Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chemical defense
U
پدافند شیمیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
chemical defense
U
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
Other Matches
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
chemical survey
U
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
defence
U
پدافند
defense
U
پدافند
defenses
U
پدافند
v , series
U
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
anti aircraft
U
پدافند هوایی
national defence
U
پدافند ملی
active defense
U
پدافند عامل
air defense
U
پدافند هوایی
self defense
U
پدافند از خود
counter offensive
U
پدافند متقابل
coast defence
U
پدافند ساحلی
base defense
U
پدافند پایگاه
base defense
U
پدافند از پایگاه
area defense
U
پدافند ازمنطقه
area defense
U
پدافند منطقهای
satellite defense
U
پدافند ماهوارهای
anti menchanized defense
U
پدافند ضد مکانیزه
satellite defense
U
پدافند ضدماهوارهای
mobile defense
U
پدافند متحرک
space defense
U
پدافند از فضا
anti aircraft defense
U
پدافند ضد هوایی
defends
U
پدافند کردن
passive defense
U
پدافند غیرعامل
biological defense
U
پدافند میکربی
barrage balloons
U
بالون پدافند
deliberate defense
U
پدافند با فرصت
defense zone
U
منطقه پدافند
defense in place
U
پدافند در محل
defense in depth
U
پدافند در عمق
space defense
U
پدافند فضایی
defensible
U
قابل پدافند
defended
U
پدافند کردن
barrage balloon
U
بالون پدافند
defend
U
پدافند کردن
defending
U
پدافند کردن
biological defense
U
پدافند بر علیه تک میکربی
active air defense
U
پدافند عامل هوایی
forward defense area
U
منطقه پدافند جلو
air defense command
U
فرماندهی پدافند هوایی
air defense element
U
عنصر پدافند هوایی
air defense artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
primeter defence
U
پدافند دورتا دور
battery defense
U
پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
defended area
U
منطقه پدافند شده
ministry of national defence
U
وزارت پدافند ملی
civil defense
U
پدافند ازمناطق شهری
civil defense
U
پدافند غیر نظامی
flak
U
توپخانه پدافند هوایی
integrated defense
U
پدافند هوایی توام
war college
U
دوره پدافند ملی
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
area air defense commander
U
فرمانده منطقه پدافند هوایی
sector commander
U
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
integrated defense
U
پدافند ازمناطق توام دفاعی
rules of engagement
U
روشهای درگیری پدافند هوایی
vital area
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی
air defense sector
U
منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense ship
U
ناو مخصوص پدافند هوایی
air defense direction center
U
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
weapons hold
U
فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
faker
U
هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
extended defense
U
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
splashed
U
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
missile master
U
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
parrots
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
filter center
U
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
parroted
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
flad suppression
U
تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
parroting
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
battery integration end radar display
U
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
mauler
U
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
chemical sense
U
حس شیمیایی
chemical
U
شیمیایی
chemicals
U
شیمیایی
chemical biological and radiological
U
شیمیایی
chemic
U
شیمیایی
electrochemical
U
برقی- شیمیایی
chemical analyse
U
تجزیه شیمیایی
cloud attack
U
تک با ابر شیمیایی
chemical compound
U
ترکیب شیمیایی
chemotropism
U
گرایش شیمیایی
chemical deposits
U
نهشتهای شیمیایی
chemical element
U
عنصر شیمیایی
chemical analysis
U
تجزیه شیمیایی
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
chemical combination
U
ترکیب شیمیایی
chemical bond
U
پیوند شیمیایی
chemical consolidation
U
تزریق شیمیایی
homolysis
U
تجزیه شیمیایی
galvanic cell
U
پیل شیمیایی
chemical grouting
U
تزریق شیمیایی
chemoreceptor
U
گیرنده شیمیایی
chemisorption
U
جذب شیمیایی
narcosis
U
خواب شیمیایی
chemical properties
U
خواص شیمیایی
chemical pollution
U
الودگی شیمیایی
chemical equivalent
U
هم ارز شیمیایی
chemical exchange
U
تبادل شیمیایی
chemical fuel
U
سوخت شیمیایی
chemical herbicide
U
علف کش شیمیایی
chemical operations
U
عملیات شیمیایی
chemical industries
U
صنایع شیمیایی
chemical kinetics
U
سینتیک شیمیایی
chemical munition
U
سلاح شیمیایی
chemical reaction
U
واکنش شیمیایی
chemism
U
خاصیت شیمیایی
chemiluminescence
U
نورتابی شیمیایی
chemical weathering
U
هوازدگی شیمیایی
chemical survey
U
تجسس شیمیایی
chemical energy
U
انرژی شیمیایی
chemical equilibrium
U
تعادل شیمیایی
chemical species
U
گونههای شیمیایی
chemical shift
U
جابجایی شیمیایی
chemical security
U
تامین شیمیایی
chemical research
U
پژوهش شیمیایی
chemical physics
U
فیزیک شیمیایی
chemical ammunition
U
مهمات شیمیایی
chemical reactor
U
واکنشگاه شیمیایی
mulches
U
ماده شیمیایی
proportioner
U
مخلوط کن شیمیایی
organic compound
U
مواد شیمیایی
man-made fiber
U
الیاف شیمیایی
fertilizers
U
کود شیمیایی
quasichemical
U
شبه شیمیایی
fertilizer
U
کود شیمیایی
fertilisers
U
کود شیمیایی
mulch
U
ماده شیمیایی
decomposition
U
هوازدگی شیمیایی
precipitating
U
رسوب شیمیایی
precipitates
U
رسوب شیمیایی
biochemical
U
زیستی- شیمیایی
chemical agent
U
ماده شیمیایی
chemical agent
U
عامل شیمیایی
compound
U
ترکیب شیمیایی
compounded
U
ترکیب شیمیایی
precipitate
U
رسوب شیمیایی
compounds
U
ترکیب شیمیایی
precipitated
U
رسوب شیمیایی
seen fire
U
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
oxide
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
thermolysis
U
تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
photochemical smog
U
دود مه نور شیمیایی
toxic agent
U
عامل شیمیایی سمی
chemosynthesis
U
سنتز باکتری شیمیایی
urinalysis
U
تجزیه شیمیایی ادرار
immunochemistry
U
علم ایمنی شیمیایی
cloud attack
U
تک شیمیایی با مواد سمی
vesicant agent
U
عامل شیمیایی تاول زا
oxides
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
smoke agent
U
عامل شیمیایی دودانگیز
photochemical smog
U
دود مه فتو شیمیایی
chemical alarm
U
اعلام خطر شیمیایی
chemical feedstock
U
مواد اولیه شیمیایی
biochemical catalyst
U
کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical weapon
U
جنگ افزار شیمیایی
nuclear biological chemical
U
شیمیایی میکربی هستهای
c.o.d
U
نیاز شیمیایی به اکسیژن
chemical bonding
U
تشکیل پیوند شیمیایی
nerve agent
U
عامل شیمیایی عصبی
acid equivalent
U
معادل شیمیایی اسید
petrochemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
petrolum chemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
chemical
U
ماده شیمیایی دارویی
chemicals
U
ماده شیمیایی دارویی
chemical oxygen demand
U
نیاز شیمیایی اکسیژن
chemical affinity
U
میل ترکیبی شیمیایی
effectiveness clock
U
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
neutralised
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
stabilizer
U
ماده ثبات دهنده شیمیایی
flavone
U
ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
stabilisers
U
ماده ثبات دهنده شیمیایی
synthetic
U
مواد شیمیایی و پروسس شده
immunochemistry
U
مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
goechemical
U
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
galvanic battery
U
دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
neutralises
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
boron water
U
ابی که عنصر شیمیایی بردارد
tetrahydrate
U
ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
oxime
U
ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
chemical security
U
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
corrosion
U
زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
neutralising
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
biochemical oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
b.o.d
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
absorption compound
U
ترکیب شیمیایی جذب کننده
chemical shift equivalent protons
U
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
chemical shift non equivalent protons
U
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
neutralize
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizes
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizing
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
chemotrophic treatment
U
تسویه خوراک ساخت شیمیایی
agent
U
نماینده عامل شیمیایی خرج
agents
U
نماینده عامل شیمیایی خرج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com