Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dormer
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormers
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bay window
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay windows
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
Other Matches
bay windows
U
پنجره پیش امده
bay window
U
پنجره پیش امده
bow window
U
پنجره پیش امده کمانی
bow windows
U
پنجره پیش امده کمانی
cowl-dormer
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
dormer
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
eyebrow window
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
protrusile
U
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
Hard architecture
U
[ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
title
U
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles
U
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window
U
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
double lancet
U
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal
U
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
cascading windows
U
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing
U
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
transom
U
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
who came?
U
که امده
incoming
U
امده
ridgy
U
بر امده
who came?
U
کی امده
fordone
U
از پا در امده
gibbous
U
بر امده
aggregates
U
جمع امده
prognathous
U
پیش امده
exserted
U
پیش امده
protractive
U
جلو امده
protrudent
U
جلو امده
exserted
U
بیرون امده
protrusile
U
جلو امده
projective
U
جلو امده
prognathic
U
پیش امده
peregrin or rine
U
از خارجه امده
aggregate
U
جمع امده
unbred
U
بدببار امده
jamb
U
تیربیرون امده
jambs
U
تیربیرون امده
new come
U
تازه امده
in
U
:رسیده امده
in-
U
:رسیده امده
impassionate
U
به جنبش امده
underhung
U
پیش امده
red-hot
U
تاب امده
saleintiant
U
بیرون امده
worked up
U
ازکار در امده
jutting
U
پیش امده
protrusive
U
جلو امده
overshot
U
پیش امده
landed
U
فرود امده
getting
U
بدست امده
gets
U
بدست امده
get
U
بدست امده
left over
U
زیاد امده
red hot
U
تاب امده
exopathic
U
ازبیرون امده
enthetic
U
ازبیرون امده
saleint
U
بیرون امده
worker
U
ازکار در امده
leavened bread
U
نان ور امده
overdue
U
دیر امده
petiolar
U
از برگدم بیرون امده
cantilever
U
تیر پیش امده
inchoate
U
تازه بوجود امده
self born
U
از خود بوجود امده
take steps
U
اقدامات بعمل امده
peregrine
U
ازخارجه امده مسافر
apogean
U
از زمین بالا امده
beetle brow
U
پیشانی پیش امده
you might have come
U
باید امده باشید
born in the purple
U
در نازونعمت بدنیا امده
ecstatically
U
بوجد امده نشئهای
twinborn
U
دوقلو بدنیا امده
projecting jaw
U
ارواره پیش امده
ecstatic
U
بوجد امده نشئهای
neoteric
U
تازه بدنیا امده
unhandy
U
مشکل بدست امده
bucktooth
U
دندان گراز یا پیش امده
ramus
U
قسمت بر امده واطاله یافته
instances have occurred that
U
مواردی پیش امده است
vizor
U
لبه پیش امده کلاه
venose
U
دارای رگهای متعددوبر امده
flanges
U
لبه بیرون امده چرخ
flange
U
لبه بیرون امده چرخ
rimrock
U
لبه بر امده صخره مزبور
visors
U
لبه پیش امده کلاه
weather worn
U
تحت تاثیر هوا در امده
his stomach sticks out
U
شکمش پیش امده است
visor
U
لبه پیش امده کلاه
to run short
U
زیر short امده است
to t. to account
U
زیر account امده است
air landed
U
فرود امده از راه هوا
extrusive
U
اخراج کننده بیرون امده
prognathic
U
دارای ارواره پیش امده
hardly earned money
U
پول سخت بدست امده
lug
U
هر عضو جلو امده چیزی
lugged
U
هر عضو جلو امده چیزی
prognathous
U
دارای ارواره پیش امده
lugs
U
هر عضو جلو امده چیزی
lugging
U
هر عضو جلو امده چیزی
ill gotten
U
با وسایل غیر مشروع بدست امده
whyŠthere is the answer
U
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
the bird took its perch
U
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
oversailing of facade
U
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
forestage
U
قسمت جلو امده صحنه نمایش
ventricous
U
بادکرده دارای شکم پیش امده
biologic
U
بدست امده اززیست شناسی عملی
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
kid glove
U
ازلای زرق وبرق بیرون امده
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
ribby
U
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
lyophiled
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophil
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
post edit
U
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
it is of doubtful proveance
U
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
round shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round-shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
straight arm
U
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
brown major
U
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
officinal names of drugs
U
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock
U
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
odontolite
U
دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
catches
U
ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
yardage
U
تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
matriculated students
U
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
soever
U
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
pandects
U
خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
escarpment
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
apomict
U
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
ventriloquism
U
سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
escarpments
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
vampires
U
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobe
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampire
U
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
microsoft word
U
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
margin productivity
U
نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
sashes
U
پنجره
winnock
U
پنجره
sash
U
پنجره
window
U
پنجره
thirl
U
پنجره
casements
U
پنجره
cant bay window
U
کج پنجره
window-sill
U
لب پنجره
casement
U
پنجره
inlier
U
پنجره
biforis
U
دو پنجره
biforus
U
دو پنجره
window-sills
U
لب پنجره
peeper
U
پنجره
sole plate
U
کف پنجره
rail
U
وادارمیانی در و پنجره
windowsill
U
طاقچه پنجره
dead-light
U
پنجره ثابت
Venetian blind
U
پنجره کرکره
window-sill
U
هرهی پنجره
inactive window
U
پنجره غیرفعال
fenestration
U
پنجره بندی
grille
U
پنجره بلندگو
grilles
U
پنجره بلندگو
air grate
U
پنجره هواکش
grilles
U
پنجره مشبک
glazing bar
U
الت پنجره
active window
U
پنجره فعال
middle lintel in window
U
کمرکش پنجره
two light frame
U
پنجره دو قلو
skylight
U
پنجره سقفی
sills
U
قرنیز کف پنجره
window-boxes
U
قاب پنجره
window leaf
U
لنگه پنجره
bow windows
U
پنجره قوسی
bow window
U
پنجره قوسی
casement
U
پنجره لولادار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com