Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
slip
U
پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slipped
U
پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slips
U
پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underwriter
U
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriters
U
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
valued policy
U
بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
open policy
U
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
c & f
U
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
marine insurance
U
بیمه دریایی
unvalued policy
U
بیمه نامه ارزش گذاری نشده
marine insurance
U
بیمه حمل دریایی
underwriter
U
صادرکننده بیمه دریایی
underwriters
U
صادرکننده بیمه دریایی
time policy
U
بیمه نامه دریایی با مدت محدود
stamp duty
U
تمبر عوارض تمبر مالیاتی
stamp tax
U
تمبر عوارض تمبر مالیاتی
first-day covers
U
پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
first-day cover
U
پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
average clause
U
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
philately
U
تمبر جمع کنی جمع اوری تمبر
self insurance
U
بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
excess loss cover
U
بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause
U
مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause
U
مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
accomodation line
قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
reassurances
U
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurance
U
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policy
U
بیمه نامه ورقه بیمه
policies
U
بیمه نامه ورقه بیمه
addersser or or
U
نامه نویس عریضه نویس
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
ego loss programming
U
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
stamp duties
U
حق تمبر
stamp duty
U
حق تمبر
stamps
U
تمبر
stamp
U
تمبر
postage
U
تمبر پستی
poststamp
U
تمبر پست
postage stamps
U
تمبر پست
postage stamp
U
تمبر پست
stamp duties
U
پول تمبر
tamarind
U
تمبر هندی
stamped
U
تمبر خورده
postmark
U
اثرمهر تمبر
food stamps
U
تمبر خوراک
postmarks
U
اثرمهر تمبر
philately
U
تمبر شناسی
stamper
U
تمبر الصاق کن
food stamp
U
تمبر خوراک
stamp
U
تمبر یا مهرزدن
stamps
U
تمبر یا مهرزدن
philatelist
U
تمبر شناس
philatelists
U
تمبر شناس
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
by under stamped
U
کسر تمبر داشتن
it is sufficiently stamped
U
کم تمبر خورده است
Do you have any stamps?
U
آیا تمبر دارید؟
philatelic
U
مربوط به تمبر شناسی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
stamps
U
تمبر پست الصاق کردن
post free
U
بدون نیاز به تمبر زدن
The stamp doesnt stick.
U
این تمبر نمی چسبد
postmarks
U
مهر باطله تمبر پست
put into circulation
U
به جریان انداختن
[پول، تمبر و ... ]
stamp
U
تمبر پست الصاق کردن
postmark
U
مهر باطله تمبر پست
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
face value
<idiom>
U
عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
postmarks
U
تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
postmark
U
تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
franking machine
U
دستگاهی که تاریخ و هزینه پست را روی کاغ چاپ میکند نقش تمبر
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
stamped addressed envelope
پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
post card
U
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
assurances
U
بیمه
insurer, underwriter
U
بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif&
U
بیمه
assurance
U
بیمه
insurance premium
U
حق بیمه
insurance permium
U
حق بیمه
aids to trade
U
بیمه
assurer
U
بیمه گر
level premium
U
حق بیمه
insurance
U
بیمه
insurance
U
حق بیمه
insurer
U
بیمه گر
premium
U
حق بیمه
insurers
U
بیمه گر
premiums
U
حق بیمه
underwriters
U
بیمه گر
underwriter
U
بیمه گر
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
comprehensive insurance
U
بیمه جامع
cargo insurance
U
بیمه محموله
comprehensive insurance
U
بیمه کامل
cargo insurance
U
بیمه بار
coinsurance
U
بیمه مشترک
cargo insurance
U
بیمه محمولات
coinsurance
U
بیمه اتکایی
property insurance
U
بیمه دارائی
assurable
U
بیمه کردنی
co insurance
U
بیمه مشترک
pension insurance
U
بیمه بازنشستگی
old age insurance
U
بیمه بازنشستگی
assure
U
بیمه کردن
blanket insurance
U
بیمه کلی
class d allotment
U
کسورات بیمه
assurer
U
بیمه کننده
assured
U
بیمه گزار
wagering policy
U
بیمه قماری
assurance
U
گستاخی بیمه
insure
U
بیمه کردن
life assurance
U
بیمه عمر
life assurance
U
بیمه جان
policy holder
U
دارنده بیمه
assurance
U
بیمه عمر
assured
U
بیمه شده
contingency insurance
U
بیمه احتیاطی
marine insurance
U
بیمه بحری
life insurance
U
بیمه زندگی
assuring
U
بیمه کردن
credit insurance
U
بیمه اعتبار
life insurance
U
بیمه عمر
assurances
U
بیمه عمر
assurances
U
گستاخی بیمه
assures
U
بیمه کردن
industrial insurance
U
بیمه صنعتی
insurance policy
U
بیمه نامه
insurance policy
U
سند بیمه
unemployment insurance
U
بیمه بیکاری
premium
U
وثیقه حق بیمه
social insurance
U
بیمه اجتماعی
insured, policy holder
U
بیمه شده
insurance policy
U
قرارداد بیمه
insurant
U
بیمه گذار
insurance policies
U
بیمه نامه
insurance cover
U
پوشش بیمه
insurance company
U
شرکت بیمه
insurance certificate
U
گواهی بیمه
fire insurance
U
بیمه حریق
insurance policies
U
سند بیمه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com