Perdic | پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	upland game U	پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	birds of prey U	پرندگان شکاری
	small game U	پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
	glede U	انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
	small game U	پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
	hill shading U	سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
	big game U	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
	Indo-persian rug U	قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
	height U	ارتفاعات
	heights U	ارتفاعات
	arbalest U	وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
	arbalist U	وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
	target diving U	شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
	cirrocumulus U	قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
	ultramontanism U	سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
	sonde U	اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
	clear air turbulence U	اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
	aviaries U	محل پرندگان
	aviary U	محل پرندگان
	school U	گروه پرندگان
	ornithic fossils U	سنگوارههای پرندگان
	ornithography U	شرح پرندگان
	schools U	گروه پرندگان
	air sac U	بادکنک پرندگان
	fowler U	شکارچی پرندگان
	birdseed U	غذای پرندگان
	flocked U	جمعیت دسته پرندگان
	hard bill U	پرندگان سخت منقار
	flock U	جمعیت دسته پرندگان
	flocking U	جمعیت دسته پرندگان
	flocks U	جمعیت دسته پرندگان
	patagium U	پرده پای پرندگان
	woodnote U	نغعه پرندگان جنگلی
	wildfowler U	شکارچی پرندگان ابی
	the proper instinct of birds U	غریزه ویژه پرندگان
	stereography U	طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
	rookeries U	زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
	rookery U	زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
	nestling U	بچه پرندگان اشیان گیری
	flyway U	راه هوایی پرندگان مهاجر
	nestlings U	بچه پرندگان اشیان گیری
	acropodium U	سطح فوقانی پای پرندگان
	ani U	پرندگان سیاهی ازخانوادهء فاخته
	Birds of a feather flock together . <proverb> U	پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
	guan U	جنسی از پرندگان بزرگ ازراسته ماکیان
	avifauna U	کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
	oology U	بررسی و جمع اوری تخم پرندگان
	tertial U	مربوط به سومین شاهپر بال پرندگان
	loral U	وابسته به فاصله میان چشم ومنقار پرندگان
	popinjay shooting U	کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
	jacamar U	پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
	serinette U	ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
	down U	پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
	longspur U	انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
	lore U	حیوانات
	hounds U	سگ شکاری
	feral U	شکاری
	deer hound U	سگ شکاری
	hounding U	سگ شکاری
	hounded U	سگ شکاری
	raptorail U	شکاری
	raptatorial U	شکاری
	buckhound U	سگ شکاری
	hunting dog U	سگ شکاری
	accipital U	شکاری
	gun dog U	سگ شکاری
	hunter U	سگ شکاری
	raptatory U	شکاری
	ratch U	سگ شکاری
	hunters U	سگ شکاری
	sporting dog U	سگ شکاری
	hound U	سگ شکاری
	gundog U	سگ شکاری
	gundogs U	سگ شکاری
	rodentia U	حیوانات قراضه
	venery U	حیوانات شکارشونده
	buggery with animals U	جماع با حیوانات
	zoolatry U	پرستش حیوانات
	zootomy U	تشریح حیوانات
	feedstuff U	خوراک حیوانات
	stray animals U	حیوانات ضاله
	home range U	جایگاه حیوانات
	put away <idiom> U	کشتن حیوانات
	domestic animals U	حیوانات اهلی
	foals U	توله حیوانات
	bestiality U	جماع با حیوانات
	breeding U	پرورش حیوانات
	wildlife U	حیوانات وحشی
	dung U	مدفوع حیوانات
	fauna U	حیوانات یک اقلیم
	foal U	توله حیوانات
	chit U	توله حیوانات
	chits U	توله حیوانات
	gazehound U	نوعی سگ شکاری
	sports cars U	اتومبیل شکاری
	game fowl U	مرغ شکاری
	game bag U	خرجین شکاری
	blood U	سگ شکاری و بوی خن
	killer submarine U	زیردریایی شکاری
	shotguns U	تفنگ شکاری
	bowed U	کمان شکاری
	bowing U	کمان شکاری
	bows U	کمان شکاری
	Afghan Hound U	سگ شکاری افغان
	staghound U	تازی شکاری
	sport car U	اتومبیل شکاری
	shot gun U	تفنگ شکاری
	game U	جانور شکاری
	ravin U	طعمه شکاری
	ravening U	شکاری غاصب
	dogcart U	کالسکهی شکاری
	dogcarts U	کالسکهی شکاری
	hunters U	اسب یا سگ شکاری
	shotgun U	تفنگ شکاری
	bow U	کمان شکاری
	terriers U	سگ بویی شکاری
	hunter U	اسب یا سگ شکاری
	birds of prey U	مرغان شکاری
	capped watch U	ساعت شکاری
	canum venaticorum U	سگان شکاری
	canes venatici U	سگان شکاری
	sports car U	اتومبیل شکاری
	accipiter U	مرغ شکاری
	deer dog U	تازی سگ شکاری
	terrier U	سگ بویی شکاری
	damage feasant U	خسارت ناشی از حیوانات
	big game U	شکار حیوانات بزرگ
	woodnote U	صدای حیوانات جنگل
	zootechnical U	وابسته به فن تربیت حیوانات
	farms U	پرورشگاه حیوانات اهلی
	bull U	حیوانات نر بزرگ فرمان
	pedication U	عمل جنسی با حیوانات
	make friends <idiom> U	رفاقت با حیوانات ومردم
	bulls U	حیوانات نر بزرگ فرمان
	forepaw U	پنجه دست حیوانات
	farm U	پرورشگاه حیوانات اهلی
	farmed U	پرورشگاه حیوانات اهلی
	Biomimicry U	تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
	beagles U	تازی شکاری پاکوتاه
	pointers U	سگ شکاری یابنده شکار
	fighter cover U	پوشش با هواپیماهای شکاری
	feral U	حیوان شکاری وحشی
	ravens U	شکار طعمه شکاری
	huntsman U	مدیر تازیهای شکاری
	chasers U	مفتش هواپیمای شکاری
	venatic U	وابسته بشکار شکاری
	chaser U	مفتش هواپیمای شکاری
	pointer U	سگ شکاری یابنده شکار
	fighter bomber U	شکاری- بمب افکن
	high power U	تفنگ شکاری بزرگ
	accipitrine U	ازجنس باز شکاری
	doublcd barrcled shot U	تفنگ شکاری دو لول
	raven U	شکار طعمه شکاری
	marlin U	ماهی شکاری بزرگ
	huntsmen U	مدیر تازیهای شکاری
	venatical U	وابسته بشکار شکاری
	bird of prey U	مرغ شکاری گوشتخوار
	field trial U	مسابقه تازیهای شکاری
	beagle U	تازی شکاری پاکوتاه
	acron U	قسمت قدامی حیوانات بنددار
	squamation U	پوشش فلسی شکل حیوانات
	soilage U	علف تازه علوفه حیوانات
	reclaim animal U	حیوانات وحشی تربیت شده
	sweetbread U	تیموس حیوانات جوان دنبلان
	warrens U	محل نگهداری حیوانات وحشی
	beaver U	سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
	crest U	یال [حیوانات و جانور شناسی]
	mane U	یال [حیوانات و جانور شناسی]
	parkas U	نیم تنه پوست حیوانات
	zoomorphic U	[استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
	pens U	حیوانات اغل خانه ییلاقی
	warren U	محل نگهداری حیوانات وحشی
	privilegium U	حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
	pen U	حیوانات اغل خانه ییلاقی
	penned U	حیوانات اغل خانه ییلاقی
	penning U	حیوانات اغل خانه ییلاقی
	gamekeeper U	متصدی جانوران شکاری قرقچی
	goshawk U	باز بال کوتاه شکاری
	golden retriever U	سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
	basset U	نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
	irish wolfhound U	سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
	predaceous U	شکاری تغذیه کننده از شکار
	predacious U	شکاری تغذیه کننده از شکار
	gordon setter U	نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
	saker U	باز شکاری در اروپای قدیم
	gamekeepers U	متصدی جانوران شکاری قرقچی
	salmi U	خورش باگوشت مرغ شکاری
	accipitrine U	متعلق به مرغان شکاری بازمانند
	sporterize U	تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
	home range U	جای محدود برای فعالیت حیوانات
	exuviae U	پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
	blasetocyst U	جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
	zoon U	هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
	taxidermy U	پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
	gasteropod U	حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
	diana U	الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
	setters U	توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
	bloodhounds U	نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
	bloodhound U	نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
	setter U	توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
	sleuth hound U	یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد