English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
last U پایین ترین درجه یا مقام
lasted U پایین ترین درجه یا مقام
lasts U پایین ترین درجه یا مقام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tenth rate U پایین ترین درجه
nethermost U پایین ترین زیر ترین
lowermost U پایین ترین
downmost U پایین ترین
undermost U پایین ترین
lowest U پایین ترین
bottommost U پایین ترین
lower most U پایین ترین
tenth rate U از پایین ترین جنس
curtal step U پایین ترین پله پلگان
curtail step U پایین ترین پله پلگان
combat resolution U پایین ترین رده رزمی
lower high water U پایین ترین پیشرفت اب دریا
troposphere U پایین ترین بخش اتمسفر
master pick U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
bottoms U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
master tooth U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
lower low water U پایین ترین پست رفت اب دریا
bottom U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
upmost U عالی ترین بالاترین درجه
knight bachelor U پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
rock bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock-bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
water collecting sump U پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
physical U پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
garboard U پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
bilge U پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
high fidelity U ایجاد صدا با عالی ترین درجه وشباهت زیاد به اصل ومبداء ان
debases U مقام کسی را پایین بردن پست کردن
debasing U مقام کسی را پایین بردن پست کردن
debase U مقام کسی را پایین بردن پست کردن
debased U مقام کسی را پایین بردن پست کردن
understrapper U عامل پایین درجه
low temperature U درجه حرارت پایین
minor order U صفوف روحانی پایین درجه
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
cryogenic liquid U گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
aaronic U از نسل هارون جزو گروه کشیشان پایین درجه مورمن
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul U پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
down U سوی پایین بطرف پایین
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
embassage U مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
backmost U پس ترین
rearmost U عقب ترین
most important <adj.> U مهم ترین
aftmost U عقب ترین
nethermost U پست ترین
leftmost U سمت چپ ترین
lattermost U عقب ترین
topmost U اعلی ترین
lattermost U پست ترین
proto U مهم ترین
best U عظیم ترین
foremost U پیش ترین
least significant U کم اهمیت ترین
arrant U بدنام ترین
driest U خشک ترین
most significant U پراهمیت ترین
hindmost U عقب ترین
eldest U مسن ترین
middlemost U میان ترین
meritorious U شایسته ترین
drier U : خشک ترین
backmost U عقب ترین
midmost U میان ترین
westernmost U غربی ترین
first and foremost <adv.> U پیش ترین
furthest U پیشرفته ترین
undermost U زیر ترین
more like;most like U شبیه ترین
rightmost U راست ترین
neap tide U پائین ترین جزر و مد
least significant bit U کم اهمیت ترین بیت
bottom price U پائین ترین قیمت
aftermost U عقب ترین واپسین
least significant digit U کم اهمیت ترین رقم
easternmost U شرقی ترین نقطه
eastermost U شرقی ترین نقطه
best U شایسته ترین پیشترین
innermost U داخلی ترین دراعماق
lsb U کم اهمیت ترین بیت
full-back U عقب ترین بازی کن
top flight U اعلی ترین مرتبه
full-backs U عقب ترین بازی کن
heartstring U عمیق ترین احساسات دل
next U نزدیک ترین پس ازان
ticks U سخت ترین مرحله
most significant digit U با ارزش ترین رقم
tick U سخت ترین مرحله
most significant digit U با اهمیت ترین رقم
most significant bit U با ارزش ترین بیت
ticked U سخت ترین مرحله
most significant bit U با اهمیت ترین بیت
neap U خفیف ترین جزر و مد
royal road U اسان ترین راه
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
fullback U جای عقب ترین بازی کن
sternmost U عقب ترین قسمت کشتی
admiral U عالی ترین افسرنیروی دریایی
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
admirals U عالی ترین افسرنیروی دریایی
Put your warmest clothes on . U گرم ترین لباسهایت را تن کرد
thermosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
exosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
culminant U درمرتفع ترین موضع کامل
primitive data type U ساده ترین شکل داده
This is the easisrt way. U این آسان ترین راه است
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
lowest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
lowest common multiple [LCM] U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
supremum U کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
smallest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
heart strings U عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
last but not least <idiom> U آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
subcutis U عمیق ترین قسمت زیر پوست
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
least upper bound [lub, LUB] U کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
next of kin U نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
aftermost U نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
msd U با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
greatest common factor [GCF] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
msb U با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
highest common factor [HCF] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
greatest common divisor U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
best-seller U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
greatest common divisor [gcd] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
endodermis U داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
best-sellers U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
best seller U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
This is the oldest Persian script in existence. U این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
white wool U [مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
Milco U میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
dynamically U ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
ahmad U اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
The box office star of 1980. U پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
dynamic U ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
intima U درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
geodesic U کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
mastered U مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
masters U مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master U مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
geodetic U کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms U درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
geodeticline U کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
geodetical U کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
optimum U سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
hyperfocal distance U نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
weakest maintained U ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
eminence U مقام
standing U مقام
office U مقام
functions U مقام
functioned U مقام
function U مقام
status U مقام
pank U مقام
stature U مقام
position U مقام
connection U مقام
opposite number U هم مقام
connexions U مقام
pews U مقام
offices U مقام
stage U مقام
stages U مقام
rete U مقام
positioned U مقام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com