English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transient phenomena U پدیدههای گذرا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
echophenomena U پدیدههای پژواکی
seismism U پدیدههای زمین لرزه
electrocapillary phenomena U پدیدههای برق- موبینگی
subatomic U وابسته به پدیدههای درون اتمی
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
momentary U گذرا
transitory U گذرا
impassable U نا گذرا
transit U گذرا
transient U گذرا
transients U گذرا
transitory consumption U مصرف گذرا
transient error U خطای گذرا
transient failure U خرابی گذرا
transient program U برنامه گذرا
transient response U واکنش گذرا
transient voltage U ولتاژ گذرا
transient suppressors U پیشگیرندههای گذرا
pantheism U فرضیهای که خدا را مرکب ازکلیه نیروها و پدیدههای طبیعی میداند
econometrics U کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
phenology U مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
Transient ( ephemeral ) pleasures . U لذتها وخوشیهای زود گذر ( گذرا)
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
electrostatics U بخشی از علم فیزیک که درباره پدیدههای قوه جاذبه و دافعه بارهای الکتریکی گفتگومینماید
out of step U دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com