Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crab
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crabs
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drifts
U
انحراف سمتی
drifting
U
انحراف سمتی
deviation
U
انحراف سمتی
drifted
U
انحراف سمتی
deviations
U
انحراف سمتی
drift
U
انحراف سمتی
wind shear
U
انحراف سمتی باد
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
channelled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
x plates
U
صفحات انحراف افقی
x amplifier
U
تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
angle of sideslip
U
زاویه انحراف جانبی
transition layer
U
منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
transition level
U
سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
bump
U
حالتی در پرواز که هنگام افزایش ناگهانی سرعت افقی باد بوجود می اید
y plates
U
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
deviation
U
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations
U
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
drift
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
planes
U
افقی سطح افق افقی کردن
leveled
U
تراز سطح افقی افقی کردن
planing
U
افقی سطح افق افقی کردن
level
U
تراز سطح افقی افقی کردن
planed
U
افقی سطح افق افقی کردن
levelled
U
تراز سطح افقی افقی کردن
levels
U
تراز سطح افقی افقی کردن
plane
U
افقی سطح افق افقی کردن
attribute
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributing
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
deflection pattern
U
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
inflight reliability
U
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
expansion interface
U
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
bells and whistles
U
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
sidelap
U
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
preccession
U
انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
sliding wedge
U
گاوه افقی یاکولاس افقی
flight coordination
U
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
pectorla fins
U
بالهای سینه
pectorla fins
U
بالهای جلوماهی
mealy wings
U
بالهای غباردار
wingspan
U
طول بالهای هواپیما
wingspans
U
طول بالهای هواپیما
impennate
U
دارای بالهای رشد نکرده
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
straddling
U
احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
pinniped
U
که بالهای شنایی داردچون خوک ابی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runway
U
راه پرواز باند پرواز
sorties
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways
U
راه پرواز باند پرواز
sortie
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
apparent wander
U
انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
peripheral
U
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
rotaglider
U
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
frigate bird
U
مرغابی دریاهای گرمسیری که بالهای بلندقوی دارد
wing box
U
ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
woodruff
U
حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
side effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
wait state
U
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition
U
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
anti balance tab
U
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
cathedrals
U
تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
cathedral
U
تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
peer to peer network
U
شبکه همراه به همراه
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
power down
U
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
directional
U
سمتی
dabs
U
اندکی
dabbed
U
اندکی
dab
U
اندکی
wait a bit
U
اندکی
halfway
U
اندکی
eftsoons
U
اندکی پس از ان
partially
U
اندکی
some
U
اندکی
slightly
U
اندکی
awhile
U
اندکی
wees
U
اندکی
weeing
U
اندکی
wee
U
اندکی
sailwing
U
هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
deflection error
U
اشتباه سمتی
crosser
U
حرکت سمتی
cross
U
حرکت سمتی
crossest
U
حرکت سمتی
azimuth resolution
U
تقسیمات سمتی
directional traverse
U
پیمایش سمتی
directional stability
U
پایداری سمتی
deflection scale
U
مقیاس سمتی
multidrift
U
چند سمتی
traversing fire
U
اتش سمتی
direction rectifier
U
یکسوکننده سمتی
crosses
U
حرکت سمتی
effective wind
U
باد سمتی
highest
U
اندکی فاسد
eftsoon
U
اندکی پس ازان
duskish
U
اندکی تاریک
just
U
اندکی پیش
choppy
U
اندکی متلاطم
highs
U
اندکی فاسد
high
U
اندکی فاسد
dampish
U
اندکی نمسار
dankish
U
اندکی نمسار
dryish
U
اندکی خشک
fewest
U
اندکی از کمی از
few
U
اندکی از کمی از
somedeal
U
اندکی نسبتا
just before
U
اندکی پیش
parboil
U
اندکی جوشاندن
parboiled
U
اندکی جوشاندن
parboiling
U
اندکی جوشاندن
parboils
U
اندکی جوشاندن
loudish
U
اندکی بلند
right before
U
اندکی پیش
latish
U
اندکی دیر
fewer
U
اندکی از کمی از
peckish
[British English]
[colloquial]
<adj.>
U
اندکی گرسنه
half made
U
اندکی دیوانه
half mad
U
اندکی دیوانه
deflection component of trail
U
شاخه سمتی مسیر
horizontal error
U
اشتباه بردی و سمتی
azimuthal quzntum number
U
عدد کوانتومی سمتی
wind shear
U
تغییرات سمتی باد
wind component
U
شاخه سمتی باد
azimuth micrometer
U
طبله میکرومتر سمتی
traversing
U
حرکت سمتی پیمایش
traverses
U
حرکت سمتی پیمایش
traversed
U
حرکت سمتی پیمایش
traverse
U
حرکت سمتی پیمایش
alternate traversing fire
U
اتش یدکی سمتی
aircraft vectoring
U
کنترل سمتی هواپیما
narrowish
U
اندکی تنگ یا باریک
sail close to the wind
U
اندکی از اصول تجاوزکردن
dullish
U
اندکی تیره یاکمرنگ
wait a second
U
اندکی صبر کنید
wait a minute
U
اندکی صبر کنید
lie off
U
اندکی دور از کشتی
ten kilometres and more
U
ده کیلومتر و اندکی بالا
secondary effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
fall-out
[side effect]
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
spillover effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
byeffect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
adverse reaction
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
by-effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
deflection component of trail
U
شاخه سمتی معبر حرکت
to r.someone as a
U
کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
to r.someone as a
U
کسی را به سمتی معرفی کردن
aircraft vectoring
U
کنترل مسیر سمتی هواپیما
to take something off and pric
U
اندکی از بهای چیزی کاستن
to stay one's stomach
U
شکم خودرا اندکی سیرکردن
frigid
U
دارای اندکی تمایل جنسی
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
To assume office .
U
عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
windage
U
تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
azimuth resolution
U
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
put some milk to your tea
U
اندکی شیر بچایی خود بیفزایید
side spray
U
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
azimuth equidistant projection
U
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
stickside
U
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
windage
U
حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
variations
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
he is always a little peculiar
U
او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
to fang a pump
U
براه انداختن تلمبه بوسیله ریختن اندکی اب درتوی ان
to hark back
U
برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
possitive stagger
U
ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
blind side
U
سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
negative stagger
U
ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
apparent recession
U
انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
strong side
U
سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
apogee
U
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
beacon flight
U
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
flank observation
U
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
true he is somewhat stingy....
U
راست است که اندکی خسیس است ولی ...
collective pitch control
U
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com