English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
unexpected U پیش بینی نشده
unpredictable U پیش بینی نشده
unforeseen U پیش بینی نشده
unexpected inflation U تورم پیش بینی نشده
unforeseen expenses U هزینههای پیش بینی نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
contingent fund U اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
unsought U جستجو نشده کشف نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
incomplete U انجام نشده پر نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
off guard <idiom> U غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
unbowed U خم نشده
uncharged U پر نشده
unquestioned U استنتاق نشده
undisiplined U تربیت نشده
unpublished U نشر نشده
undefined U تعریف نشده
unexploded U منفجر نشده
unpublished U چاپ نشده
unguarded U حساب نشده
unearned U کسب نشده
unconnected U وصل نشده
unsettled U تصفیه نشده
undirected U هدایت نشده
unreconstructed U بازسازی نشده
unquestioned U بحث نشده
uncircumcised U ختنه نشده
uncleared U ترخیص نشده
uncoditioned U قطعی نشده
uncoditioned U شرط نشده
undeeded U در سندقید نشده
unguarded U حراست نشده
unquestioned U بررسی نشده
wound less U زخمی نشده
unworn U استعمال نشده
unleached U سفید نشده
unthickened U تغلیظ نشده
unpolished U پرداخت نشده
unpremediated U تصور نشده
unstudied U مطالعه نشده
unsocialized U اجتماعی نشده
unsaturate U اشباع نشده
unsight U دیده نشده
unsaturated U اشباع نشده
unshod U نعل نشده
unsaved U پس انداز نشده
unwashed U شسته نشده
unseen U مکشوف نشده
unnormalized U هنجار نشده
unlicked U لیسیده نشده
unfinished U تمام نشده
unsought U کاوش نشده
unworn U کهنه نشده
unoccupied U اشغال نشده
opens U واریز نشده
opened U واریز نشده
open U واریز نشده
unspotted U ننگین نشده
unset U ثابت نشده
inedited U چاپ نشده
haggard U رام نشده
uncut U بریده نشده
uncut U قطع نشده
uncut U از هم جدا نشده
unclaimed U مطالبه نشده
savaging U رام نشده
savages U رام نشده
savaged U رام نشده
savage U رام نشده
unabated U کاسته نشده
unadulterated U مخلوط نشده
unsung U خوانده نشده
unsung U ستایش نشده
unsung U سروده نشده
unfulfilled U اجرا نشده
unfulfilled U انجام نشده
unattached U توفیق نشده
unattached U اعزام نشده
uninvited U دعوت نشده
unpaid U پرداخت نشده
unbidden U دعوت نشده
unalloyed U الیاژ نشده
uncontrolled U کنترل نشده
uncontrolled U مهار نشده
unchanged U عوض نشده
unabridged U کوتاه نشده
unabridged U تلخیص نشده
uncommitted U تقبل نشده
undisturbed U مختل نشده
sightless U دیده نشده
unseen U مشاهده نشده
in quires U صحافی نشده
in sheets U صحافی نشده
increate U افریده نشده
inedited U منتشر نشده
inextinct U نیست نشده
innascible U زایده نشده
intemerate U بی ناموس نشده
non switched line U خط گزینه نشده
roughdry U اطو نشده
tenantless U اشغال نشده
the date was not specified U نشده بود
unaccommodated U فراهم نشده
unaccomplished U انجام نشده
unbacked U رام نشده
imperforate U منگنه نشده
custom uncleared U ترخیص نشده
unbroken U رام نشده
outstandingly U پرداخت نشده
outstandingly U تصفیه نشده
outstandingly U وصول نشده
outstandingly U واریز نشده
outstanding U پرداخت نشده
outstanding U تصفیه نشده
outstanding U وصول نشده
outstanding U واریز نشده
unasked U سوال نشده
autochthonous U جابجا نشده
unmitigated U کاسته نشده
uncharted U اکتشاف نشده
unbowed U سر کوب نشده
unchecked <adj.> U کنترل نشده
unchecked <adj.> U ممیزی نشده
unaudited <adj.> U ممیزی نشده
inviolate U نقض نشده
untested <adj.> U ارزیابی نشده
uninspected <adj.> U ارزیابی نشده
unevaluated <adj.> U تایید نشده
unexamined <adj.> U تایید نشده
unexamined <adj.> U ارزیابی نشده
uninspected <adj.> U تایید نشده
untested <adj.> U تایید نشده
unchecked <adj.> U امتحان نشده
unevaluated <adj.> U ممیزی نشده
unexamined <adj.> U ممیزی نشده
unevaluated <adj.> U کنترل نشده
unexamined <adj.> U کنترل نشده
untested <adj.> U کنترل نشده
unaudited <adj.> U تایید نشده
unchecked <adj.> U تایید نشده
untested <adj.> U ممیزی نشده
uninspected <adj.> U ممیزی نشده
unevaluated <adj.> U ارزیابی نشده
undetected U کشف نشده
unaudited <adj.> U بررسی نشده
untested <adj.> U تست نشده
untested <adj.> U امتحان نشده
inexact U درست نشده
uninspected <adj.> U امتحان نشده
unexamined <adj.> U امتحان نشده
unaudited <adj.> U بازرسی نشده
unevaluated <adj.> U امتحان نشده
unaudited <adj.> U امتحان نشده
untested <adj.> U بازرسی نشده
uninspected <adj.> U بازرسی نشده
unexamined <adj.> U بازرسی نشده
uninspected <adj.> U تست نشده
unexamined <adj.> U تست نشده
unchecked <adj.> U بررسی نشده
unevaluated <adj.> U بررسی نشده
unexamined <adj.> U بررسی نشده
unchecked <adj.> U بازرسی نشده
unchecked <adj.> U ارزیابی نشده
uninspected <adj.> U بررسی نشده
untested <adj.> U بررسی نشده
unaudited <adj.> U تست نشده
unaudited <adj.> U ارزیابی نشده
unchecked <adj.> U تست نشده
unevaluated <adj.> U تست نشده
unevaluated <adj.> U بازرسی نشده
unaudited <adj.> U کنترل نشده
uninspected <adj.> U کنترل نشده
undyed <adj.> U رنگرزی نشده
unaudited <adj.> U آزمایش نشده
unchecked <adj.> U آزمایش نشده
unevaluated <adj.> U آزمایش نشده
unverified <adj.> U امتحان نشده
unissued <adj.> U منتشر نشده
unverified <adj.> U بازرسی نشده
unverified <adj.> U تست نشده
unbleached <adj.> U سفیدگری نشده
unverified <adj.> U ارزیابی نشده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com