Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
squamation
U
پوشش فلسی شکل حیوانات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exuviae
U
پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
flaky
U
فلسی
squamous
U
فلسی
nummulite
U
صدف فلسی
flakiness
U
خاصیت فلسی
achor
U
بثورات فلسی پوست سر
bezel
U
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet
U
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
screening, screenings
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
cuticle
U
پوشش مو پوشش شاخی
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material
U
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
lore
U
حیوانات
feedstuff
U
خوراک حیوانات
zootomy
U
تشریح حیوانات
foal
U
توله حیوانات
stray animals
U
حیوانات ضاله
put away
<idiom>
U
کشتن حیوانات
breeding
U
پرورش حیوانات
foals
U
توله حیوانات
home range
U
جایگاه حیوانات
wildlife
U
حیوانات وحشی
dung
U
مدفوع حیوانات
bestiality
U
جماع با حیوانات
fauna
U
حیوانات یک اقلیم
venery
U
حیوانات شکارشونده
buggery with animals
U
جماع با حیوانات
chits
U
توله حیوانات
chit
U
توله حیوانات
rodentia
U
حیوانات قراضه
zoolatry
U
پرستش حیوانات
domestic animals
U
حیوانات اهلی
big game
U
شکار حیوانات بزرگ
zootechnical
U
وابسته به فن تربیت حیوانات
make friends
<idiom>
U
رفاقت با حیوانات ومردم
bulls
U
حیوانات نر بزرگ فرمان
pedication
U
عمل جنسی با حیوانات
forepaw
U
پنجه دست حیوانات
damage feasant
U
خسارت ناشی از حیوانات
farms
U
پرورشگاه حیوانات اهلی
farmed
U
پرورشگاه حیوانات اهلی
farm
U
پرورشگاه حیوانات اهلی
bull
U
حیوانات نر بزرگ فرمان
woodnote
U
صدای حیوانات جنگل
acron
U
قسمت قدامی حیوانات بنددار
sweetbread
U
تیموس حیوانات جوان دنبلان
zoomorphic
U
[استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
crest
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
beaver
U
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
soilage
U
علف تازه علوفه حیوانات
privilegium
U
حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
pen
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
pens
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
penning
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
penned
U
حیوانات اغل خانه ییلاقی
mane
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
parkas
U
نیم تنه پوست حیوانات
reclaim animal
U
حیوانات وحشی تربیت شده
warrens
U
محل نگهداری حیوانات وحشی
warren
U
محل نگهداری حیوانات وحشی
diana
U
الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
blasetocyst
U
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
taxidermy
U
پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
zoon
U
هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
home range
U
جای محدود برای فعالیت حیوانات
gasteropod
U
حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
zoomorphism
U
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
vivary
U
جای نگهداری حیوانات یا محل صید ماهی
zoomorphism
U
تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
taxidermist
U
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
dicker
U
مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
animalist
U
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
forequarter
U
ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
fluor
U
مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
veterinarians
U
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
veterinarian
U
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
antisubmarine screen
U
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
zootechnician
U
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
small game
U
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
poundage
U
وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
fish meal
U
ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
biomorph
U
[فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
fish story
U
ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
biogeography
U
رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
Agricultural Order
U
سرستون
[سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
acrostolium
U
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
bioecology
U
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
tusk
U
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusks
U
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
disguised
U
پوشش
crustification
U
پوشش
disguises
U
پوشش
surfaced
U
پوشش
coat
U
پوشش
coating
U
پوشش
surface
U
پوشش
robes
U
پوشش
robe
U
پوشش
disguising
U
پوشش
coverture
U
پوشش
cowling
U
پوشش
coated
U
پوشش
coatings
U
پوشش
coats
U
پوشش
surfaces
U
پوشش
involucrum
U
پوشش
perianth
U
پوشش گل
sconce
U
پوشش
revetment
U
پوشش
shrouded
U
پوشش
shroud
U
پوشش
camouflage
U
پوشش
camouflaged
U
پوشش
camouflaging
U
پوشش
involucre
U
پوشش
integument
U
پوشش
hypethral
U
بی پوشش
head gear
U
پوشش سر
camouflages
U
پوشش
envelopment
U
پوشش
encrustment
U
پوشش
cladding
U
پوشش
masking
U
پوشش
casing
U
پوشش
jackets
U
پوشش
jacket
U
پوشش
shields
U
پوشش
shield
U
پوشش
mulches
U
پوشش
mulch
U
پوشش
casings
U
پوشش
tunics
U
پوشش
tunic
U
پوشش
covering
U
پوشش
linings
U
پوشش
lining
U
پوشش
envelopes
U
پوشش
concealment
U
پوشش
capping
U
پوشش
overlays
U
پوشش
overlaying
U
پوشش
overlay
U
پوشش
facings
U
پوشش
facing
U
پوشش
cover
U
پوشش
covers
U
پوشش
coverings
U
پوشش
envelope
U
پوشش
encasing
U
پوشش
masks
U
پوشش
mask
U
پوشش
packing
U
پوشش
tunc
U
پوشش
case
U
پوشش
cases
U
پوشش
encrustations
U
پوشش
encrustation
U
پوشش
capsule
U
پوشش
coverage
U
پوشش
cowls
U
پوشش
roofing
U
پوشش
capsules
U
پوشش
sheathing
U
پوشش
roofs
U
پوشش
sheath
U
پوشش
reimbursement
U
پوشش
disguise
U
پوشش
reimbursements
U
پوشش
roof
U
پوشش
sheaths
U
پوشش
cowl
U
پوشش
pounded
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pound
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounding
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounds
U
اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
tunicate
U
پوشش دار
incrustation
U
قشر پوشش
dolomite lining
U
پوشش دولومیت
tunicated
U
پوشش دار
unlined
U
بدون پوشش
wall lining
U
پوشش دیوار
waterproofing upstream face
U
پوشش نمای سر اب
theca
U
پوشش کپسول
filter packing
U
پوشش صافی
explosion proof
U
پوشش ضد انفجار
cladding process
U
فرایند پوشش
copper cladding
U
پوشش مسی
revetment
U
پوشش بدنه
comparative cover
U
پوشش نسبی
communication cover
U
پوشش مخابراتی
column cover
U
پوشش ستون
colling water jacket
U
پوشش اب سرد
cement mortar coating
U
پوشش سیمانی
portland cement concrete lining
U
پوشش بتنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com