Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
weediness
U
پوشیدگی ازعلف هرزه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cane brake
U
نوعی ازعلف
haycock
U
کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
occultness
U
پوشیدگی
mysticalness
U
پوشیدگی
mysteriousness
U
پوشیدگی
privacy
U
پوشیدگی
reconditeness
U
پوشیدگی
latency
U
پوشیدگی
encasing
U
پوشیدگی
in defilade
U
تحت پوشیدگی
immersion
U
پوشیدگی فرورفتن در اب
downiness
U
پوشیدگی ازکرک
featheriness
U
پوشیدگی باپر
privacy
U
پوشیدگی پنهانی
mossiness
U
پوشیدگی از خزه
grassiness
U
پوشیدگی از علف
pubes
U
پوشیدگی ازکرک
snowiness
U
پوشیدگی از برف
pilosity
U
پوشیدگی از مویاکرک پشمالویی
secrecy
U
راز پوشی پوشیدگی
turfines
U
پوشیدگی از ریشه یا چمن
knobbiness
U
پوشیدگی ازگره یابرامدگی قپه
disguisement
U
تغییر قیافه یا جامه پوشیدگی
hoariness
U
پوشیدگی ازموهای سفید وکوتاه
scaliness
U
پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
villosity
U
پوشیدگی از کرک و پرز پرزدار یا مخملی بودن
sordid
U
هرزه
filth
U
هرزه
licentious
U
هرزه
salacious
U
هرزه
ribald
U
هرزه
harlot
U
هرزه
rakish
U
هرزه
harlots
U
هرزه
libertines
U
هرزه
libertine
U
هرزه
tarts
U
زن هرزه
tart
U
زن هرزه
immoral
U
هرزه
prurient
U
هرزه
rep
U
زن هرزه
rakehelly
U
هرزه
rammish
U
هرزه
rantipole
U
هرزه
minx
U
زن هرزه
lubricousor lubricious
U
هرزه
love alce
U
هرزه
scabrous
U
هرزه
pornerastic
U
هرزه
sloven
U
هرزه
sluttish
U
هرزه
limmer
U
زن هرزه
giglot
U
زن هرزه
giglet
U
زن هرزه
foulmouthed
U
هرزه گو
trollop
U
زن هرزه
rakehell
U
هرزه
jade
U
زن هرزه
bawdy
U
هرزه
lewd
U
هرزه
bitching
U
زن هرزه
raking
U
هرزه
rakes
U
هرزه
rake
U
هرزه
bitched
U
زن هرزه
bitches
U
زن هرزه
lascivious
U
هرزه
lubricious
U
هرزه
dissolute
U
هرزه
bitch
U
زن هرزه
profligate
U
هرزه
weedy
U
پر از علف هرزه
foulmouthed
U
هرزه دهن
weeding
U
علف هرزه
gamester
U
هرزه و مهمل
forb
U
علف هرزه
dander
U
هرزه گرد
footle
U
هرزه درایی
famester
U
ادم هرزه
broadest
U
پهناور زن هرزه
demimonde
U
زنان هرزه
debauchee
U
ادم هرزه
debauch
U
هرزه کردن
lasciviously
U
هرزه وار
prattfall
U
هرزه درای
perverse
U
گمراه هرزه
weed
U
علف هرزه
whoremonger
U
ادم هرزه
whoremaster
U
ادم هرزه
weeded
U
علف هرزه
loose
U
هرزه بی بندوبار
looser
U
هرزه بی بندوبار
loosest
U
هرزه بی بندوبار
rankly
U
بطورهرزه یا هرزه
prater
U
هرزه درای
reprobate
U
هرزه محرومیت
philistia
U
ادم هرزه
obscence
U
هرزه وقیح
nighthawk
U
هرزه شب گرد
graceless
U
هرزه بی فرافت
roue
U
ادم هرزه
gangue
U
هرزه سنگ
crapulent
U
هرزه خور
cackles
U
هرزه درایی
broader
U
پهناور زن هرزه
brush
U
علف هرزه
cackling
U
هرزه درایی
philistine
U
ادم هرزه
philistines
U
ادم هرزه
palaver
U
هرزه درایی
frivolity
U
هرزه درایی
pornography
U
هرزه نگاری
goat
U
مرد هرزه
goats
U
مرد هرزه
lecher
U
ادم هرزه
cackled
U
هرزه درایی
cackle
U
هرزه درایی
brushes
U
علف هرزه
swivel
U
هرزه گرد
swivelled
U
هرزه گرد
lechers
U
ادم هرزه
broad
U
پهناور زن هرزه
rep
U
مرد هرزه
reprobates
U
هرزه محرومیت
swivels
U
هرزه گرد
weeded
U
کندن علف هرزه
weedless
U
بدون علف هرزه
sluts
U
زن هرزه وشهوت پرست
pinioning
U
دنده هرزه گرد
pruriently
U
از روی هرزه خیالی
pinion
U
دنده هرزه گرد
journals
U
شفت هرزه گرد
journal
U
شفت هرزه گرد
weed
U
کندن علف هرزه
pinions
U
دنده هرزه گرد
Pica
[disorder]
U
هرزه خواری
[پزشکی]
weeding
U
کندن علف هرزه
perversely
U
بطور هرزه یافاسد
ribald
U
بدزبان ادم هرزه
prate
U
هرزه درایی کردن
he has a loose conduct
U
ادم هرزه ایست
traipse
U
هرزه گردی کردن
gas bag
U
یاوه سرا هرزه گو
traipses
U
هرزه گردی کردن
jaw
U
هرزه درایی کردن
traipsing
U
هرزه گردی کردن
jaws
U
هرزه درایی کردن
slut
U
زن هرزه وشهوت پرست
blackgurad
U
ولگرد ادم هرزه
traipsed
U
هرزه گردی کردن
weeder
U
متصدی چیدن علف هرزه
straggle
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
rogue
U
از علف هرزه پاک کردن
straggled
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
flim flam
U
هرزه درایی گزاف گویی
straggles
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
rogues
U
از علف هرزه پاک کردن
straggling
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
sprawl
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
cocotte
U
زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
sprawling
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawls
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
spud
U
بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
spuds
U
بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
crapulent
U
وابسته به هرزه خوری و زیاده روی
cultivator
U
ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
pivots
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivot
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivoted
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
cultivators
U
ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
gad
U
با میخ محکم کردن هرزه گردی کردن
spinning wheels
U
چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
spinning wheel
U
چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
scatology
U
وسواس هرزه گویی وسواس نجاست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com