English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ism U پسوندی بمعنی >عمل < و>کار< و >طریقه عمل < و>حالت < و >شرط < و >پیروی <
Other Matches
phage U پسوندی بمعنی خورنده
sophy U پسوندی بمعنی " دانش "و " شناسی "
wisest U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wiser U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wise U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
stereography U طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
postfix U پسوندی
suffix notation U نشانگذاری پسوندی
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
postfix notation U نشان گذاری پسوندی
suffixes U پسوندی پساوند ساختن
suffix U پسوندی پساوند ساختن
AC U و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
abler U پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
able U پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
ablest U پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
genre U طریقه
lins donawitz process U طریقه ال دی
way U طریقه
formed U طریقه
form U طریقه
manner U طریقه
forms U طریقه
structure U طریقه
methode U طریقه
genres U طریقه
systems U طریقه
system U طریقه
methods U طریقه
method U طریقه
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
com U پسوندی که به معنای این است که نام میدان اینترنت یک شرکت است و معمولاگ پایه آن در آمریکاست
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
routinely U طریقه عادی
routines U طریقه عادی
absolutism U طریقه مطلقه
mode U طرز طریقه
routine U طریقه عادی
process U روند طریقه
modes U طرز طریقه
fashioning U طرز طریقه
fashioned U طرز طریقه
fashion U طرز طریقه
shortcut U طریقه اقتصادی
acoustic U به طریقه صوتی
processes U روند طریقه
method U راه طریقه
methods U راه طریقه
solemn form U طریقه رسمی
fashions U طرز طریقه
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
contact print U چاپ به طریقه تماس
procedure U رویه طریقه فرایند
method of measurment U طریقه اندازه گیری
sand cone method U طریقه جابجایی ماسه
the manner of doing any thing U روش یا طریقه کاری
power press extrusion U طریقه اشترانق پرس
measuring method U طریقه اندازه گیری
caged storage U انبار کردن به طریقه محصور
facture U عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
international practice U طریقه معمول به بین المللی
centralized control U انجام کنترل به طریقه تمرکزی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
mechanical sweep U مین جمع کردن به طریقه خودکار
magnetic anomaly detection gear U دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
acoustical surveillance U اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
aerodynamic missile U موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
centrifugal casting process U طریقه ریخته گری گریز از مرکز
brinell hardness test U طریقه اندازه گیری سختی برینل
rod float U تعیین سرعت اب در کانال به طریقه جسم شناور
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
allo U بمعنی
all U : بمعنی
all- U : بمعنی
amenableness U پیروی
imitations U پیروی
imitation U پیروی
following U پیروی
sequacity U پیروی
subsequent U پیروی
subjection U پیروی
stereocomparagraph U دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
horizontal clock system U طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
agro U : پیشوند بمعنی
amph U پیشوندیست بمعنی
actino U پیشوندی بمعنی
amphi U پیشوندیست بمعنی
micros U پیشوندی بمعنی
micro U پیشوندی بمعنی
sectarianism U پیروی از یک فرقه
law abidingness U پیروی قانون
go by U پیروی کردن از
faddism U پیروی از مد زودگذر
to follow the example of U پیروی کردن از
to do after U پیروی کردن
conform U پیروی کردن
conformed U پیروی کردن
conforming U پیروی کردن
orinality U پیروی ابتکار
conforms U پیروی کردن
follow U پیروی کردن از
followed U پیروی کردن از
autonomy U خود پیروی
listens U پیروی کردن از
listening U پیروی کردن از
listened U پیروی کردن از
conscientiousness U پیروی وجدان
listen U پیروی کردن از
religiousness U پیروی مذهب
conformance U پیروی متابعت
follow U پیروی استنباط
conventionalism U پیروی از رسوم
follows U پیروی استنباط
sensuousness U پیروی جسمانی
pursuitmeter U پیروی سنج
followed U پیروی استنباط
follows U پیروی کردن از
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
a penny for your thoughts <idiom> U [طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
subaqueous ranging U طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
co- U پیشوندیست بمعنی با و باهم
Co U پیشوندیست بمعنی با و باهم
neo- U پیشوند بمعنی جدید
neo U پیشوند بمعنی جدید
acephalo U پیشوندیست یونانی بمعنی
ads U مانندad-hoc که بمعنی
ad U مانندad-hoc که بمعنی
mac U پیشوندی بمعنی " فرزند"
macs U پیشوندی بمعنی " فرزند"
semi U پیشوندی بمعنی : نیم
in the p sense of the word U بمعنی واقعی کلمه
semis U پیشوندی بمعنی : نیم
mal U پیشوندی بمعنی بد و مضر
hept U پیشوندی بمعنی هفت
hepta U پیشوندی بمعنی هفت
Mon U پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
mono U پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
uni U پیشوندیست بمعنی "یک " و"واحد" و "تک "
sensationalism U پیروی از عواطف واحساسات
islamism U پیروی از دین اسلام
conventionality U پیروی از سنت قدیم
Taoism U پیروی از طریقت چینی
heteronomy U پیروی از قانون دیگری
probity U پیروی دقیق از اصول
conformity U پیروی از رسوم یاعقاید
Scientologist U پیروی دین ساینتولوژی
scientism U پیروی از روش علمی
pursuit rotor U پیروی سنج چرخان
rotary pursuit U پیروی سنج چرخان
Jungian U پیروی یونگ [روانشناسی]
sentimentality U پیروی از عواطف واحساسات
isolationism U پیروی از سیاست انزوا
illuminism U پیروی ازفلسفه اشراقی
psychologism U پیروی از اصول روانی
nudism U پیروی از عقایدجماعت برهنگان
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
manichaeism U پیروی از دین مانی
to follow in ones footsteps U پیروی تاتقلیدازکسی کردن
to go by a rule U ازقانونی پیروی کردن
lyricism U پیروی از سبک اشعاربزمی
sentimentalism U پیروی از عواطف واحساسات
honey combing U روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
ace U پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
genesis U پسوند بمعنی ایجاد کننده
UN U پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
ad U حرف اضافه لاتینی بمعنی
igni U پیشوندی است بمعنی اتش
ads U حرف اضافه لاتینی بمعنی
aces U پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
hydro U پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
greco U پیشوند بمعنی یونان و یونانی
un- U پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
acousis U پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
acousia U پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
hydr U پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com