English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
embryogen U پیدایش جنین
embryogeny U پیدایش جنین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aborticide U دوای جنین کش دوای سقط جنین
genesis U پیدایش
emersion U پیدایش
infrastructure U پیدایش
appearance U پیدایش
appearances U پیدایش
birth U پیدایش
births U پیدایش
calorification U پیدایش گرما
bank genesis U پیدایش دیواره
osteogenesis U پیدایش استخوان
pathogeny U پیدایش ناخوشی
odontogeny U پیدایش دندان
It is a wonder that she showed up. U چه عجب که پیدایش شد
genetics U علم پیدایش
Nativity U پیدایش ولادت
genesis U کتاب پیدایش
thermogenesis U پیدایش گرمادرتن
nascent U پیدایش یافته
spontaneous generation U پیدایش خودبخود
phytogeny U پیدایش و تکامل گیاه
prehuman U پیش از پیدایش انسان
narcotism U پیدایش حالت خواب
ovology U گفتار در پیدایش تخم
pathogenesis U مبحث پیدایش ناخوشی
psychogony U پیدایش روان یا خرد
pedogenesis U مبحث پیدایش جلگه
phytogenesis U پیدایش و تکامل گیاه
psychogenesis U پیدایش نیروی درونی
cosmogeny U پیدایش و تکامل گیتی
genetically U ازلحاظ پیدایش واصل
matrixes U جای پیدایش ماتریس
matrix U جای پیدایش ماتریس
genetically U موافق علم پیدایش
She wont show up today. U امروز پیدایش نمی شود
polygenesis U پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
anthropic U مربوط به دوران پیدایش انسان
parostosis U پیدایش استحوان در جای عوضی
anthropogenesis U مبحث پیدایش و تکامل بشر
anthropogenic U مربوط به پیدایش و تکامل انسان
protogenic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenetic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
biogenetic U مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
hydro electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
polygeny U پیدایش نوع بشراز چند ازدواج جداگانه
hydro-electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
genetic U وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
fetus U جنین
chrysalises U جنین
chrysalis U جنین
afterbirth U جنین
foetuses U جنین
foetus U جنین
fetuses U جنین
germ U جنین
germs U جنین
embryo U جنین
embryos U جنین
wheatgerm U جنین گندم
fetal U وابسته به جنین
feticide U سقط جنین
feticide U کشتن جنین
foetation U تشکیل جنین
secundine U جفت جنین
foaticide U جنین کشی
foaticide U سقط جنین
embryogen U تشکیل جنین
foeticide U اسقاط جنین
to have a miscarriage U جنین افگندن
implacental U بی جفت جنین
mola U جنین کاذب
abortive foatus U جنین ساقط
ecbolic U جنین انداز
miscarriage U سقط جنین
abortion U اسقاط جنین
miscarriages U سقط جنین
abortions U سقط جنین
abortment U سقط جنین
aborsement U سقط جنین
blood money of an unborn child U دیه جنین
embryogeny U تشکیل جنین
miscarried U جنین ساقط
abortions U اسقاط جنین
foeticide U جنین کشی
abortion سقط جنین
aborticide U جنین کشی
abortive medicines U ادویه مسقط جنین
abortive foetus U جنین سقط شده
placental U وابسته به جفت جنین
chorion U پرده بیرونی جنین
abortionist U سقط جنین کننده
aplacental U فاقد جفت جنین
placenta U جفت جنین مشیمه
placentas U جفت جنین مشیمه
chorion U مشیمه خارجی جنین
abortionists U سقط جنین کننده
hypoblast U غشاء داخلی جنین
malposition U جابجا شدگی جنین
malposition U حالت غیرطبیعی جنین
embryotomy U تشریح جنین درزهدان
mesoblast U میان پوست جنین
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
yolk sac U کیسه زرده دورتادور جنین
embryos U جنین کمتر از هشت هفته
embryo U جنین کمتر از هشت هفته
miscarriages U سقط جنین غیر عمدی
miscarriage U سقط جنین غیر عمدی
amnion U مشیمه پردهء دور جنین
mesoblast U لایه جرثومه میانی جنین
placentation U پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
by con. U مفهوم مخالف ان جنین میشود
eventration U جنین بی شکم یابی روده
abortionist کسی که موجب سقط جنین میشود
foetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
blasetocyst U جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
conceptions U لقاح تخم وشروع رشد جنین
foetus U جنین بیش از هشت هفته حمل
embryoctony U ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
teratology U مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
conception U لقاح تخم وشروع رشد جنین
abortionists U کسی که موجب سقط جنین میشود
fetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
avianize U ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
ethnogeny U گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
biogenesis U تکامل حیات پیدایش حیات
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
abortifacient U سقط جنین کننده سقط جنینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com