English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
on foot U پای پیاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
walk U گردش کردن پیاده رفتن
walk U گردش پیاده گردشگاه
walk U پیاده رو
walked U گردش کردن پیاده رفتن
walked U گردش پیاده گردشگاه
walked U پیاده رو
walks U گردش کردن پیاده رفتن
walks U گردش پیاده گردشگاه
walks U پیاده رو
shin U پیاده وباسرعت رفتن
shins U پیاده وباسرعت رفتن
tramp U باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramped U باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramps U باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
afoot U پیاده
ramp U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramps U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
arcade U پیاده روی سرپوشیده
built-in U تابع مخصوصی که در برنامه پیاده سازی شده است
extend U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extending U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extends U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
terminal U محل پیاده وسوار کردن بارها
terminals U محل پیاده وسوار کردن بارها
pad U دزد پیاده
pad U پیاده سفر کردن
pads U دزد پیاده
pads U پیاده سفر کردن
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
permanent U تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
jaywalker U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
doctrine U اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
doctrines U اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
dismantle U پیاده کردن
dismantle U پیاده کردن موتور
dismantle U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled U پیاده کردن
dismantled U پیاده کردن موتور
dismantled U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles U پیاده کردن
dismantles U پیاده کردن موتور
dismantles U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantling U پیاده کردن
dismantling U پیاده کردن موتور
dismantling U پیاده کردن قطعات مونتاژ
gambit U از دست دادن یکی دو پیاده در برابرتحصیل امتیازاتی
gambit U قربانی پیاده شطرنج در گشایش
gambits U از دست دادن یکی دو پیاده در برابرتحصیل امتیازاتی
gambits U قربانی پیاده شطرنج در گشایش
path U پیاده رو
paths U پیاده رو
en passant U گرفتن پیاده شطرنج در حین عبور
cannibalised U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
break U ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
breaks U ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
implementation U پیاده سازی
infantryman U سرباز پیاده نظام
infantryman U جمعی پیاده نظام
infantrymen U سرباز پیاده نظام
infantrymen U جمعی پیاده نظام
land U به خشکی امدن پیاده شدن
land U زمین پیاده شدن برجستگی بین خانها
decoy U پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoyed U پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoying U پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoys U پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
mush U پیاده در برف سفرکردن
hump U پیاده روی
humping U پیاده روی
humps U پیاده روی
curb U جلوگیری لبه پیاده رو
curbed U جلوگیری لبه پیاده رو
curbing U جلوگیری لبه پیاده رو
curbs U جلوگیری لبه پیاده رو
disembark U پیاده کردن
disembark U پیاده شدن
disembarked U پیاده کردن
disembarked U پیاده شدن
disembarking U پیاده کردن
disembarking U پیاده شدن
disembarks U پیاده کردن
disembarks U پیاده شدن
removal U از بین بردن برداشتن پیاده کردن
overhaul U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul U سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauled U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled U سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauled U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
Other Matches
disembarkation U به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
detrain U از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
grenadier U سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
overhauls U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
impledge U پیاده
pedestrians U پیاده
dismounted U پیاده
pavements U پیاده رو
sidewalks U پیاده رو
side walk U پیاده رو
footer U پیاده رو
sidewalk U پیاده رو
footpath U پیاده رو
pignorate U پیاده
pavement U پیاده رو
infantry U پیاده
walkways U پیاده رو
pedestrian U پیاده
footpaths U پیاده رو
on of U پیاده
foot bridge U پل پیاده رو
pedestrian bridge U پل پیاده رو
footway U پیاده رو
foot infantry U پیاده
foot slogger U پیاده
foot bank U پیاده رو
ganway U پل پیاده رو
infantry man U پیاده
walkway U پیاده رو
peripatetic U پیاده رو
alight U پیاده شدن
skirmisher U پیاده نظام
kerb U جدول پیاده رو
kerbs U حاشیه پیاده رو
to pad aroad U پیاده رفتن
dismounts U پیاده کردن
kerb U حاشیه پیاده رو
kerbs U جدول پیاده رو
set down U پیاده کردن
take down U پیاده کردن
wayfarers U مسافر پیاده
alighted U پیاده شدن
footpad U راهزن پیاده
alighting U پیاده شدن
alights U پیاده شدن
to go on foot U پیاده رفتن
to get off U پیاده شدن از
pawned U پیاده شطرنج
pawning U پیاده شطرنج
pawns U پیاده شطرنج
pawn U پیاده شطرنج
wayfarer U مسافر پیاده
to pad it U پیاده رفتن
foot slugger U سرباز پیاده
demodulator U پیاده کننده
demodulation U پیاده کردن
impledge U پیاده شطرنج
infantry man U سرباز پیاده
knight of the road U راهزن پیاده
banquette U نیمکت پیاده رو
armored infantry U پیاده مکانیزه
disassemble U پیاده کردن
grabby U سرباز پیاده
foot passenger U پیاده پا رهسپار
foot passenger U مسافر پیاده
foot infantry U پیاده نظام
footsoldier U سرباز پیاده
ganger U مسافر پیاده
dismantlement U پیاده کردن
disembarkation U پیاده شدن
get down U پیاده شدن
armored infantry U پیاده زرهی
promotion U ترفیع پیاده
pedestrianism U پیاده روی
pignorate U پیاده شطرنج
regiment of f. U هنگ پیاده
footbridges U پل پیاده روی
footbridges U پل پیاده روها
footbridge U پل پیاده روی
footbridge U پل پیاده روها
promotions U ترفیع پیاده
mechanized U پیاده زرهی
hike U پیاده روی
on foot U به صورت پیاده
pedestrian crossings U گذرگاه پیاده
pedestrian crossing U گذرگاه پیاده
infantry U سرباز پیاده
infantry U پیاده نظام
hiking U پیاده روی
hikes U پیاده روی
hiked U پیاده روی
rifle man U سرباز پیاده
walkabouts U گردش پیاده
zebra crossing U خط عابر پیاده
counterpawn U پیاده متقابل
to walk . To go on foot. U پیاده رفتن
walkabouts U مسافرت پیاده
walkabout U گردش پیاده
turnable foot bridge U پل پیاده رو گردان
torero U گاوباز پیاده
to ride shanks's mare U پیاده رفتن
zebra crossings U خط عابر پیاده
dismounting U پیاده کردن
walkabout U مسافرت پیاده
to pad the hoof U پیاده رفتن
wayfaring U پیاده روی
dismount U پیاده کردن
unset U پیاده کردن
land vi U پیاده شدن رسیدن
mechanized infantry U یکان پیاده مکانیزه
administrative landing U پیاده شدن اداری
janizary U سرباز پیاده نظام
isolani U پیاده ایزوله شطرنج
beaching party U گروه پیاده شونده
advanced pawn U پیاده پیش رفته
landing beach U ساحل پیاده شدن
landing forces U نیروهای پیاده شونده
light infantry U پیاده نظام سبک
night landing U پیاده شدن درساحل در شب
deplane U از هواپیما پیاده شدن
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
light infantry U پیاده سبک اسلحه
landing craft assault U قایق نیرو پیاده کن
to drop someone off U کسی را پیاده کرن
dogface U سرباز پیاده نظام
dosmount command U فرمان پیاده کردن
dough boy U سرباز پیاده نظام
fee pawn U پیاده ازاد شطرنج
foot soldier U سرباز پیاده نظام
drill marching U تمرین پیاده روی
in step U با سرعت پیاده روی
grabby U نفر پیاده نظام
pedestrianises U پیاده روی کردن
doughboy U سرباز پیاده نظام
disassembly U پیاده کردن موتور
at walking pace U با سرعت پیاده روی
four powns attack U حمله چهار پیاده
dismounting U از اسب پیاده شدن
setting out U پیاده کردن مسیر
setting out U پیاده کردن نقشه
dismounting U پیاده کردن یا شدن
staking U پیاده کردن مسیر
poisoned pawn U پیاده زهراگین یا مسموم
I wI'll get off here. U اینجا پیاده می شوم
To implement a project. U طرحی را پیاده کردن
shoring U پیاده شدن در ساحل
system implementation U پیاده سازی سیستم
unmounted U سوار نشده پیاده
dismounts U از اسب پیاده شدن
dismounts U پیاده کردن یا شدن
dismount U پیاده کردن یا شدن
dismount U از اسب پیاده شدن
pedestrianizing U پیاده روی کردن
pedestrianizes U پیاده روی کردن
pedestrianized U پیاده روی کردن
pedestrianize U پیاده روی کردن
pedestrianising U پیاده روی کردن
pedestrianised U پیاده روی کردن
treadway U پل برای عناصر پیاده
treadway bridge U پل عبور موقتی پیاده
landing ship U ناو نیرو پیاده کن
pawn push U پیاده رانی شطرنج
pathways U خط سیر جاده پیاده رو
pathway U خط سیر جاده پیاده رو
panel formwork U قالببندی پیاده شونده
pawn promotion U ترفیع پیاده شطرنج
infantry U رسته پیاده نظام
pedestrian guard rail U جانپناه برای پیاده رو
pawn roller U پیاده رانی شطرنج
PEDESTRIANS U محل عبور عابر پیاده
nondismountable pack U بسته غیرقابل پیاده سازی
underpromote U ترفیع پیاده به غیر وزیر
OR function U پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
How long does it take on foot? پیاده چقدر طول می کشد؟
torre attack U حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
mounted infantry U سربازانی که در سفرسوارمیشوندولی پیاده می جنگند
volga gambit U گامبی ولگا در پیاده وزیرشطرنج
to get down U پایین امدن پیاده شدن
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
to alight from a vehicle U پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
impact point U نقطه پیاده شدن باچتر
prelanding U قبل از پیاده شدن از ناو
protected passed pawn U پیاده رونده محافظت شده
queen's pawn counter gambit U گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج
queen's pawn game U بازی پیاده وزیر شطرنج
get off U رهایی یافتن پیاده شدن از
isolated pawn U پیاده ایزوله یا منفرد شطرنج
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
removable U قابل سوار و پیاده کردن
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
queen's pawn opening U گشایش پیاده وزیر شطرنج
peonage U استفاده از سربازهای پیاده در خدمت
passed pawn U پیاده رونده یا پاسه شطرنج
foot guards پیاده نظام های انگلستان
pedestrian U وابسته به پیاده روی مبتذل
colle system U سیستم کوله در پیاده وزیر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com