Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pier
U
پایه نصب ستونهای ساختمانی
piers
U
پایه نصب ستونهای ساختمانی
pier mount
U
پایه نصب ستونهای ساختمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coastal convoy
U
ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
bulb angle
U
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
pillars of corti
U
ستونهای کورتی
parallel column
U
ستونهای موازی
doubled columns
U
ستونهای مضاعف
packed columns
U
ستونهای پرشده
columnar basalt
U
ستونهای بازالت
newspaper columns
U
ستونهای روزنامه
snaking columns
U
ستونهای مارپیچی
free standing columns
U
ستونهای مستقل یا مجزا
columnar basalt
U
ستونهای سیاه سنگی
movement table
U
جدول حرکت ستونهای موتوری
peristyle
U
ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
sidelobe
U
ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
apteral
U
ایوان ستوندار فاقد ستونهای کناری
tab
U
کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
tabs
U
کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
mobile employment
U
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
base width
U
عرض پایه پهنای پایه
hatch beam
U
پایه دریچه پایه دهلیز
table
U
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tables
U
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tabled
U
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tabling
U
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
decimal
U
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals
U
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
base piece
U
پایه پایه استقرار
structurally
U
ساختمانی
building line
U
بر ساختمانی
structural
U
ساختمانی
organic
U
ساختمانی
constructional
U
ساختمانی
socle
U
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
ashler
U
سنگ ساختمانی
site building
U
زمین ساختمانی
ashlar
U
سنگ ساختمانی
site office
U
دفتر ساختمانی
artificial stone
U
سنگ ساختمانی
sites
U
زمین ساختمانی
building work
U
کار ساختمانی
structural timber
U
الوار ساختمانی
construction joint
U
درز ساختمانی
construction joints
U
درزهای ساختمانی
contractors plant
U
ماشینهای ساختمانی
structural joints
U
درزهای ساختمانی
structural member
U
عضو ساختمانی
structural factor
U
ضریب ساختمانی
structural steel
U
فولاد ساختمانی
basic construction unit
U
واحد ساختمانی
building site
U
کارگاه ساختمانی
building sites
U
کارگاه ساختمانی
members
U
جزء ساختمانی
Construction works .
U
عملیات ساختمانی
member
U
جزء ساختمانی
component
U
جزء ساختمانی
timber
U
چوب ساختمانی
structrual stability
U
ثبات ساختمانی
monumentality
U
عظمت ساختمانی
contractors yard
U
واحد ساختمانی
structual engineering
U
مهندس ساختمانی
structural concrete
U
بتن ساختمانی
basic unit assembly group
U
گروه ساختمانی
structrual steelwork
U
فولاد ساختمانی
constructive
U
مفید ساختمانی
structrual stability
U
استحکام ساختمانی
components
U
جزء ساختمانی
sites
U
کارگاه ساختمانی
building unit
U
واحد ساختمانی
building operations
U
عملیات ساختمانی
structural crack
U
ترک ساختمانی
to found a building
U
ساختمانی بینادکردن
building limes
U
اهک ساختمانی
building material
U
مصالح ساختمانی
site
U
کارگاه ساختمانی
grillage
U
شبکه ساختمانی
structural drawing
U
نقشه ساختمانی
site
U
زمین ساختمانی
sited
U
زمین ساختمانی
sited
U
کارگاه ساختمانی
structural draftsman
U
نقشه کش ساختمانی
systyle
U
دارای ستونهای تنگ تنگ
refractory
U
ماده ساختمانی نسوز
structural analysis
U
محاسبات طرح ساختمانی
structural design
U
طرح و محاسبات ساختمانی
building machinery
U
ماشین الات ساختمانی
building craftsman
U
کارگر ماهر ساختمانی
fabrique
U
[ساختمانی در محوطه باغ]
intelligent building
U
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
steel fabric
U
بافت فولاد ساختمانی
home wiring
U
سیم کشی ساختمانی
to pull down a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
modules
U
مدلهای نمونه ساختمانی
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
light weight unit
U
واحد ساختمانی سبک
masonery
U
مصالح ساختمانی سنگتراشی
to demolish a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
public works
U
کارهای ساختمانی همگانی
to demolish a building
U
خراب کردن ساختمانی
to pull down a building
U
خراب کردن ساختمانی
ashlar
U
سنگ ساختمانی تراشیده
corbelling
U
پیش امدگی ساختمانی
corbeling
U
پیش امدگی ساختمانی
construction cost index
U
شاخص هزینه ساختمانی
constitutive
U
تشکیل دهنده ساختمانی
sidewalk superintendent
U
نافر عملیات ساختمانی
structural steel sheet
U
ورق فولاد ساختمانی
material testing laboratory
U
ازمایشگاه مصالح ساختمانی
sheer plan
U
نقشه ساختمانی ناو
to tear down a building
U
خراب کردن ساختمانی
module
U
مدلهای نمونه ساختمانی
to tear down a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
masonry lining
U
پوشش با مصالح ساختمانی
material storage area
U
انبار مصالح ساختمانی
structural transformation
U
تغییر شکل ساختمانی
structual constituent
U
جزء تشکیل دهنده ساختمانی
bombproof
U
ساختمانی که پناه بمب باشد
studding
U
مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
modular design
U
مدل ساختمانی پیش ساخته
structural steel
U
تیر فولاد یا اهن ساختمانی
To make a forcible entry into a building.
U
بزور وارد ساختمانی شدن
anti drag wire
U
اجزاء بست کاری ساختمانی
building unit
U
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
erection crane
U
جراثقال برای کارهای ساختمانی
to plan a building
U
نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
physiological
U
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
factories
U
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
nut structure
U
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
factory
U
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
hauls
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
embryonic membrane
U
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
physiologic
U
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
haul
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
homomorphy
U
شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
ashlering
U
[مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
to break into a building
U
با زور
[و غیر قانونی]
وارد ساختمانی شدن
dolmen
U
ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
haul road
U
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
to burgle
[British E]
/ burglarize
[American E]
a building.
U
با زور
[و غیر قانونی]
وارد ساختمانی شدن
masonary
U
مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
interlacing arches
U
طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
dimension stone
U
سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
pin joint
U
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
heterology
U
عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
earthquake factor
U
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
side by side columns
U
ستونهای پهلو به پهلو
cellulose nitrate
U
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
free haul
U
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
anti tear strips
U
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
operating bridge
U
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
gurantee period
U
مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
offices
U
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
bed drop or bod fall
U
اختلاف سطح کف نهر دردوطرف ساختمانی که روی نهر ساخته میشود
office
U
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
back berm
U
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
cross member
U
عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
civil works
U
امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
struts
U
پایه
strutted
U
پایه
two legged
U
دو پایه
tripods
U
سه پایه
tripos
U
سه پایه
tristylous
U
سه پایه
tripod
U
سه پایه
trivet
U
سه پایه
footpaths
U
پایه
footpath
U
پایه
strut
U
پایه
groundwork
U
پایه
level
U
پایه
level
U
هم پایه
legs
U
پایه
leg
U
پایه
one legged
U
یک پایه
leveled
U
هم پایه
leveled
U
پایه
principium
U
پایه
feet
U
پایه
pile bent
U
پایه
isomer
U
هم پایه
outrigger
U
پایه
degrees
U
پایه
degree
U
پایه
levels
U
پایه
levels
U
هم پایه
levelled
U
پایه
levelled
U
هم پایه
seated
U
پایه
datum
U
پایه
datum line
U
خط پایه
sheers
U
سه پایه
sheer legs
U
سه پایه
mountings
U
پایه
compeer
U
هم پایه
andiron
U
سه پایه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com