Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
piling
U
پایههای تیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
best gold
U
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
goal posts
U
پایههای دروازه
trestle work
U
پایههای مشبک
notch piers
U
پایههای جانبی سرریز
lance poles
U
پایههای سیم کشی
motor adapter
U
پایههای اتصال موتور
console table
U
میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
trestlework
U
تیرها و پایههای چوبی وفلزی زیر ساختمان یا پل
incidence wires
U
وایرهای موربی در صفحه پایههای بین بال درهواپیماهای دو باله
sagittary
U
تیری
A shot in the dark
U
تیری درتاریکی
shot in the dark
<idiom>
U
تیری درتاریکی
i beam or i beam
U
تیری که به شکل ) باشد
i girder
U
تیری که بشکل ) باشد
basic type single tier formwork
U
قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
cantilever beam
U
تیری که یک طرف ان گیردار باشد
beam anchor
U
تیری که دیوار را محکم نگاه میدارد
spinnaker pole
U
تیری که بادبان 3 گوشه به ان وصل میشود
whipping post
U
تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
winning post
U
تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
kago
U
تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
head pole
U
تیری که از پشت اسب تاکنارسرش ادامه دارد
bull's eye
U
قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's-eyes
U
قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
quick fire
U
تیری که با حداکثرسرعت روی هدفهای متحرک اجرا میشود
starting post
U
تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
poppet head
U
طناب و قرقره که در بالای تیری نصب شده باشد
newel
U
تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
newels
U
تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
bolster
U
تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolstered
U
تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolsters
U
تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
giants stride
U
تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
wind beam
U
تیری که در برابر مقاومت فشار باد طرح ریزی میشود
course line shot
U
تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
king pile
U
تیری که قبل از شروع حفاری به منزله شمع در وسط شیارمیکوبند
pot-shots
U
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot shot
U
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shot
U
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
raker
U
تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
grasshopper beam
U
تیری که یک سران درماشین لولایی پیوسته است وازاین جهت مانندملخ
girt
U
تیری که بین دو ستون بطورافقی قرارگرفته و روی ان دیوار تیغهای بنا میگردد
maypole
U
تیری که باگلهای گوناگون اراسته ودر روز یکم ماه مه درمیدان شهربدوران میرقصند
turnstiles
U
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstile
U
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com