English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (8897 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mufti U پیشوای دینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
precepts of god U فرایض دینی احکام دینی
pastor U پیشوای روحانی
revolutionist U پیشوای انقلاب
heguman U پیشوای گروه
reformer U پیشوای جنبش
pastors U پیشوای روحانی
reformers U پیشوای جنبش
Popes U پاپ پیشوای کاتولیکها
Pope U پاپ پیشوای کاتولیکها
reformer U پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
reformers U پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
impiety U بی دینی
godlessness U بی دینی
chos in action U حق دینی
impiousness U بی دینی
indevotion U بی دینی
heathenishness U بی دینی
perfidy U بی دینی
irreligion U بی دینی
ungodliness U بی دینی
religious U دینی
religious rites U اداب دینی
martyry U بشهادت دینی
proselytism U تبلیغ دینی
religious matters U امور دینی
impiously U از روی بی دینی
religious instruction U اموزش دینی
religious delusion U هذیان دینی
ghazi U مجاهد دینی
orthodoxy U راست دینی
sacrament U رسم دینی
sacrament U ایین دینی
sacraments U رسم دینی
cult U ایین دینی
cults U ایین دینی
irreligiously U ازروی بی دینی
dogma U عقیده دینی
dogmas U عقیده دینی
orthodoxies U راست دینی
sacraments U ایین دینی
things in action U اموال دینی
theological school U مدرسه علوم دینی
theologue U طلبه علوم دینی
mystagogy U تفسیر رموز دینی
to discharge of an obligation U از دینی مبرا کردن
ritualization U انجام شعائر دینی
persuasion U اطمینان عقیده دینی
adultery U بی دینی ازدواج غیرشرعی
seminaries U مدرسه علوم دینی
seminary U مدرسه علوم دینی
catechesis U کتاب تعلیمات دینی
declaration of indulgence U اعلام ازادی دینی
karma U سرنوشت مراسم دینی
chaplains U افسر امور دینی
persuasions U اطمینان عقیده دینی
chaplain U افسر امور دینی
catechism U کتاب سوال وجواب دینی
catechisms U کتاب سوال وجواب دینی
hardshell U سخت در رعایت ایین دینی
mosaic d. U وضع احکام دینی درزمان موسی
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
ritualistic U مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
dispensation U وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dispensations U وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
theolog U دانشمند علم دین طلبه علوم دینی
sacramentalism U اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
methodize U در اصول وعقاید دینی سخت گیری کردن
satyagraha U اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
simony U خرید وفروش مناصب روحانی وموقوفات وعواید دینی
free thinkers U افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
Salvation Army U تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
ultraist U کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
indifferentist U کسیکه بموضوع عای دینی لاقید است و بشناختن حق ازباطل اهمیتی نمیدهد
ritualize U رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
three-day retreat U گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com