Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crust
U
پوسته زمین
crusts
U
پوسته زمین
earth crust
U
پوسته زمین
earth's crust
U
پوسته زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
andesite
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
catastrophism
U
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
crust of the earth
U
پوسته یا قشر زمین
diabase
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
dunite
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
geochemistry
U
علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
geotectonic
U
مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
graben
U
فرورفتگی در پوسته زمین
neptunist
U
کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
plutonic theory
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
plutonism
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
syenite
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
Other Matches
banjo axle
U
پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation
U
پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
pelliculate
U
پوسته پوسته شامه دار
flaking
U
جرقه پوسته پوسته شدن
flaked
U
جرقه پوسته پوسته شدن
flake
U
جرقه پوسته پوسته شدن
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
scab
U
پوسته پوسته شدن
desquamate
U
پوسته پوسته شدن
scabs
U
پوسته پوسته شدن
scabrous
U
زبر پوسته پوسته
exfoliate
U
پوسته پوسته شدن
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
esquillage
U
پوسته
cod
U
پوسته
flake
U
پوسته
flaky
U
پوسته پوسته
upper crust
U
پوسته
cases
U
پوسته
cryosphere
U
یخ پوسته
earth crust
U
پوسته
bushing
U
پوسته
skins
U
پوسته
skinning
U
پوسته
case
U
پوسته
leprose
U
پوسته پوسته
incrustation
U
پوسته
cortex
U
پوسته
cortices
U
پوسته
dishes
U
پوسته
dish
U
پوسته
encrustations
U
پوسته
encrustation
U
پوسته
chaff
U
پوسته
membrane
U
پوسته
wythe
U
پوسته
incrustment
U
پوسته
membranes
U
پوسته
membrance
U
پوسته
skinned
U
پوسته
shell
U
پوسته
shells
U
پوسته
crusts
U
پوسته
sleeve
U
پوسته
sleeves
U
پوسته
shelling
U
پوسته
stator
U
پوسته
crust
U
پوسته
flaking
U
پوسته
flaked
U
پوسته
filmed
U
پوسته
mantle
U
پوسته
mantles
U
پوسته
putamen
U
پوسته
testa
U
پوسته
scurf
U
پوسته
patagium
U
پوسته
film
U
پوسته
layer
U
پوسته
skin
U
پوسته
sludge
U
پوسته یخ
shelly
U
پوسته پوسته
layers
U
پوسته
shuck
U
پوسته
single skinned
U
یک پوسته
cooling shell
U
پوسته سردکننده
curing membrane
U
پوسته نگهبان
bushes
U
پوسته داخلی
rinded
U
پوسته دار
bush
U
پوسته داخلی
cupola shell
U
پوسته کوپل
ion sheath
U
پوسته یونی
corrugated skin
U
پوسته موجدار
pod
U
پوسته محافظ
skin
U
پوسته ریخته گی
pods
U
پوسته محافظ
scutum
U
پوسته استخوانی
crankcase
U
پوسته موتور
skin friction
U
مقاومت پوسته
soft shell
U
نرم پوسته
membran
U
پوسته دار
wing skin
U
پوسته بال
descaling
U
پوسته زدایی
pelliculate
U
دارای پوسته
pellicular
U
پوسته دار
pellicle
U
پوسته نازک
snail
حلزون با پوسته
oxide skin
U
پوسته اکسید
valence shell
U
پوسته والانس
skins
U
پوسته ریخته گی
outer shell
U
پوسته والانس
skinning
U
پوسته ریخته گی
rawhide
U
پوسته خام
rawhides
U
پوسته خام
encrustation
U
پوسته بندی
encrustations
U
پوسته بندی
slough
U
پوسته خارجی
damp proof membrane
U
پوسته نمبند
soft shelled
U
نرم پوسته
crusty
U
پوسته مانند
soft skin
U
پوسته نرم
erratic scab
U
پوسته جوش
energy shell
U
پوسته انرژی
endocarp
U
پوسته هسته
sublevel
U
زیر پوسته
skinned
U
پوسته ریخته گی
electron sheath
U
پوسته الکترونی
electron shell
U
پوسته الکترون
subsell
U
زیر پوسته
acetate film
U
پوسته استاتی
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
slug
حلزون بدون پوسته
adapter sleeve
U
پوسته تطبیق دهنده
gear case
U
پوسته جعبه دنده
drop worm housing
U
پوسته حلزونی سقوطی
soft shelled
U
دارای پوسته تردوشکننده
half shell mold
U
قالب نیم پوسته
rinds
U
پوسته بیرونی هرچیزی
tegmen
U
پوسته داخلی تخم
rind
U
پوسته بیرونی هرچیزی
front axle housing
U
پوسته اکسل جلو
film evaporator
U
تبخیر کننده پوسته
loricate
U
دارای پوسته محافظ
encrust
U
با پوسته یاقشری پوشاندن
body fit sleeve
U
پوسته یا غلاف مناسب
furnace shell
U
قشر یا پوسته کوره
encrust
U
بشکل پوسته در اوردن
drum barrel
U
پوسته یا روکش استوانهای
encrustations
U
پوسته دار سازی
rear axle casing
U
پوسته محور عقب
encrustation
U
پوسته دار سازی
ectoclast
U
پوسته خارجی سلول
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
helicoid
U
بشکل پوسته حلزون مارپیچ
lorica
U
پوسته سخت حافظ جانوران
interchangeable bearing shells
U
پوسته قابل تعویض یاطاقان
insulated bearing housing
U
پوسته یاطاقان عایق شده
soft shell
U
دارای پوسته ترد وشکننده
gas case hardening
U
سخت گردانی پوسته گازی
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
crankcase
U
محفظه کارتر پوسته میل لنگ
epicarp
U
پوسته خارجی قسمت نرم میوه
to crust
[snow]
U
تشکیل دادن به پوسته سخت
[برف]
proctodaeum
U
قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
spaced armor
U
دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
endodermis
U
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
crust
U
پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
crusts
U
پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
splinter screen
U
پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
clinker
U
تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
buzzed
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzing
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzz
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
integral tank
U
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
shells
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
volumetric loading/density
U
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
shelling
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com