Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
transient
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transients
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
ramps
U
منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
ramp
U
منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
suspensive
U
درحال توقف
port of call
U
بندر توقف
ports of call
U
بندر توقف
hovers
U
درحال توقف پر زدن
hovered
U
درحال توقف پر زدن
hover
U
درحال توقف پر زدن
prints
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
printed
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
holding area
U
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
transients
U
ناو یا کشتی یا هواپیمای درحال نقل و انتقال
transient
U
ناو یا کشتی یا هواپیمای درحال نقل و انتقال
service rating
U
تقدم پرسنلی رتبه بندی پرسنلی
transient target
U
هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
holdees
U
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
average strength
U
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
swops
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
cabotage
U
کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
pounced
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
pouncing
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
pounces
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
pounce
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
cabotage
U
کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
terminal port
U
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
in plant
U
درحال رویش درحال رشد
signal area
U
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
aircraft guide
U
مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aweigh
U
تازه لنگر برداشته دارای لنگر اویزان
anchor watch
U
گروه نگهبانی لنگر نگهبان لنگر
suspension of arms
U
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
colony
U
گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
protempore
U
موقت شاغل مقامی بطور موقت
anchor in sight
U
لنگر بالاست لنگر را دیدم
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
capstan
U
میله گردان گردونه دوار لنگر قرقره دوار لنگر
assistant chief of staff, g
U
معاونت پرسنلی
personnel section
U
قسمت پرسنلی
personnel services
U
خدمات پرسنلی
personnel status
U
وضعیت پرسنلی
soundex code
U
کد حقوقی پرسنلی
personnel management
U
مدیریت پرسنلی
personnel monitoring
U
بازدید پرسنلی
personnel management
U
اداره کردن پرسنلی
personnel authorization
U
جدول پرسنلی مجاز
service rating
U
طبقه بندی پرسنلی
personnel authorization
U
سطح پرسنلی مجاز
personnel ceiling
U
سقف استعداد مجاز پرسنلی
army personnel center
U
مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
profiles
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profiling
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profile
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profiled
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
company grade
U
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
army personnel system
U
سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
authorized strength of theater
U
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
indeterminate change of station
U
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
U
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
short timer
U
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
transferring
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload
U
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
signalled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signaled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer ladle
U
کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate
U
نسبت انتقال سرعت انتقال
federal privacy act
U
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
stand fast
U
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
feverous
U
درحال تب
army classification battery test
U
ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
harbourless
U
بی بندر
seaport
U
بندر
seaports
U
بندر
cril
U
سد بندر
port
U
بندر
wayside
U
بندر
harbouring
U
بندر
harbours
U
بندر
harboring
U
بندر
harbored
U
بندر
harboured
U
بندر
harbour
U
بندر
harbors
U
بندر
nascent
U
درحال تولد
blushingly
U
درحال شرمندگی
in a wrought up state
U
درحال عصبانی
on one's knees
U
درحال خضوع
dying
U
درحال نزع
at the present moment
U
درحال حاضر
kissing kind
U
درحال اشتی
reelingly
U
درحال تلوتلو
on the boil
U
درحال جوشیدن
ongoing
U
درحال پیشرفت
on stream
U
درحال فعالیت
moribund
U
درحال نزع
perdue
U
درحال کمین
shiveringly
U
درحال لرز
suspensive
U
درحال تعلیق
suspense
U
درحال تعلیق
sejant
U
درحال جلوس
For the time being. At peresent. presently.
U
درحال حاضر
amok
U
درحال جنون
perlexedly
U
درحال اشفتگی
stations
U
جا درحال سکون
to be on the grin
U
درحال پوزخندبودن
stationed
U
جا درحال سکون
station
U
جا درحال سکون
struck
U
درحال اعتصاب
in child birth
U
درحال زایمان
aglow
U
درحال اشتعال
functioning
U
درحال کار
dormant
U
درحال کمون
latent
U
درحال کمون
amort
U
درحال مرگ
perdu
U
درحال کمین
high water
U
دریا درحال مد
port of embarkation
U
بندر عزیمت
port of destination
U
بندر مقصد
wharfmaster
U
رئیس بندر
Yangon
U
بندر یانگون
outer harbor
U
پیش بندر
Tel Aviv
U
بندر تلآویو
seaports
U
بندر دریایی
Plymouth
U
بندر پلیموت
port watch
U
نگهبان بندر
malaga
U
بندر مالاگا
Abidjan
U
بندر ابیجان
Bissau
U
بندر بیسائو
Calcutta
U
بندر کلکته
seaports
U
دریا بندر
seaport
U
بندر دریایی
Sydney
U
بندر سیدنی
Douala
U
بندر دوالا
inner harbor
U
بندر داخلی
free ports
U
بندر ازاد
way port
U
بندر سر راه
aport
U
بسوی بندر
harbour dues
U
حقوق بندر
harbor master
U
راهنمای بندر
longshoremen
U
باربرلنگرگاه بندر
harbor master
U
رئیس بندر
destination port
U
بندر مقصد
bar
U
پیش بندر
bars
U
پیش بندر
port of call
U
بندر لنگراندازی
minor port
U
بندر کوچک
harbour master
U
رئیس بندر
port
U
بندر گاه
terminal port
U
بندر مقصد
port
U
بندر ورودی
naval port
U
بندر دریایی
secondary port
U
بندر فرعی
seaport
U
دریا بندر
longshoreman
U
باربرلنگرگاه بندر
jetty
U
اسکله بندر
harbour master
U
متصدی بندر
ports of call
U
بندر لنگراندازی
main port
U
بندر اصلی
registered port
U
بندر مشخص
port of entry
U
بندر مقصد
jetties
U
اسکله بندر
on berth
U
در داخل بندر
treaty port
U
بندر پیمانی
free port
U
بندر ازاد
aport
U
روبه بندر
enravish
U
درحال جذبه انداختن
sejant
U
درحال چمباتمه زدن
pounce
U
درحال حمله با پنجه
tranquil
U
بی جنبش درحال سکون
saleintiant
U
درحال جست وخیز
jump kick
U
شوت درحال پرش
pouncing
U
درحال حمله با پنجه
in one's cups
U
درحال میگساری و مستی
the belligernt powers
U
دولتهای درحال جنگ
ramblingly
U
درحال گردش یاولگردی
overtaking vessel
U
ناو درحال سبقت
pounces
U
درحال حمله با پنجه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com