلند
dentition U ساختمان دندانها
City Hall U ساختمان شهرداری
zonation U ساختمان غشایی
under construction U دردست ساختمان
turn out U ساختمان اب پخش
trisyly U ساختمان سه ستونی
tower building U ساختمان برجی
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
foundation soil U پی ریزی ساختمان
sandwitch construction U ساختمان لایهای
high rise block U ساختمان بلند
home building U ساختمان مسکونی
laminated construction U ساختمان ورقهای
laminated structure U ساختمان لایهای
laminated structure U ساختمان متورق
overall width U عرض ساختمان
length overall U طول ساختمان
on the stocks U در دست ساختمان
local building inspector U پلیس ساختمان
office building U ساختمان اداری
low loss construction U ساختمان کم تلفات
plant construction U ساختمان کارخانه
primary structure U ساختمان اصلی
house building U ساختمان مسکونی
hydraulic construction U ساختمان ابی
imperfect structural U ساختمان ناتمام
pygidium U ساختمان دم و کفل
industrial building U ساختمان صنعتی
propylaeum U در بزرگ ساختمان
inhouse work U توکار ساختمان
integral construction U ساختمان یکپارچه
intermediate structure U ساختمان داخلی
primary structure U ساختمان اولیه
main building U ساختمان اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com