English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
accord U پیمان غیررسمی بین المللی
accorded U پیمان غیررسمی بین المللی
accords U پیمان غیررسمی بین المللی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
concordat U پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
informal U غیررسمی
extrajudicial U غیررسمی
de facto U غیررسمی
inofficial U غیررسمی
informal test U ازمون غیررسمی
choose up game U بازی غیررسمی
sand lot U بازی غیررسمی
off hand game U بازی غیررسمی
informal education U اموزش غیررسمی
informally U بطور غیررسمی
scrambles tournament U مسابقههای غیررسمی
free-and-easy U غیررسمی غیرجدی
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
informal design review U مرور غیررسمی طرح
choose up U یارگیری در بازی غیررسمی
courtesy runner U بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
kaffeeklatsch U صحبت دوستانه یامذاکرات غیررسمی
mulligan U ضربه ازاد در بازی غیررسمی گلف
table talk U صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
Nassau U روش شرط بندی در بازی غیررسمی گلف
shinny U نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
pope young round U مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
internationals U بین المللی
international U بین المللی
international line U خط بین المللی
international union U اتحادیه بین المللی
lingua francas U زبان بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
standard time U وقت بین المللی
system international U سیستم بین المللی
internationalize U بین المللی کردن
world wars U جنگ بین المللی
world war U جنگ بین المللی
lingua franca U زبان بین المللی
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
internationalization U بین المللی کردن
internationality U بین المللی بودن
international reserves U اندوختههای بین المللی
international trade U تجارت بین المللی
international U بازیگر بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
Esperanto U زبان بین المللی
by international standards U در معیارهای بین المللی
international practice U رویه بین المللی
international etiquette U نزاکت بین المللی
international equilibrium U تعادل بین المللی
high seas U ابهای بین المللی
international dualism U دوگانگی بین المللی
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
cosmopolitanism U بین المللی بودن
international custom U عرف بین المللی
international acts U اسناد بین المللی
internationals U بازیگر بین المللی
international call U مکالمه بین المللی
internationalism U احساسات بین المللی
international acts U مستندات بین المللی
international reserves U ذخائر بین المللی
internationally U از لحاظ بین المللی
international meeting U مجمع بین المللی
international migration U مهاجرت بین المللی
international court U دادگاه بین المللی
international liquidity U نقدینگی بین المللی
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
international comity U نزاکت بین المللی
oaths U پیمان
compaction U پیمان
in league U هم پیمان
ally U هم پیمان
convenant U پیمان
deed of covenant U پیمان
allying U هم پیمان
pact U پیمان
pacts U پیمان
agreement U پیمان
allegiant U هم پیمان
agreements U پیمان
treaty U پیمان
treaties U پیمان
oath U پیمان
handing U پیمان
contract U پیمان
compact U پیمان
compacted U پیمان
compacting U پیمان
compacts U پیمان
troth U پیمان
vow U پیمان
vowing U پیمان
vows U پیمان
testament U پیمان
testaments U پیمان
hand U پیمان
covenant U پیمان
covenants U پیمان
avow U پیمان
confederates U هم پیمان
allied U هم پیمان
vowed U پیمان
confederate U هم پیمان
obstriction U پیمان
federate U هم پیمان
avowing U پیمان
avows U پیمان
act U پیمان
federating U هم پیمان
leagues U پیمان
acted U پیمان
promise U پیمان
league U پیمان
federates U هم پیمان
lague U پیمان
federated U هم پیمان
promises U پیمان
international switching center U مرکز سوئیچینگ بین المللی
international system of units U دستگاه بین المللی احاد
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
devis cup U جام بین المللی دویس
International System of Units U دستگاه بین المللی یکاها
iec U کمیسیون بین المللی الکترونیک
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
international gold standard U پایه طلای بین المللی
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
post union U اتحاد پستی بین المللی
public law U حقوق بین المللی عمومی
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
international monetary reserves U ذخائر پولی بین المللی
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
rugby test match U مسابقه بین المللی رگبی
systeme international d'units U دستگاه بین المللی واحدها
international master U استاد بین المللی شطرنج
overseas trade fair U نمایشگاه بین المللی بازرگانی
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
international division of labor U تقسیم کار بین المللی
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
law of international institutions U حقوق سازمانهای بین المللی
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
international practice U طریقه معمول به بین المللی
curtis cup U جام بین المللی گلف
international U وابسته به روابط بین المللی
internationals U وابسته به روابط بین المللی
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
Test matches U مسابقه بین المللی کریکت
Test match U مسابقه بین المللی کریکت
compact U پیمان معاهده
written contract U پیمان نامه
warsaw treaty U پیمان ورشو
warlock U پیمان شکن
violaor U پیمان شکن
contractors U پیمان کار
concord U یکجوری پیمان
contractor U پیمان کار
compacts U پیمان معاهده
renewal of the convention U تجدید پیمان
compacted U پیمان معاهده
compacting U پیمان معاهده
affiance U پیمان ازدواج
abjurer or abjuror U پیمان شکن
abjuration U پیمان شکنی
contract U : پیمان بستن
tripartite pact U پیمان سه جانبه
purchase notice agreements U پیمان خرید
perfidious U پیمان شکن
offensive alliance U پیمان تهاجمی
faith U دین پیمان
peace pact U پیمان صلح
faiths U دین پیمان
perfidiousness U پیمان شکنی
perfidy U پیمان شکنی
reneger U پیمان شکن
nonaligned U ناهم پیمان
to pawn one's word U پیمان بستن
to give ones faith U پیمان دادن
conspiring U هم پیمان شدن
conspires U هم پیمان شدن
conspired U هم پیمان شدن
conspire U هم پیمان شدن
treason U پیمان شکنی
locarno treaty U پیمان لوکارنو
violation U پیمان شکنی
allied U کشورهای هم پیمان
accord U مصالحه پیمان
accords U مصالحه پیمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com