English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
saprophytic U پوده گرای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vase structure U بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
transit bearing U گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
sapropel U پوده گل
saprophytic U پوده دوست
saprozoon U جانور پوده زی
saprophagous U پوده خوار
saprophyte U پوده رست
saprophyte U پوده زی خورنده مواد پوسیده
saprophite U پوده زی خورنده مواد پوسیده
skeptic U شک گرای
oxyphile U اسید گرای
photophilic U نور گرای
pneumotropic U ریه گرای
oxyphil U اسید گرای
back azimuth method U گرای وارونه
meliorist U بهبود گرای
magnetic azimuth U گرای مغناطیسی
communalist U اشتراکی گرای
compass azimuth U گرای مغناطیسی
lipophilic U چربی گرای
compass direction U گرای مغناطیسی
dermotropic U پوست گرای
equalitarian U تساوی گرای
evolutionist U فرگشت گرای
grid azimuth U گرای شبکه
grid bearing U گرای شبکه
halophile U ابشور گرای
heliotrope U افتاب گرای
incalescent U گرما گرای
pragmatist U مصلحت گرای
progressivist U پیشرفت گرای
escapist U گریز گرای
escapists U گریز گرای
impressionist U برداشت گرای
impressionists U برداشت گرای
structuralist U ساخت گرای
structuralists U ساخت گرای
supremacist U برتری گرای
supremacists U برتری گرای
unitarian U توحید گرای
ultramodernist U فرانو گرای
relative bearing U گرای نسبی
ruralist U روستا گرای
segregationist U جدایی گرای
separatist U جدا گرای
solipsist U نفس گرای
theist U یزدان گرای
theocentric U خدا گرای
true azimuth U گرای حقیقی
assumed azimuth U گرای فرضی
unitary U توحید گرای
realistically U تحقق گرای
socialist U جامعه گرای
socialists U جامعه گرای
realistic U راستین گرای
extrovert U برون گرای
realistic U تحقق گرای
realists U راستین گرای
realists U تحقق گرای
realist U راستین گرای
realist U تحقق گرای
extroverts U برون گرای
materialists U ماده گرای
militarist U جنگ گرای
militarists U جنگ گرای
realistically U راستین گرای
feudal U تیول گرای
materialist U ماده گرای
nationalists U ملت گرای
doctrinaire U ایین گرای
capitalist U سرمایه گرای
nudist U برهنگی گرای
sectarian U فرقه گرای
nationalist U ملت گرای
individualists U فرد گرای
capitalists U سرمایه گرای
centralist U مرکز گرای
individualist U فرد گرای
centralists U مرکز گرای
egalitarian U تساوی گرای
reactionaries U مخالفت گرای بی منطق
visionaries U الهامی رویا گرای
reactionary U مخالفت گرای بی منطق
regionalistic U منطقهای ناحیه گرای
visionary U الهامی رویا گرای
corrected azimuth U گرای تصحیح شده
regionalist U منطقهای ناحیه گرای
hygrophyte U گیاه رطوبت گرای
back azimuth method U گرای معکوس در اخراج اشعه
closing azimuth error U اشتباه گرای بستن پیمایش
azimuth angle U زاویه گرای نجومی هواپیما
true azimuth U سمت حقیقی گرای جغرافیایی
azimuth U گرای نجومی راس القدم
imperialistic U استعمار گرای بهره جویانه
compass azimuth U گرای قطب نمای کشتی
layihg azimuth U گرای روانه کردن لوله توپ
quixotic U ارمان گرای وابسته به دان کیشوت
traditionalist U پیرو روایات وسنن سنت گرای
conversion angle U زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
traditionalists U پیرو روایات وسنن سنت گرای
gyroscope U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
militarist U ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
gyroscopes U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
militarists U ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
ozone U نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
introverts U شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
introvert U شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
azimuth deviation U اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
ascendant U فراز جو فراز گرای
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com