Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
directional traverse
U
پیمایش سمتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
traverse
U
حرکت سمتی پیمایش
traversed
U
حرکت سمتی پیمایش
traverses
U
حرکت سمتی پیمایش
traversing
U
حرکت سمتی پیمایش
Other Matches
free form
U
نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
deflection pattern
U
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
straddling
U
احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
directional
U
سمتی
scaling
U
پیمایش
mensuration
U
پیمایش
scans
U
پیمایش
scanned
U
پیمایش
scan
U
پیمایش
traversal
U
پیمایش
surveys
U
پیمایش
scan line
U
خط پیمایش
surveyed
U
پیمایش
survey
U
پیمایش
scale factor
U
پیمایش
traverse leg
U
شاخه پیمایش
directional stability
U
پایداری سمتی
direction rectifier
U
یکسوکننده سمتی
traverse leg
U
ساق پیمایش
deflection scale
U
مقیاس سمتی
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
deflection error
U
اشتباه سمتی
drifting
U
انحراف سمتی
traversing fire
U
اتش سمتی
optical scanning
U
پیمایش نوری
spanless
U
پیمایش ناپذیر
open travers
U
پیمایش باز
multidrift
U
چند سمتی
scan area
U
ناحیه پیمایش
mensurability
U
پیمایش پذیری
immeusurableness
U
پیمایش ناپذیری
immeasurability
U
پیمایش ناپذیری
gaugeable
U
پیمایش پذیر
fathomable
U
قابل پیمایش
fathomable
U
پیمایش پذیر
effective wind
U
باد سمتی
scan path
U
مسیر پیمایش
closed traverse
U
پیمایش بسته
azimuth resolution
U
تقسیمات سمتی
drifts
U
انحراف سمتی
traversing
U
پیمایش کردن
traverses
U
پیمایش کردن
traversed
U
پیمایش کردن
deviation
U
انحراف سمتی
traverse
U
پیمایش کردن
drift
U
انحراف سمتی
closing
U
بستن پیمایش
crossest
U
حرکت سمتی
crosses
U
حرکت سمتی
cross
U
حرکت سمتی
drifted
U
انحراف سمتی
crosser
U
حرکت سمتی
deviations
U
انحراف سمتی
horizontal error
U
اشتباه بردی و سمتی
wind shear
U
تغییرات سمتی باد
wind shear
U
انحراف سمتی باد
traingulation
U
پیمایش بوسیله مثلثات
azimuth micrometer
U
طبله میکرومتر سمتی
azimuthal quzntum number
U
عدد کوانتومی سمتی
wind component
U
شاخه سمتی باد
geodetically
U
موافق قاعده پیمایش
deflection component of trail
U
شاخه سمتی مسیر
cursive scanning
U
پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
immeasurable
U
پیمایش ناپذیر بیکران
surveyor's level
U
تراز مساحی یا پیمایش
alternate traversing fire
U
اتش یدکی سمتی
traverseal
U
عمل طی کردن پیمایش
aircraft vectoring
U
کنترل سمتی هواپیما
padding
U
پیمایش لایه گذاری
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
to r.someone as a
U
کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
immeasurably
U
بطور غیر قابل پیمایش
closing azimuth error
U
اشتباه گرای بستن پیمایش
deflection component of trail
U
شاخه سمتی معبر حرکت
backtracking
U
عمل پیمایش معکوس یک لیست
heliometer
U
الت پیمایش قطر خورشید
to r.someone as a
U
کسی را به سمتی معرفی کردن
aircraft vectoring
U
کنترل مسیر سمتی هواپیما
windage
U
تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
To assume office .
U
عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
coherence
U
فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
mensurable
U
قابل پیمایش واندازه گیری پیمودنی
chain survey
U
پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
azimuth resolution
U
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
thunderscan
U
یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
azimuth equidistant projection
U
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
stickside
U
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
windage
U
حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
refresh display cycle
U
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
traingulation
U
تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
heliometry
U
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
hypsometry
U
پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
variations
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
blind side
U
سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
crab
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crabs
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
strong side
U
سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
opisometer
U
الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
collective pitch control
U
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
background noise
U
در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
directional gyroscope
U
ژیروسکوپ سمت نما ژیروسکوپ سمتی
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
raster scan
U
ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com