English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
comminute U پودرشدن یاکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
position U مستقرشدن یاکردن
positioned U مستقرشدن یاکردن
disintegrate U متلاشی شدن یاکردن
disintegrates U متلاشی شدن یاکردن
disintegrating U متلاشی شدن یاکردن
small U کوچک شدن یاکردن
smaller U کوچک شدن یاکردن
smallest U کوچک شدن یاکردن
guggle U غلغل زدن یاکردن
originate U اغاز شدن یاکردن
originated U اغاز شدن یاکردن
originates U اغاز شدن یاکردن
originating U اغاز شدن یاکردن
proselytized U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
dieselize U با موتور دیزل مجهز شدن یاکردن
proselytizing U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytised U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytises U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytising U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytize U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytizes U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
expose U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
exposing U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
exposes U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com