Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sort merge program
U
پردازش تعمیم یافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
generalized
U
تعمیم یافته
generalized routine
U
روال تعمیم یافته
generalized force
U
نیروی تعمیم یافته
generalized coordinates
U
مختصات تعمیم یافته
generalized function
U
تابع تعمیم یافته
[ریاضی]
generalized inhibitory potential
U
پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
generalized reinforcer
U
تقویت کننده تعمیم یافته
generalized planning
U
برنامه ریزی تعمیم یافته
Distribution
U
تابع تعمیم یافته
[ریاضی]
centralized data processing
U
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
applesoft basic
U
نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
postprocessor
U
برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
photocomposition
U
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
interactive processing
U
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
backing
U
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
gpr
U
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp
U
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
pipelines
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
generalizations
U
تعمیم
extension
U
تعمیم
extensions
U
تعمیم
popularization
U
تعمیم
generalization
U
تعمیم
generalisations
U
تعمیم
universalization
U
تعمیم
genbraliztion
U
تعمیم
generalises
U
تعمیم دادن
generalising
U
تعمیم دادن
extensile
U
قابل تعمیم
extendable
U
قابل تعمیم
extending
U
تعمیم دادن
generalize
U
تعمیم دادن
overgeneralization
U
تعمیم افراطی
generalised
U
تعمیم دادن
extends
U
تعمیم دادن
response generalization
U
تعمیم پاسخ
fallacy of composition
U
تعمیم نادرست
generalizes
U
تعمیم دادن
stimulus generalization
U
تعمیم محرک
generalizing
U
تعمیم دادن
generable
U
قابل تعمیم
generalizability
U
تعمیم پذیری
extend
U
تعمیم دادن
extend the maining of
U
مفهومی را تعمیم دادن
distributing
U
تقسیم کردن تعمیم دادن
extensible
U
قابلیت تمدید قابل تعمیم
extrapolations
U
ادامه روند تعمیم دهی
extrapolation
U
ادامه روند تعمیم دهی
vulgarization
U
تعمیم چیزی بزبان ساده
distribute
U
تقسیم کردن تعمیم دادن
distributes
U
تقسیم کردن تعمیم دادن
distributed processing system
U
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
university extension
U
تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
in line processing
U
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
finding
U
یافته
findings
U
یافته
nee
U
تولد یافته
matched
U
تطبیق یافته
due out
U
خاتمه یافته
depauperate
U
تقلیل یافته
instinct with force
U
نیرو یافته
porrect
U
بسط یافته
downfallen
U
زوال یافته
instinct with life
U
روح یافته
structured
U
ساخت یافته
mature economy
U
تکامل یافته
endrgized
U
انرژی یافته
full-fledged
U
تکامل یافته
transmissive
U
انتقال یافته
extended
U
تمدید یافته
deployed
U
گسترش یافته
allocated
U
اختصاص یافته
done
U
وقوع یافته
transferred
U
انتقال یافته
glorified
U
تجلیل یافته
past
U
پایان یافته
awakened
U
اگاهی یافته
nascent
U
پیدایش یافته
abroad
U
گسترش یافته
linked
U
پیوند یافته
wany
U
کاهش یافته
applied
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
installed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
expanded
U
بسط یافته
organized
U
سازمان یافته
tuned
U
وفق یافته
waney
U
کاهش یافته
deployed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
full fledged
U
تکامل یافته
appointed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
inserted
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
interoperability
U
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
diminished
U
[قوس تقلیل یافته]
formatted display
U
نمایش شکل یافته
extended precision
U
دقت توسعه یافته
extended memory
U
حافظه توسعه یافته
inning
U
زمین باز یافته
allopatric
U
بتنهایی وقوع یافته
contd
U
مخفف ادامه یافته
linked subroutine
U
زیربرنامه پیوند یافته
reborn
U
تولد تازه یافته
mature economy
U
اقتصاد رشد یافته
mature soil
U
خاک تکامل یافته
diminished
U
: تقلیل یافته کاسته
development system
U
سیستم توسعه یافته
organizes
U
بازار سازمان یافته
developed contries
U
ممالک توسعه یافته
organize
U
بازار سازمان یافته
finds
U
چیز یافته مکشوف
centralized design
U
طراحی تمرکز یافته
organising
U
بازار سازمان یافته
bimanual
U
بادودست انجام یافته
organises
U
بازار سازمان یافته
redivivus
U
تولد تازه یافته
reduced form
U
فرم تقلیل یافته
reduced mass
U
جرم کاهش یافته
organizing
U
بازار سازمان یافته
structured design
U
طراحی ساختار یافته
elaborated code
U
رمز بسط یافته
endarch
U
از مرکزبخارج امتداد یافته
twice born
U
تولدتازه روحانی یافته
find
U
چیز یافته مکشوف
structured walkthroughs
U
بررسیهای ساخت یافته
organized market
U
بازار سازمان یافته
structured english
U
انگلیسی ساخت یافته
systematized delusions
U
هذیانهای نظام یافته
salvages
U
اموال نجات یافته از خطر
salvaged
U
اموال نجات یافته از خطر
extendeo core
U
حافظه چنبرهای توسعه یافته
salvage
U
اموال نجات یافته از خطر
fully formed character
U
کاراکتر تمام شکل یافته
human oriented language
U
زبان ارایش یافته بشری
reborn
U
تغییر حالت روحانی یافته
regenerate
U
زندگی تازه و روحانی یافته
salvaging
U
اموال نجات یافته از خطر
regenerated
U
زندگی تازه و روحانی یافته
regenerates
U
زندگی تازه و روحانی یافته
regenerating
U
زندگی تازه و روحانی یافته
crumblings
U
فاسد شده زوال یافته
content addressed
U
نشامی یافته از روی محتوی
extended character set
U
مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
That is despised which is cheaply obtained.
<proverb>
U
ارزان یافته خوار است .
ramus
U
قسمت بر امده واطاله یافته
structured programming
U
برنامه نویسی ساخت یافته
well ordered
U
بنحو اکمل انجام یافته
less developed countries
U
کشورهای کمتر توسعه یافته
the developed world
U
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
complete
U
خاتمه یافته یا کامل شده
structures coding
U
برنامه نویسی ساخت یافته
completes
U
خاتمه یافته یا کامل شده
completed
U
خاتمه یافته یا کامل شده
completing
U
خاتمه یافته یا کامل شده
ranker
U
افسر ترفیع یافته افسرصفی
airborne
U
بوسیله هوا نقل وانتقال یافته
new born
U
زاییده شده تازه تولد یافته
deployed
U
مستقر گسترش یافته در روی زمین
blasetocyst
U
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
newton
U
محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
structured flowchart
U
نمودار گردش کار ساخت یافته
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
abended
U
خاتمه یافته بطور غیر عادی
generations
U
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
after image
یک کپی از داده که تغییر یافته است.
generation
U
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
developed market economy countries
U
کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
substantiative
U
بادلیل اثبات شده تجسم یافته
extend
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
ebcdic
U
کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
extends
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
deformed reinforcing steel
U
فولاد تقویت شده تغییر شکل یافته
alma mater
U
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
extending
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
acoustic
U
حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند
basic plus
U
نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
array
U
ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
arrays
U
ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
NetView
U
معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
coextensive
U
باهم دریک زمان ویک مکان بسط یافته
gametophore
U
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
aeolian soil
خاکی که از مواد متشکله باد تشکیل یافته است
standard bred
U
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
remedial maintenance
U
باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
LAN Manager
U
سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
gastraea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
ethernet
U
گونهای از اترنت توسعه یافته توسط DEC , Intel , xerox
gastrea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
amiga
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند
elegant programming
U
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
rarefaction
U
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
individualism
U
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
rill erosion
U
این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
special degration
U
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
extended
U
code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
enhanced
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com