Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flipper
U
پرده یا عضو شنای حخیوانات دریایی
flippers
U
پرده یا عضو شنای حخیوانات دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
membranaceous
U
دارای غشاء پرده پرده غشایی
underneath swimming
U
شنای زیرابی
dog paddle
U
شنای سگی
butterfly
U
شنای پروانه
butterflies
U
شنای پروانه
breaststroke
U
شنای قورباغه
crawled
U
شنای کرال
breaststroke
U
شنای پروانه
crawl
U
شنای کرال
crawls
U
شنای کرال
individual medley
U
شنای مختلط
trudgen stroke
U
شنای کرال
sidestroke
U
شنای پهلو
backstroke
U
شنای پشت
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
freestyler
U
شناگر شنای ازاد
pinnule
U
پرهء شنای ماهی
pinule
U
پرهء شنای ماهی
racing backstroke
U
مسابقه شنای پشت
baths
U
استخر شنای سرپوشیده
dog paddle
U
شنای اشخاص مبتدی
medleyist
U
شناگر شنای مختلط
individual medleyist
U
شناگر شنای مختلط
dog paddle
U
شنای سگی کردن
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
dolphin kick
U
شنای پروانه با پای دلفین
scissor kick
U
پای قیچی در شنای پهلو
medleys
U
شنای مختلط 002 تا 004متر
medley
U
شنای مختلط 002 تا 004متر
frog kick
U
شنای پروانه بت پای قورباغه
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
surface dive
U
غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
freestyle
U
شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
kickboard
U
تخته شنای 07 سانتیمتری برای کمک به نواموز
dog paddle
U
شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
tone and semitone
U
پرده ونیم پرده
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
tringle
U
چوب پرده میل پرده چوب دیرک
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
medley relay
U
مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
bikini
U
لباس شنای زنانه دوتکه مایوی دوتکه
bikinis
U
لباس شنای زنانه دوتکه مایوی دوتکه
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
frank
U
بی پرده
door curtain
U
پرده در
veil
U
پرده
diaphragm
U
پرده
door curtain
U
پرده
straightest
U
بی پرده
straighter
U
بی پرده
tympan
U
پرده
straightforwardly
U
بی پرده
straight
U
بی پرده
straightforward
U
بی پرده
diaphragms
U
پرده
blunts
U
بی پرده
blunting
U
بی پرده
bluntest
U
بی پرده
fin footed
U
پرده پا
straight out
U
بی پرده
plain spoken
U
بی پرده
pecten
U
پرده
franks
U
بی پرده
patagium
U
پرده
vane
U
پرده
franking
U
بی پرده
blunt
U
بی پرده
vanes
U
پرده
franker
U
بی پرده
franked
U
بی پرده
pert
U
بی پرده
blunted
U
بی پرده
blunter
U
بی پرده
free spoken
U
بی پرده
tympanon
U
پرده
purdah
U
پرده
frankest
U
بی پرده
mantles
U
پرده
screens
U
پرده
membrane
U
پرده
membranes
U
پرده
screen
U
پرده
bluntly
U
بی پرده
screened
U
پرده
screening, screenings
U
پرده
backstage
U
در پس پرده
painting
U
پرده
paintings
U
پرده
mantle
U
پرده
palling
U
پرده
at the rear of the stage
<adj.>
<adv.>
U
در پس پرده
smokescreen
U
پرده
palls
U
پرده
window shade
U
پرده
uninhibited
U
بی پرده
palled
U
پرده
velum
U
پرده
pall
U
پرده
unreserved
U
بی پرده
veils
U
پرده
blinds
U
پرده
blinded
U
پرده
blind
U
پرده
hangings
U
پرده
outspokenly
U
بی پرده
curtains
U
پرده
frankest
U
بی پرده حرف زن رک
it is wrapt in mystery
U
در پرده است
curtains
U
پرده پوشش
screen
U
پرده پوشش
franking
U
بی پرده حرف زن رک
screen
U
پرده سینما
pelmet
U
چوب پرده
pelmets
U
چوب پرده
franked
U
بی پرده حرف زن رک
frank
U
بی پرده حرف زن رک
franker
U
بی پرده حرف زن رک
diaphrgam
U
میان پرده
upholstery
U
پرده فروشی
hymenopteral or terous
U
پرده بال
curtains
U
جدار پرده
screened
U
پرده سینما
alkekengi
U
عروسک پس پرده
entracte
U
میان پرده
balloon barrage
U
پرده دود
endoderm
U
پرده درونی
Iron Curtain
U
پرده اهنین
endocardium
U
پرده درونی دل
benined the curtain
U
پشت پرده
bituminous facing
U
پرده قیری
drumhead
U
پرده صماخ
curtain of fire
U
پرده اتش
curtain rod
U
چوب پرده
deadlight
U
پرده کرکره
foreshortening
U
پرده ازروبرو
veils
U
پرده زدن
screens
U
پرده پوشش
screens
U
پرده سینما
film
U
پرده نازک
franks
U
بی پرده حرف زن رک
screened
U
پرده پوشش
hymenoptera
U
پرده بالان
disclosures
U
بی پرده گویی
disclosure
U
بی پرده گویی
he has a loose tongue
U
پرده در است
half tone
U
نیم پرده
grout curtain
U
پرده تزریق
screening, screenings
U
پرده سینما
glozing
U
پرده پوشی
screening, screenings
U
پرده پوشش
shutters
U
پرده گذاشتن
shutter
U
پرده گذاشتن
filmed
U
پرده نازک
veil
U
پرده زدن
tympanic membrane
U
پرده صماخ
eardrums
U
پرده گوش
drapery panel
U
چین پرده ای
eardrum
U
پرده صماخ
eardrum
U
پرده گوش
osmosis
U
ازیک پرده
tympanic membrane
U
پرده گوش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com