Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
foreign exchange
U
پول کشور خارجی
foreign currency
U
پول کشور خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
immunity
U
مصونیت سیاسی مصونیت دیپلماسی عدم تبعیت مامور سیاسی خارجی ازمقررات قانونی کشور مرسل الیه است
intervention
U
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
interventions
U
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
geopolitics
U
درمشی سیاسی و سیاست خارجی کشور
economic nationalism
U
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
overseas income
U
درامد از کشور یا کشورهای خارجی
peregrinate
U
سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
trade restrictions
U
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
Other Matches
republic
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
positive externalities
U
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle
U
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary
U
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity
U
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
Burundi
U
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
U
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradites
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
foreign exchange
U
پول خارجی ارز خارجی
outwork
U
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
innocent passage
U
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
wilson
U
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
U
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
nonaligned
U
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
exchanged stabilization fund
U
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
back berm
U
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
outward
U
خارجی
oversea
U
خارجی
extras
U
خارجی
extra-
U
خارجی
gringo
U
خارجی
peripheral
U
خارجی
abextra
U
خارجی
outside
U
خارجی
outsides
U
خارجی
exteriors
U
خارجی
extraneous
U
خارجی
international line
U
خط خارجی
gringos
U
خارجی
extra
U
خارجی
outer
U
خارجی
outboard
U
خارجی
external
U
خارجی
exotic
U
خارجی
externals
U
خارجی
exterior
U
خارجی
foreign
U
خارجی
outsiders
U
خارجی
outsider
U
خارجی
aliens
U
خارجی
exosphere
U
خارجی
exoteric
U
خارجی
extern
U
خارجی
alien
U
خارجی
exogenous
U
خارجی
outer wall
U
دیوار خارجی
outboard profile
U
نیمرخ خارجی
external operation
U
عملیات خارجی
external menory
U
حافظه خارجی
external sort
U
جورکردن خارجی
exterior ballistics
U
بالیستیک خارجی
exterior varnish
U
جلای خارجی
external storage
U
انباره خارجی
external pressure
U
فشار خارجی
external reference
U
مرجع خارجی
outness
U
کیفیت خارجی
outside caliper
U
کولیس خارجی
outside cause
U
علت خارجی
outer planets
U
سیارات خارجی
external reperence
U
ارجاع خارجی
outer fix
U
رمپ خارجی
external reference
U
ارجاع خارجی
external security
U
امنیت خارجی
outer connection
U
اتصال خارجی
exosphere
U
قسمت خارجی جو
exterior varnish
U
لاک خارجی
outside view
U
منظره خارجی
overseas trade
U
معاملات خارجی
guests
U
انگل خارجی
guest
U
انگل خارجی
external cost
U
هزینه خارجی
external delay
U
تاخیر خارجی
renvoi
U
تبعیدشخص خارجی
external docuhentation
U
مستندات خارجی
external force
U
نیروی خارجی
external interrupt
U
وقفه خارجی
external label
U
برچسب خارجی
slough
U
پوسته خارجی
external control
U
کنترل خارجی
overseas agent
U
نماینده خارجی
external armature
U
ارمیچر خارجی
external benefits
U
فواید خارجی
external circuit
U
مدار خارجی
outside diameter
U
قطر خارجی
outside power
U
جریان خارجی
outside view
U
نمای خارجی
outward opening
U
دهانه خارجی
outwork
U
سنگر خارجی
external combustion
U
احتراق خارجی
external memory
U
حافظه خارجی
external load
U
بار خارجی
external command
U
فرمان خارجی
loads
U
بار خارجی
arris
U
زاویه خارجی
foreign policy
U
سیاست خارجی
foreign particle
U
جسم خارجی
foreign loan
U
وام خارجی
inflow of foreign funds
U
ورودسرمایههای خارجی
foreign law
U
حقوق خارجی
foreign deposit
U
سپرده خارجی
foreign currency
U
ارز خارجی
foreign currencies
U
پولهای خارجی
foreign bill
U
برات خارجی
immission
U
انتشار خارجی
foreign reserves
U
ذخائر خارجی
imbody
U
صورت خارجی
angle of emergence
U
زاویه خارجی
apophyge
U
منحنی خارجی
apophysis
U
منحنی خارجی
apothesis
U
منحنی خارجی
alien enemy
U
دشمن خارجی
adventitious
U
خارجی الحاقی
actine
U
قسمت خارجی
acrotic
U
بیرونی خارجی
foreign trade
U
بازرگانی خارجی
concrete object
U
عین خارجی
facade
نمای خارجی
foreign exchange
U
تعویض خارجی
foreign exchange
U
ارز خارجی
external thread
U
دنده خارجی
ectoparasite
U
انگل خارجی
foreign exchange
U
مبادله خارجی
foreign national
U
ملیت خارجی
foreign national
U
تبعه خارجی
external symbol
U
علامت خارجی
negative externalities
U
زیانهای خارجی
external store
U
انباره خارجی
external transaction
U
معاملات خارجی
external variable
U
متغیر خارجی
externalities
U
پی امدهای خارجی
foreign aid
U
کمک خارجی
extrinsic factor
U
عامل خارجی
impurity
U
اتم خارجی
load curve
U
خم بار خارجی
landfalls
U
بویه خارجی
landfall
U
بویه خارجی
extrinsic
U
بیرونی خارجی
exteroceptive
U
محرک خارجی
foreign trade
U
تجارت خارجی
externalization
U
خارجی کردن
externalities
U
اثرات خارجی
external storage
U
حافظه خارجی
superior planets
U
سیارههای خارجی
externalised
U
خارجی کردن
incarnation
U
صورت خارجی
externalising
U
خارجی کردن
externalize
U
خارجی کردن
externalized
U
خارجی کردن
spillover benefits
U
منافع خارجی
incarnations
U
صورت خارجی
foreign exchange
U
پول خارجی
spillover effects
U
اثرات خارجی
spillover costs
U
هزینههای خارجی
strangest
U
خارجی غریبه
superior conjunction
U
مقارنه خارجی
externalizes
U
خارجی کردن
externalizing
U
خارجی کردن
strange
U
خارجی غریبه
facade
U
نمای خارجی
facades
U
نمای خارجی
externalises
U
خارجی کردن
load
U
بار خارجی
faces
U
نمای خارجی
face
U
نمای خارجی
fanades
U
نمای خارجی
land n
U
کشور
fatherlands
U
کشور
realms
U
کشور
realm
U
کشور
nations
U
کشور
nation
U
کشور
common wealth
U
کشور
countries
U
کشور
country
U
کشور
fatherland
U
کشور
states
U
کشور
stated
U
کشور
state-
U
کشور
state
U
کشور
stating
U
کشور
soils
U
کشور
soiling
U
کشور
territories
U
کشور
soil
U
کشور
territory
U
کشور
alveary
U
سوراخ خارجی گوش
passive
U
دستخوش عامل خارجی
objected
U
چیز ماده خارجی
objecting
U
چیز ماده خارجی
objects
U
چیز ماده خارجی
exteriorization
U
صورت خارجی دادن به
external gear
U
تاج دندانه خارجی
balance of foreign trade
U
تراز تجارت خارجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com