Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
juxtaposition
U
پهلوی هم گذاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
we began with the st chapter
U
پهلوی
foreby
U
از پهلوی
teamwise
U
پهلوی هم
by
U
پهلوی
leach
U
پهلوی چپ
alongside
U
پهلوی ناو
juxtaposing
U
پهلوی هم گذاشتن
collocated
U
پهلوی هم گذاردن
collocates
U
پهلوی هم گذاردن
collocating
U
پهلوی هم گذاردن
at
U
پهلوی نزدیک
along side
U
پهلو به پهلوی
left wing of army
U
پهلوی چپ میسره
collocate
U
پهلوی هم گذاردن
we began with the st chapter
U
پیش =پهلوی
shipboard
U
پهلوی کشتی
on the north side of
U
پهلوی من بنشینید
juxtaposed
U
پهلوی هم گذاشتن
cheek by jowl
U
پهلوی یکدیگر
juxtaposes
U
پهلوی هم گذاشتن
juxtapose
U
پهلوی هم گذاشتن
right wing of army
U
پهلوی راست میمنه
inequilateral
U
[دارای پهلوی نابرابر]
to pass by any one
U
از پهلوی کسی رد شدن
Come and sit beside(next to) me.
U
بیا پهلوی من بشین
i went past the house
U
از پهلوی ان خانه رد شدم
by the board
U
از طرف پهلوی ناو
freeboard
U
پهلوی سطح ازاد
he rolled them by
U
سواره از پهلوی انها رد شد
sideswipe
U
برخورد کردن به پهلوی چیزی
sideswipes
U
برخورد کردن به پهلوی چیزی
alongside
U
پهلوی اسکله در کنار در طول
to poke anyone in the ribs
U
به پهلوی کسی سقلمه زدن
goby
U
عبور از پهلوی کسی بدون توجه به او
pass by
U
از پهلوی چیزی رد شدن نادیده انگاشتن
my neighbour at dinner
U
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
flanking
U
پهلوی یکان احاطه کردن دور زدن پهلوها
flanked
U
پهلوی یکان احاطه کردن دور زدن پهلوها
flank
U
پهلوی یکان احاطه کردن دور زدن پهلوها
sidecar
U
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
sidecars
U
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
triptych
U
عکسی که در سه قاب تهیه کرده پهلوی یکدیگر قرار دهند
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public
U
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
lee board
U
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
to pass by any thing
U
از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
my chair was next his
U
صندلی من پهلوی صندلی اوبود
indention
U
تو گذاری
coding
U
کد گذاری
lineation
U
خط گذاری
pricing
U
قیمت گذاری
policy-making
U
سیاست گذاری
sanding
U
ماسه گذاری
policy making
U
سیاست گذاری
ovulation
U
تخمک گذاری
coronations
U
تاج گذاری
scaling
U
مقیاس گذاری
pagination
U
صفحه گذاری
legislation
U
قانون گذاری
coronation
U
تاج گذاری
grading
U
نمره گذاری
nomenclauture
U
نام گذاری
fillings
U
لایی گذاری
filling
U
لایی گذاری
pointing
U
نقطه گذاری
petarder
U
مامورخرج گذاری پل
invests
U
سرمایه گذاری
investing
U
سرمایه گذاری
invested
U
سرمایه گذاری
invest
U
سرمایه گذاری
scoring
U
نمره گذاری
exposures
U
درمعرض گذاری
exposure
U
درمعرض گذاری
discrimination
U
فرق گذاری
finance
U
سرمایه گذاری
frustrations
U
عقیم گذاری
frustration
U
عقیم گذاری
nomography
U
فن قانون گذاری
enterprises
U
سرمایه گذاری
earmarking
U
علامت گذاری
enterprise
U
سرمایه گذاری
collocation
U
باهم گذاری
insulation
U
عایق گذاری
financing
U
سرمایه گذاری
finances
U
سرمایه گذاری
financed
U
سرمایه گذاری
nomographer
U
قانون گذاری
dateline
U
تاریخ گذاری
impressions
U
نشان گذاری
impression
U
نشان گذاری
lable
U
جهت گذاری
spacing
U
فاصله گذاری
mining
U
مین گذاری
numbering
U
شماره گذاری
limit of load
U
حد بار گذاری
indentations
U
دندانه گذاری
indentation
U
دندانه گذاری
piping
U
لوله گذاری
coding
U
کد گذاری چیزی
coding
U
علامت گذاری
lettering
U
حروف گذاری
inunction
U
مرهم گذاری
aggradation
U
ابرفت گذاری
demomination
U
نام گذاری
dimensioning
U
اندازه گذاری
disposure
U
درمعرض گذاری
codes and codification
U
علامت گذاری
capitalization
U
سرمایه گذاری
hyphenation
U
خط تیره گذاری
hypothecation
U
گرو گذاری
hypothecation
U
رهن گذاری
iatraliptics
U
مرهم گذاری
idegraphy
U
نشان گذاری
imposition of hands
U
دست گذاری
ingravescence
U
رو بشدت گذاری
interposition
U
پا میان گذاری
valuations
U
ارزش گذاری
investments
U
سرمایه گذاری
minelaying
U
مین گذاری
investment
U
سرمایه گذاری
costing
U
هزینه گذاری
valuation
U
ارزش گذاری
edgings
U
لبه گذاری
edging
U
لبه گذاری
trapping
U
تله گذاری
insertion
U
جوف گذاری
cupellation
U
قال گذاری
lodgement
U
ودیعه گذاری
lodgment
U
ودیعه گذاری
mark sensing
U
نشان گذاری
costing
U
قیمت گذاری
structuralization
U
بنیان گذاری
synthesizing
U
هم گذاری کردن
synthesizes
U
هم گذاری کردن
synthesized
U
هم گذاری کردن
synthesize
U
هم گذاری کردن
signallzation
U
علامت گذاری
sequencing
U
ترتیب گذاری
sedimentation
U
رسوب گذاری
notation
U
نشان گذاری
scale factor
U
مقیاس گذاری
notations
U
نشان گذاری
sedimentation
U
لایه گذاری
synthesising
U
هم گذاری کردن
tubing
U
لوله گذاری
wicking
U
فتیله گذاری
indents
U
دندانه گذاری
nomination
U
نام گذاری
nominations
U
نام گذاری
syntheses
U
هم گذاری اختلاط
weft insertion
U
پود گذاری
synthesis
U
هم گذاری اختلاط
indenting
U
دندانه گذاری
indent
U
دندانه گذاری
synthesised
U
هم گذاری کردن
ovulations
U
تخمک گذاری ها
padding
U
لایی گذاری
synthesises
U
هم گذاری کردن
masking
U
نقاب گذاری
punctuation
U
نقطه گذاری
casings
U
لوله گذاری
casing
U
لوله گذاری
encoding
U
رمز گذاری
preterition
U
فرو گذاری
undervaluation
U
کم ارزش گذاری
mark
U
علامت گذاری
prochronism
U
جلوترتاریخ گذاری
markings
U
علامت گذاری
marking
U
علامت گذاری
marks
U
علامت گذاری
prefixture
U
سرواژه گذاری
loads
U
فشنگ گذاری
indexing
U
شاخص گذاری
load
U
فشنگ گذاری
prefixion
U
پیش گذاری
prefixion
U
جلو گذاری
prefixion
U
سرواژه گذاری
prefixture
U
پیش گذاری
prefixture
U
جلو گذاری
devising
U
ارث گذاری
devises
U
ارث گذاری
denominations
U
نام گذاری
headings
U
عنوان گذاری
heading
U
عنوان گذاری
demarcation
U
علامت گذاری
denomination
U
نام گذاری
puncuation
U
نقطه گذاری
devise
U
ارث گذاری
devised
U
ارث گذاری
setting
U
کار گذاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com