Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
paper standard
U
پول رایج مملکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
countries
U
مملکت
country
U
مملکت
per pais
U
بوسیله مملکت
realms
U
متصرفات مملکت
realm
U
متصرفات مملکت
external operation
U
عملیات خارج از مملکت
soils
U
سرزمین مملکت پوشاندن باخاک
ne exeat regno
U
دستور عدم خروج از مملکت
centralism
U
سیستم تمرکز در اداره مملکت
cession of territory
U
واگذار کردن اراضی مملکت
They have seized ( dominated) the country.
U
مملکت را قبضه کرده اند
soiling
U
سرزمین مملکت پوشاندن باخاک
soil
U
سرزمین مملکت پوشاندن باخاک
kingdom
U
مملکت یا کشور پادشاهی موالید
decentralism
U
سیستم عدم تمرکز در اداره مملکت
eminent domain
U
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
briskest
U
رایج
brisk
U
رایج
brisker
U
رایج
popular
U
رایج
circulating
U
رایج
prevalent
U
رایج
non performing loan
U
وام غیر رایج
currents
U
رایج
common
U
رایج
commoners
U
رایج
commonest
U
رایج
trendy
U
رایج
trendiest
U
رایج
trendier
U
رایج
current
U
رایج
rousing
U
نمایان رایج
popular response
U
پاسخ رایج
going
U
رایج عازم
tendered
U
پول رایج
currencies
U
پول رایج
tender
U
پول رایج
legal tender
U
پول رایج
shibboleths
U
بیان رایج
tradition
U
عقیده رایج
passed
U
رایج شدن
cashes
U
پول رایج
tendering
U
پول رایج
passes
U
رایج شدن
tenderest
U
پول رایج
shibboleth
U
بیان رایج
cashing
U
پول رایج
cash
U
پول رایج
pass
U
رایج شدن
currency
U
پول رایج
rulings
U
رایج متصدی
ruling
U
رایج متصدی
cashed
U
پول رایج
pluralism
U
عقیده مبتنی برلزوم دخالت کلی و عملی موسسات و مجامع غیر دولتی در امر اداره مملکت
fiat money
U
پول رایج اعتباری
circulation
U
رواج پول رایج
circulations
U
رواج پول رایج
remonetize
U
دوباره رایج کردن
occupation currency
U
پول رایج نیروی اشغالگر
bimetallic
U
دارای دو نوع پول رایج
invasion currency
U
پول رایج ارتش اشغالگر
greenrooms
U
شایعات رایج بین هنرپیشگان
currencies
U
پول قانونی و رایج هر کشور
currency
U
پول قانونی و رایج هر کشور
greenroom
U
شایعات رایج بین هنرپیشگان
british english
U
زبان انگلیسی رایج درانگلستان
dominion
U
ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
khowar
U
زبان رایج درشمال غربی پاکستان
expellee
U
افراد اخراجی از مملکت اخراج شدگان یا تبعید شدگان سیاسی تبعیدی
Yiddish
U
زبان عبری رایج میان کلیمیان روسیه ولهستان والمان وغیره
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
demonetization
U
سکه خارج از گردش جایگزین کردن مسکوکات جدیدبه جای سکههای رایج
accadian
U
که قبل از زبان اشوری رایج بوده و درکتیبههای میخی دیده شده است
balto slavic
U
شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
warehousing system
U
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
levee en masse
U
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
irredentism
U
نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد
currency
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currencies
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currency depreciation race
U
تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
imagism
U
مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
Kufic border
U
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
Zahir-Shahi design
U
طرح ظهیر شاه
[این طرح در افغانستان رایج بوده و احتمال می رود که از سفارشات این شاه افغان باشد. در نقش لوزی ها و هشت گوش ها یک در میان جای خود را عوض می کنند.]
subsistence theory of wages
U
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com